جامعه
ابوالفضل عباسی- یکی از دغدغههایی که همواره رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره انتخاباتها طرح میکنند، مساله رعایت اخلاق انتخاباتی است. به واقع بیاخلاقیها در سطح نامزدها خلاف مصالح و منافع ملی عمل میکند و در نهایت منجر به دلزدگی از کلیت نظام یا شکلگیری یک دولت ضعیف با مشارکت پایین میشود. طبیعتا ذات انتخابات، رقابت، چنددستگی و اموری از این دست است اما در هم آمیختن این رقابتها با اخلاق موضوع مهمی است که همیشه به عنوان یک پرسش نزد کارشناسان مطرح بوده است. رهبر حکیم انقلاب ۱۴ خرداد در مراسم سی و پنجمین سالروز ارتحال ملکوتی حضرت امام خمینی بار دیگر بر رعایت اخلاق انتخاباتی تاکید فرمودند و هشدار دادند: «بدگویی، تهمتزنی و لجنپراکنی کمکی به پیشرفت کارها نمیکند و به آبروی ملی لطمه میزند». معظمله بارها و بارها در انتخابات مختلف، نامزدها و هوادارانشان را نسبت به این مسأله زنهار دادهاند ولی متاسفانه ورود برخی افکار و رفتارهای ماکیاولیستی ویژه دمکراسی غربی - هدف، وسیله را توجیه میکند - موجب شده در ایام انتخابات، افراد حامی داوطلبان و در مناظرات، خود نامزدها حرفهایی بر زبان برانند و اقداماتی کنند که شایسته یک جامعه مؤمن مسلمان نیست. برای دست یافتن به مقام هیچ کس حق ندارد اقدام به اهانت به رقبا کند و با توهین و تحقیر رای کسب کند. رقبا باید بر برنامههای خود و اهدافی که در پی کسب آرای ملت قصد پیادهسازی آنها را دارند تمرکز کرده و درباره آن موارد سخن بگویند؛ در واقع رای ایجابی داشته باشند نه آنکه سعیشان گرفتن رای سلبی با تخریب رقبا باشد. اخلاق انتخاباتی بخشی از اخلاق سیاسی است یعنی در سپهر سیاست اسلامی و تدبیر امور جامعه، یکی از مولفهها ابتنای کسب قدرت اجرایی بر رای مردم در چارچوب انتخابات است و رعایت اخلاق آن و شاخصهای اخلاقی آن، بخشی از اخلاق سیاسی را شکل میدهد. از منظر فلسفه سیاسی اسلام، اساسا سیاست منهای اخلاق مشروعیتی ندارد؛ یعنی اگر قدرتی خارج از چارچوب اخلاق شکل بگیرد، در برخی موارد مانند مال نامشروعی است که کسی به دست آورده و در نگاه اسلام این مال نامشروع یا مسؤولیت نامشروع محکوم به زوال است نه اینکه بتواند برای فرد راهگشا باشد و زمینه سعادت او را مهیا کند. در حالی که اساسا آرمان زیست اسلامی ما کسب سعادت است، هم در عرصههای اقتصادی، هم در عرصههای سیاسی و... اما متأسفانه غلبه فرهنگ رسانهای امروزی که در جهان سیطره یافته، باعث شده در برخی موارد ـ بهتر است بگوییم در عموم موارد ـ با نقض شاخصههای اخلاقی درهمآمیخته شده و اساسا تعیین بعضی اهداف بدون عبور از مرزهای اخلاقی مقدور نیست. این متأسفانه یک آسیب عمیقی است که بهرغم تلاش حضرت امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب، در راستای بازخوانی این نگاه دینی درست و عمیق نسبت به قضیه سیاست و قدرت، آن فرهنگ غالبی که امروز شکل گرفته، همواره مقاومت میکند. متأسفانه گاهی برای کسانی که خود را در معرض انتخاب جامعه قرار داده و کاندیدا میشوند، امر مشتبه میشود؛ به گونهای که در فضایی غبارآلود، قدرت تشخیص خود را از دست میدهند. خشی از مدیریت رقابتهای انتخاباتی که بتواند حداقلی از اخلاق را برای نامزدها الزامی کند، میشود در قوانین طرح شود. اهرمها و قالبهایی همچون شکلگیری هیات منصفه و بررسی قاطع، صریح و عادلانه زمینهای میشود برای رعایت این امور حداقلی و اولیه. اشاره کردم خود رفتار متقابل کاندیداها با یکدیگر در جامعه فرهنگسازی میکند و تلقی جامعه نسبت به کلیت نظام و حکمرانی را شکل میدهد. بخشی از مردم با مشاهده این بیاخلاقیها ممکن است نسبت به اصل نظام دلسرد شوند و گمان کنند همه تنها به قدرت میاندیشند، لذا نوعی دلزدگی درباره شرکت در انتخابات ایجاد میکند. اگر رفتارهای غیراخلاقی کاندیداها با یکدیگر به چنین موضوعی منجر شود یک خطای آشکار و گناه بزرگ است که شما جامعه را از مشارکت و همراهی با نظام باز داشتهاید. البته خوشبختانه ما در طول این ۴۶ ساله گذشته، در راس نظام که رهبری نظام است، رعایت اخلاق را در یک وضعیت حداکثری با یکدیگر مشاهده کردهایم و جامعه نیز به همین امر نگاه کرده و باور جامعه به نظام و اعتماد آن به حکمرانی جمهوری اسلامی ایران، عمدتا ناشی از همین اخلاقمداری رهبران انقلاب، معنویتگرایی و... اینهاست.