صفحه اول
یحیی یثربی (استاد فلسفه و عرفان) در مصاحه ای ضمن انتقاد پیرامون این نکته که ما به نام فلسفه، تاریخ فلسفه میخوانیم، گفت: «کجا در تدریس علوم فیزیک و شیمی فقط تاریخ این علوم را میگویند؟ ما در گذشته وقت خود را صرف میکنیم و مدام به ملاصدرا و ابنسینا شرح مینویسیم. ابنسینا گام اول فلسفه بود اما هنوز در آن درجا میزنیم. روی فلسفه مدیریت یا فلسفه سیاست کار نمیکنیم.» وی همچنین عنوان کرد: «بومیسازی به این معنا که غرب چیزی دارد پس ما چیز دیگر درست کنیم درست نیست بلکه به این معناست که ما دست گدایی به سمت او دراز نکنیم و ما هم خودمان درست کنیم. چرا او فلسفه داشته باشد اما ما نداشته باشیم؟ شاید ما بهتر فلسفه را فهمیدیم.» یحیی یثربی با اشاره به اینکه مغزهایی مانند خانم مریم میرزاخانی امروز زبالهگردی میکنند، افزود: «باید جوانها را دریابید و امکانات مساوی در اختیار جوانان قرار دهید، در این صورت ما میتوانیم در فیزیک، ریاضی، فلسفه، مدیریت و… حرف اول را بزنیم.» وی افزود: طب، فلسفه، فیزیک و سایر علوم متعلق به همه است. نخستین فیلسوف ما یعنی کندی تأکید دارد که باید از آثار متفکران دنیا استفاده کنیم چون علم با کار یک عده محدود حل نمیشود و همه باید کمک کنند. باید مونتاژ را رها کنیم و علم را بفهمیم. همانطور که مثلاً نباید تا آخر به شرکت پژو بگوییم به ما قطعه بده تا ما سرهمبندی کنیم. بومیسازی یعنی خودمان داشته باشیم و فیلسوف ما تا حرف میزند دنیا یاد بگیرد و به دنیا خط نشان دهد. عقلانیت امروز در خطر است و جهل و جمود در کمین آن نشسته است. ما باید فیلسوف خودمان را داشته باشیم و حرف بزند. خانم مریم میرزاخانی با تحقیق به نکاتی رسید که کل جهان دست او را بوسید و به او جایزه داد و این علم الآن متعلق به کل جهان است. کسی نگفت چرا به این فرد جایزه بدهیم. پیغامی از پدر او شنیدم که گفت این همه از او سخن نگویید و اسطوره نسازید بلکه به این فکر کنید که مغزهایی مانند این خانم زبالهگردی میکنند. اینها را دریابید و امکانات مساوی در اختیار جوانان قرار دهید. ما میتوانیم در فیزیک، ریاضی، فلسفه، مدیریت و… حرف اول را بزنیم. این استاد فلسفه و عرفان گفت: گاهی کارها را به افراد خیلی ضعیفی میسپارند. من اصلاً قدرت داستاننویسی ندارم اما چیزهای محدودی به صورت تفننی نوشتهام. در یکی از این نوشتهها که جنبه عرفانی دارد نوشتهام فردی با دو سگ در حال عبور بود و کسانی به او اعتراض کردند و شخصی گفت این چه کاری است که با خودت سگ به همراه داری؟ شیخ خانقاه گفت این سگها یکی شهوت اوست و دیگری غضب او که از دل خود درآورده و به آنها افسار زده است. اما در دل شما هر دو سگ وجود دارد پس از او ایراد نگیرید. این نوشته را برای چاپ به وزارت ارشاد محترم داده بودیم که پس از مدتها معطلی گفتند که این بخش سگبازی حذف شود! آقای نازنین قربان شما بروم این سگبازی نیست بلکه نام سگ اینجا آمده است. این نگاهها سطحی است. البته خطا از آن مدیری است که نمیداند چه کسی را سر چه کاری بگذارد. درد را گفتن درد ایجاد نمیکند بلکه ما را به فکر درمان میاندازد. انتقاد چیز مبارکی است و بگذاریم انتقاد شود. از نقد استقبال شود. عیب کسی را گفتن یعنی بهترین هدیه را به او دادن. انسان فهمیده نباید متکبر باشد. منطق و معرفتشناسی ما احتیاج به تحول دارد. امروز را باید دریابیم و تنها به تاریخ فلسفه نپردازیم. باید با سایر رشتهها ارتباط خوب برقرار کنیم تا فلسفه به همهچیز برسد؛ از آداب همسایگی تا کهکشانها.