صفحه اول
جلیل مستوفیان- در جامعه امروز ما واژه ناترازی تولید و مصرف برق به یک مفهوم همگان فهم تبدیل شده که متأسفانه عموم جامعه نهتنها معنی آن را دقیق میدانند بلکه سهم بزرگی از جامعه تبعات آن را با گوشت و پوست و استخوان خود لمس کرده و روح و روانشان با این مفهوم صیقل یافته است. در شبکههای برق میزان مصرف برق با میزان تولید برق میباید در لحظه برابر بوده و درصورتیکه مصرف برق از میزان تولید بیشتر شود، شبکه دچار افت فرکانس شده و ناپایدار میگردد. در این حالت جهت حفظ قابلیت اطمینان و پایداری شبکه و برطرف نمودن کمبود تولید، بهرهبردار شبکه میباید تولید را افزایش دهد و درصورتیکه امکان افزایش تولید نباشد جهت برطرف نمودن ناترازی میباید مصرف را کاهش داده و به شبکه خاموشی اعمال نماید. تولید برق یکی از مهمترین شاخصهای توسعهیافتگی کشورها محسوب میشود. در ایران نیز با وجود منابع عظیم انرژی، همچنان چالشهایی در تولید و مصرف بهینه برق وجود دارد. ظرفیت نیروگاههای کشور حدود 90 هزار مگاوات است که البته همه این ظرفیت مورد استفاده قرار نمیگیرد.متوسط رشد تولید برق در ایران طی دهههای اخیر حدود 3 درصد بوده است. البته این رشد با میزان رشد مصرف همخوانی نداشته و مصرف برق در کشور بهطور متوسط سالانه 5 درصد افزایش یافته است. این عدم تطابق باعث بروز کمبودهای موقتی در تأمین برق مصرفی شده است. اگر توسعه اقتصادی کشور در اولویت باشد، لازم است اعتماد بخش خصوصی به دولت بازگردد. در صورتی که این اعتماد دوباره به دست آید، سرمایهگذاریها به سمت بخش تولید و توسعه زیرساختها هدایت خواهد شد. در این راستا، اولین گام، بازسازی اعتماد بخش خصوصی به وزارت نیرو است. این بازسازی اعتماد مستلزم انجام تعهدات قبلی توسط وزارت نیرو و اطمینان بخشیدن به بخش خصوصی است که میتواند روی دولت حساب کند. دومین گام، اصلاح تعرفهها است. صنعت برق خصوصی نیازمند اقتصادی شدن است و بدون اصلاح تعرفهها، این صنعت نمیتواند به درستی عمل کند. اصلاح تعرفهها باید به گونهای صورت گیرد که جریان انرژی به سمت تولید هدایت شود، هزینههای تأمین انرژی و توسعه زیرساختها تأمین شود و مصرفکنندگان به سمت مصرف بهینه سوق داده شوند. از مهر ۱۴۰۲ تا مهر ۱۴۰۳، میزان تقاضای برق ۷ هزار مگاوات افزایش یافت. در حالی که افزایش ظرفیت تولید تنها ۲ هزار و ۲۳۵ مگاوات بود. تا پایان تیرماه ۱۴۰۳، ظرفیت اسمی تولید برق نیروگاههای ایران به ۹۳ هزار و ۳۸۸ مگاوات رسیده است.به گزارش فراز دیلی،با این حال، ظرفیت عملی تولید برق (توان واقعی قابل بهرهبرداری) حدود ۶۱ هزار و ۴۰۰ مگاوات برآورد میشود. از سوی دیگر بخش قابلتوجهی از شبکه تولید و توزیع برق کشور فرسوده است که منجر به افزایش تلفات انرژی و کاهش راندمان میشود. برای جبران ناترازی برق، به سرمایهگذاریهای کلان نیاز است، اما محدودیتهای مالی و تحریمها مانع از تحقق این سرمایهگذاریها شدهاند. برآوردهای مختلفی از میزان سرمایهگذاری مورد نیاز برای رفع ناترازی برق ارائه شده است: ۱۰ میلیارد دلار برای جبران کسری ۲۰ هزار مگاواتی برق، ۲۰ میلیارد دلار برای توسعه نیروگاهها و شبکههای برق، ۳۵ میلیارد دلار برای بهروزرسانی شبکه انتقال و توزیع و ۱۰۰ میلیارد دلار برای رفع ناترازی کلی انرژی کشور از ارقامی است که برای رفع ناترازی برآورد شده است. بسیاری تصور میکنند با ساخت نیروگاه جدید،مشکل ناترازی حل می شود اما وابستگی شدید صنعت برق به گاز باعث شده است که همزمان با مشکل کمبود گاز، کمبود برق هم رقم بخورد و موضوع را پیچیدهتر کند یعنی اگر برفرض هم نیروگاه جدید ساخته شود، وقتی خوراک این نیروگاه تامین نشود(کمبود گاز) در نتیجه عملا امکان افزایش تولید فراهم نیست.از سوی دیگر مصرف بی رویه و غیر بهره ور برق باعث شده است که تولید کفاف مصرف را ندهد، مقصر مصرف بی رویه نه صرفا مردم بلکه سیاست گذارانی هستند که مردم را به سمت مصرف بهینه سوق نداده اند.این شرایط در ابتدا یک بن بست و فضای ناامیدی را ترسیم میکند اما در عمل این چنین نیست؛ بلکه با وفاق بین مسئولان و به ویژه همراهی سه وزارت خانه نیرو، نفت و صنعت میتوان کشور را از این بحران نجات داد.