روزنامه کائنات
1

صفحه اول

۱۴۰۰ دوشنبه ۱۶ فروردين - شماره 3870

سرنوشت مشابه برخی مجری‌های صداوسیما؛

چالش رسانه‌ها با درگذشت آزاده نامداری

 خبر فوت آزاده نامداری در نوروز، سروصدای زیادی به‌پا کرد و محل اظهارنظر‌های متفاوت کاربران در شبکه‌های اجتماعی شد. مرگ مجری ۳۷ساله ممنوع‌الکارشده، بحث‌های اخلاقی دنباله‌داری را در شبکه‌های اجتماعی در پی داشت. این چالش‌ها آنچنان بود که حتی خبر مهم امضای معاهده ایران و چین را کم‌رنگ کرد و بیشتر افراد درگیر مسئله مرگ او بودند.
خبر فوت او، در وضعیتی که چند روز قبل ویدئویی از او منتشر شد که در کنار دخترش سال نو را به مردم تبریک می‌گفت و احوالی که او در زمان مرگ در آن به سر می‌برد، به‌سرعت ۲ فرضیه خودکشی و قتل را به میان آورد. فرضیه‌هایی که با یک توئیت عجیب‌وغریب که با لحنی کنایه‌آمیز، نامداری را خطاب قرار داده بود و ۲ ساعت پیش از انتشار خبر فوت او نوشته شده بود و همچنین مطرح‌شدن ماجرای افسردگی او، تقویت شد. با وجود این صحبت‌ها، قاضی محمد شهریاری، سرپرست دادسرای امور جنایی تهران، تأکید کرد که هیچ یافته‌ای مبنی بر خودکشی یا دگرکشی او وجود ندارد.
 مهدی فروزش، مدیرکل پزشکی‌قانونی استان تهران، هم گفت براساس معاینه ظاهری و کالبدگشایی، هیچ‌گونه آثاری از بارداری یافت نشده است، نکته‌ای که بعد از مرگ او برخی از آن سخن گفتند. علاوه‌براین گفته‌ها، دایی آزاده هم از طریق اینستاگرام به این ماجرا وارد شد و گفت: «به‌صراحت اعلام می‌کنم که مرگ ناگهانی خواهرزاده عزیزم که شخصیتی پرتحرک و فعال و توانمند بود، به‌واسطه قتل و خودکشی نبوده است.» حالا نتیجه نهایی منوط شده است به اظهارنظر پزشکی‌قانونی. اما پیداشدن دفتر و دست‌نوشته‌ای از او که به‌ظاهر خطاب به دخترش، گندم، بوده و بوی خداحافظی می‌داده و طلب حلالیت، نکته‌ای است که همچنان فرضیه خودکشی او را تازه نگه داشته است.
در این روز‌ها درباره درگذشت آزاده نامداری تحلیل‌های بسیاری در رسانه‌ها منتشر شده است. بسیاری از روان‌شناسان و کارشناسان در این باره هشدار دادند که اگر مورد نامداری خودکشی هم باشد، باید رسانه‌ها به‌صورت مدیریت‌شده به آن بپردازند.
 عباس مدحجی، روزنامه‌نگار خوزستانی، با این پیش‌فرض که تأیید شود نامداری خودکشی کرده است، نوشت: «نوع مرگش، اما حاوی پیام‌های بدتری است. برای تمام کسانی که برای خودکشی دودل هستند یا حتی به آن فکر کرده باشند، یک هل به‌سمت پایان است. شاید خیلی‌هایشان از خود بپرسند وقتی آزاده توانسته چرا ما نتوانیم؟ یا با خود بگویند او که رفت و راحت شد، اما وضع من که بدتر است و بهتر است دست بجنبانم! اصلا همین موارد اخلاقی از علل کمتر نشردادن اخبار خودکشی در علم ژورنالیسم است.»
سیدمهدی حسن‌زاده، روان‌پزشک و فلوشیپ پیشگیری از خودکشی نیز درباره نحوه انتشار اخبار خودکشی در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی تأکید کرده است که «خودکشی پدیده‌ای مسری، واگیردار و تقلیدی است، بنابراین توصیه می‌شود از پروبال‌دادن و قهرمان‌سازی افرادی که خودکشی می‌کنند، پرهیز شود.»
درگذشت نامداری همچنین دوباره بحث حریم شخصی را هم به‌میان کشید. علی‌اکبر قاضی‌زاده (استاد و روزنامه‌نگار قدیمی) نوشت: «بررسی‌های من درباره رسانه‌های ترکیه نشان می‌دهد که ورود به حریم خصوصی افراد در این کشور یک عادت رسانه‌ای است و باید نگران بود که در ایران این موضوع عادی‌سازی نشود.»
در این میان سیدعلی میرفتاح (روزنامه‌نگار و طنزپرداز) نیز نوک پیکان انتقاد را به‌سمت سازمان صداوسیما گرفت.
انتشار خبر فوت آزاده نامداری واکنش‌های زیاد هم‌صنفانش را در پی داشت. امیرمهدی ژوله، لیندا کیانی، شبنم مقدمی، احسان علیخانی، رشیدپور و چند تن دیگر، از جمله افرادی بودند که به‌نوعی به این ماجرا واکنش نشان داده بودند. واکنش‌هایی که به تسلیت‌گفتن محدود نشد و به همین مسائلی پرداخت که به‌عمد یا ندانسته دامن زندگی او را گرفته بود و آزاده مجبور بوده است با آن‌ها سر کند.
 پیمان قاسم‌خانی در بخشی از متن اینستاگرامش نوشت: «آزاده یکی بود مثل خیلی از ما. با این تفاوت که پرده از راز‌ها و اشتباهات و تناقضی که در زندگی‌اش داشت برداشته شد و تاوان سنگینی هم برایش پرداخت. پرده‌ای که شاید اگر از روی زندگی و افکار خیلی از ما برداشته شود، تصویری صدبرابر گناهکارتر از آزاده از ما دیده شود. آزاده شاید فقط از ما بدشانس‌تر بود.»
 نکته‌ای که برخی کاربران توئیتر هم به آن اشاره کرده بودند: «فقط خودمون و خدای خودمون می‌دونیم که چطور روزامون رو شب می‌کنیم و شبامون رو روز. آزاده هم مثل ما.» یا «اونی که چنین کاری رو با آزاده کرده، الان می‌تونه سرش رو راحت بذاره بخوابه؟» یا «تک‌تک ما‌هایی که اون عکس رو بازنشر کردیم هم مقصریم.»
احسان کرمی هم یکی‌دیگر از افرادی بود که از خانواده آزاده نوشت و همسرش و دخترش و اینکه: «تلویزیون ارزش این‌همه افسردگی رو نداشت.» در میان بسیاری از این واکنش‌ها، یک نقطه اشتراک هم بود، سرنوشت مشابه و متفاوت مجری‌هایی که برای صداوسیما فعالیت می‌کنند.
 شاهین صمدپور که خودش هم سابقه کار برای سازمان صداوسیما را دارد، شاید صریح‌تر از بقیه به این موضوع نگاه کرد: «خانم نامداری در دهه آخر زندگی‌ا‌ش تلخی‌های زیادی را تجربه کرد. قسمتی از این تلخی‌ها نتیجه سیستمی بود در صداوسیما که از آدم‌ها و مجری‌هایش می‌خواست آن‌چیزی که واقعا هستیم، نباشیم.» او همچنین از مجری‌های دیگر صداوسیما گفت و سرنوشتی که به آن دچار شدند و در رأس آن‌ها از حیاتی نام برد. همچنین از رعایت شرایطی که درنهایت وجهه متفاوتی از آن‌ها را به معرض نمایش می‌گذاشته و باعث تعجب مردم می‌شده و آن‌ها را متهم به دورویی می‌کرده است. صمدپور از این هم گفت که با همسر آزاده حرف زده است و در آینده‌ای نزدیک صحبت‌هایی را درباره او بیان خواهد کرد.

ارسال دیدگاه شما

عنوان صفحه‌ها
30 شماره آخر
بالای صفحه