صفحه اول
محمد فاضلی در کانال دغدغه ایران در یادداشتی با عنوان به درد بخور یا به درد نخور نوشت: تکاپویی برای تعریف (و البته مصادره کردن) معنای #وفاق در جریان است. میتوان مجموعهای از مباحث جامعهشناختی و سیاسی درباره معنای این کلمه ارائه کرد، اما تصور میکنم همه این مباحث در نهایت به یک چیز قابل تقلیل هستند: مسألهها و حل مسألهها. وفاق در این معنا، چهار بخش دارد: یک. وفاق بر سر فهرست مسألههای اولویتدار: یعنی چه مسألههایی در نظر مردم و حکمرانی، اولویت هستند و هر دو توأمان قصد دارند آنها را حل کنند. البته سهم هر یک از دو گروه مردم و حکمرانان در حل مسألهها یکسان نیست. توافق بر سر فهرست مسألههای اولویتدار اولین پایه وفاق است. دو. وفاق بر سر ملزومات حل مسألههای اولویتدار: حل کردن هر کدام از مسألهها به منابع، ابزارها، روشها، جهتگیریها، سیاستها، برنامهها و اقداماتی نیاز دارد که ملزومات حل مسأله را شکل میدهند. توافق بر سر ملزومات حل مسألهها دومین پایه وفاق است. سه. وفاق بر سر تقسیم هزینهها و منافع مسألههای اولویتدار: حل کردن هر مسألهای هزینه دارد و حل شدن آن نیز منافعی دارد. شیوه تقسیم کردن هزینهها و منافع، و سهم هر کدام از دو گروه مردم و حکمرانان، و سهم هر یک از اقشار مردم در هزینهها و منافع، برای شکلگیری وفاق ضروری است. توافق بر سر تقسیم هزینهها و منافع حل مسألهها سومین پایه وفاق است. چهار. وفاق بر سر شیوه استفاده از منافع حل مسألههای اولویتدار: وقتی مسألهها حل شوند، هر یک از دو گروه مردم و حکمرانان میخواهند از منافع حاصلشده برای انجام کاری یا رسیدن به هدفی استفاده کنند. چهارمین پایه وفاق، توافق بر سر شیوه استفاده از منافع مسائل حلشده است. خلاصه چهار عبارت فوق این است:توافق بر سر آدمهایی که در دولت و حکمرانی بهکار گرفته میشوند، با هم دعوا نکنیم، و خیلی امور دیگر که وفاق خوانده میشوند، تا وقتی به حل مسألههای اولویتدار منجر نشوند، سبب توافق، ثبات اجتماعی و کاهش سطح نارضایتی نمیشوند. «حکومت-جامعه»ای که مسأله حل نمیکند، رنگ و روی وفاق را نخواهد دید. زمان هم عنصر تعیینکنندهای در فرایند حل مسأله است. هر قدر زمان میگذرد، اغلب مسألهها پیچ و تابشان بیشتر میشود و حلشان سختتر؛ و حل شدن مسألهها در زمانی دیگرهنگام، دیگر هیچ اثری ندارد، نه سرمایه اجتماعی میافزاید و نه رضایتی خلق میکند. مسأله حل میکنید و به درد میخورید؛ یا مسأله حل نمیکنید و به درد نمیخورید. وفاق ابزار است، حل مسأله (فیلترینگ، تورم، توسعه نامتوازن منطقهای، آب، فرسایش خاک، تحریم و ...) هدف است. ساختن چشمانداز حل مسائل هم اهمیت دارند.