روزنامه کائنات
1

صفحه اول

1404 شنبه 19 مهر - شماره 4928

آینده از اینجا آغاز می‌شود احیای سینمای کودک در ایران

 در میان همه بحران‌هایی که ذهن و توان سیاست‌گذاران فرهنگی را درگیر کرده ـ از تورم و مهاجرت نخبگان تا جنگ و فرسایش سرمایه اجتماعی ـ حوزه‌ای در سکوت، تاحدودی به حاشیه رانده شده است که اتفاقاً بیش از همه به آینده کشور مربوط می‌شود: سینمای کودک و نوجوان. این سینما نه صرفاً یک ژانر مفرّح و سرگرم‌کننده، بلکه آیینه‌ای از چگونگی تربیت نسلی است که فردا تصمیم‌گیر، مدیر، و شهروند کشور خواهد بود.
در جهان امروز، کشورهایی که آینده فرهنگی خود را جدی می‌گیرند، از آموزش تا رسانه را به هم پیوند داده‌اند. سینمای کودک در این میان، یکی از مؤثرترین ابزارهای شکل‌دهی به تخیل، اخلاق و هویت اجتماعی است. اما در ایران، این سینما اکنون از جایگاه «ابزار فرهنگی آینده‌ساز» تاحدود زیادی به سطح «برنامه‌ای فصلی برای لبخند و شادی کودکان» تقلیل یافته است. جشنواره بین‌المللی فیلم کودک و نوجوان اصفهان، که روز گذشته سی و هفتمین دوره برگزاری خود را به پایان برد، می‌تواند و باید موتور محرک این جریان باشد، اما به شهادت اهل فن، به رغم توفیقات نسبی‌اش، هنوز به طور کامل از بلاتکلیفی ساختاری و بی‌برنامگی خلاص نشده است
 از رؤیا تا واقعیت؛ وقتی کودک فقط تماشاگر می‌ماند
کودکان امروز در معرض جهانی از تصاویر و روایت‌های دیجیتال‌اند. آن‌ها از نتفلیکس، دیزنی و یوتیوب، داستان‌هایی با استانداردهای بسیار بالا می‌بینند؛ با گرافیک درخشان، قصه‌های انسانی و تخیل‌برانگیز. در چنین جهانی، نمی‌توان با چند فیلم سطحی و شاید بی‌هدف و صرفاً کمیک، امید به تأثیرگذاری داشت. واقعیت تلخ این است که بخش قابل توجهی از تولیدات داخلی برای کودک، از درک همین مخاطب جا مانده‌اند.
سینمای کودک در ایران گرفتار نوعی «سادگی کاذب» شده است؛ فیلم‌هایی که خیال می‌کنند کودک یعنی خنده، رنگ، و شوخی‌های سبک و سطحی. در حالی‌که هر روایت کودکانه، باید به‌اندازه یک فیلم بزرگسال، اندیشیده و دقیق باشد. سینمای موفق کودک، فلسفه دارد، پیام دارد، و با ذهن و دل کودک گفت‌وگو می‌کند. کودکان امروز، به قول یکی از داوران جشنواره امسال، «نسل زد» هستند؛ نسلی باهوش‌تر، پرسشگرتر و آگاه‌تر از آنچه بزرگسالان گمان می‌کنند.
وقتی این نسل در جهان دیجیتال، بهترین آثار پیکسار و استودیو جیبلی را تماشا می‌کند، فیلم‌ساز ایرانی دیگر نمی‌تواند با فیلمنامه‌های ضعیف و پیام‌های شعاری وارد رقابت شود. کودک امروز دیگر منتظر نمی‌ماند ما برایش «فیلم بسازیم»؛ او خود تماشاگر و منتقد جهانی است. در چنین شرایطی، سطحی‌سازی در تولیدات داخلی، نه فقط بی‌اثر بلکه ضدتربیتی است.
افزودن شعارهای ملی یا ایدئولوژیک نیز به‌جای آنکه سینمای کودک را معنا ببخشد، آن را از خلاقیت تهی کرده است. کودکان به‌دنبال پیام‌های مستقیم نیستند؛ آن‌ها به قصه‌هایی نیاز دارند که حس کنجکاوی، دوستی و امید را در وجودشان بیدار کند. اگر سینما نتواند این نیاز را پاسخ دهد، دیگر شبکه‌های جهانی این وظیفه را به‌عهده می‌گیرند، با همه بار فرهنگی و ارزشی خود.  احیای سینمای کودک در ایران، بیش از هر چیز به یک تغییر نگرش ملی نیاز دارد. باید پذیرفت که تربیت فرهنگی، همان‌قدر ضروری است که امنیت یا اقتصاد. اگر به کودکان فیلم خوب نشان ندهیم، فردا از آنان جامعه‌ای کم‌تخیل، سطحی‌نگر و بی‌اعتماد خواهیم داشت.
 سینمای کودک، نه حاشیه فرهنگ، که متن آینده ایران است. کشوری که رؤیای کودکانش را جدی نگیرد، دیر یا زود در واقعیت نسل‌های بعدی خود شکست می‌خورد. در دهه‌های گذشته، سینمای کودک ایران بخشی از حافظه جمعی ما را ساخته است. از «قصه‌های مجید» و «دزد عروسک‌ها» تا «کلاه‌قرمزی» و «مشق شب»، این آثار فقط سرگرم‌کننده نبودند؛ نوعی تربیت عاطفی، اخلاقی و اجتماعی را منتقل می‌کردند که نظام آموزشی از انجام آن ناتوان بود. اما امروز، این سینما به حاشیه رانده شده است؛ نه از آن جهت که استعداد وجود ندارد، بلکه چون نگاه فرهنگی به کودک در ساختار تصمیم‌گیری کشور تضعیف شده است.
سینمای کودک، آیینه فهم ما از آینده است. هر جامعه‌ای که برای آینده خود برنامه دارد، برای کودکانش تصویر می‌سازد. اما در ایرانِ امروز، کودک در رسانه‌ها یا کاملاً غایب است، یا به تیپ‌های کلیشه‌ای فروکاسته می‌شود. همان‌طور که آزیتا حاجیان، از داوران جشنواره امسال در گفت‌وگویی اشاره کرده، ما نه تنها برای کودکان فیلم نمی‌سازیم، بلکه در بسیاری از تصمیم‌های فرهنگی و شهری نیز آنان را نادیده می‌گیریم. این غیبت، فقط مسئله‌ای فرهنگی نیست؛ پیامدی اجتماعی دارد. کودکی که در جهان خیال، ارزش و آرمان‌هایش بازنمایی نمی‌شود، بعدها در جامعه هم احساس تعلق نخواهد کرد. بی‌دلیل نیست که بسیاری از نوجوانان امروز، با شخصیت‌ها و الگوهای غربی یا فضای مجازی پیوند عاطفی عمیق‌تری دارند تا با قهرمان‌های بومی.

 

ارسال دیدگاه شما

عنوان صفحه‌ها
30 شماره آخر
بالای صفحه