روزنامه کائنات
1

صفحه اول

۱۴۰۱ شنبه ۸ بهمن - شماره 4301

رابطه دوسویه فرهنگ و سیاست‌گذاری

کریم ارژنگ- با فرارسیدن فصل زمستان، فضای فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در آستانه برگزاری جشنواره­‌های فرهنگی فجر قرار می­‌گیرد. جشنواره موسیقی فجر، جشنواره تئاتر فجر، جشنواره مد و لباس فجر، جشنواره شعر فجر و در نهایت جشنواره فیلم فجر اصلی‌ترین فستیوال­‌های فرهنگی جمهوری اسلامی ایران خواهند بود که هرساله به مناسبت ایام پیروزی انقلاب اسلامی برگزار می‌­گردند. چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر در آستانه برگزاری است؛ جشنواره ای که عمر 41ساله اش گواهی می دهد که دیگر نباید از آزمون و خطاهای سال های گذشته در ارتباط با چگونگی برگزاری اش خبری باشد و باید در قامت تنها رویداد سینمایی قابل اعتنای کشورمان جایگاهش را تثبیت کرده باشد.این روزها جشنواره فیلم فجر به عنوان مهم‌ترین رویداد هنری و فرهنگی و ویترین تمام عیار سینمای ایران به شمار می‌رود که با رونمایی از جدیدترین آثار سینماگران یکی از پرمخاطب‌ترین اتفاقات هنری را نزد دوستداران هنرهفتم رقم می‌زند.
رسانه‌های مختلف، نگاه ویژه‌ای به برگزاری چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر، بزرگترین رویداد فرهنگی کشور داشته‌اند. به گونه‌ای که طیف‌های گوناگون خبری از جمله اصولگرایان، اعتدالگرایان و اصلاح‌طلبان هر کدام گزارش‌ها و گفت‌وگوهایی در این خصوص منتشر کرده‌اند. سینما اما فراتر از ساحت هنر، صنعت و سرگرمی، همواره ساحت پیش‌ران و تعیین‌کننده دیگری هم داشته که به طور ویژه موردتوجه کشورهای صاحب صنعت سینما نیز بوده است. سینما به مثابه یک «رسانه» اگر از این منظر بخواهیم مروری‌بر تولیدات سینمای ایران داشته باشیم، دسته‌ای از آثار ناخودآگاه جایگاه ویژه‌تری پیدا می‌کنند؛ آثاری که در مرحله انتخاب ایده و پرداخت سوژه اولیه، صورتی جسورانه دارند. فیلم‌های مرتبط با سوژه‌های ملتهب روز و یا ناگفته‌های تاریخ معاصر از این دسته هستند.
جشنواره­‌های فرهنگی به مثابه میدان فرهنگی برپاشده توسط جمهوری اسلامی ایران حاصل برقراری و برهم‌کنش روابط میان دو عرصه است:
اصول، ارزش‌­ها و آرمان­های نظام در عرصه اسلام شیعی، ایران و انقلاب اسلامی که در قالب سیاستگذاری فرهنگی جمهوری اسلامی ایران، اصیل­ترین و عالی­ترین سطح راهبری را بازتولید، تجویز و نظارت می­‌نماید. رئوس مدنظر حضرت امام خمینی (ره)، منویات رهبر معظم انقلاب و نهاد ولایت فقیه، مراجع عظام تقلید و فتاوا، قانون اساسی، نمایندگان مردم در مجالس خبرگان و شورای نگهبان و دستگاه‌­های نظارتی است.
سیاست­‌های فرهنگی که جنبه عملی و اجرایی سیاستگذاری فرهنگی و متولی تجلی رئوس مدنظر نظام و انقلاب اسلامی است که توسط نهادها و سازمان­‌های فرهنگی سیزده‌­گانه داخلی به منصه ظهور می­‌رسد.
حاصل فعالیت و نتیجه اَعمال و برنامه­‌های این نهادها به تولید «سرمایه فرهنگی» داخلی می‌­انجامد که شناساترین اَشکال آن نظیر فیلم و سینما، نمایش، موسیقی، هنرهای نمایشی و… در میدان­‌های فرهنگی همچون جشنواره‌های فجر عرضه می‌­شود.
با وجود نظریات و دیدگاه‌های متفاوت نسبت به مفهوم سیاست‌ فرهنگی، تمایز تعریف و توجه خاص در رویکرد اسلامی – ایرانی به مقوله فرهنگ باعث می‌شود که زمینه مساعدی برای برقراری ارتباط ویژه میان آن با مقوله مدیریت، برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری ایجاد گردد. این وضوع هنگامی اهمیت مضاعف می‌یابد که دریابیم مقوله سیاست‌ فرهنگی و الگوهای اجرای آن همچون جشنواره‌های فرهنگی حتی در کشورهایی که نگاه حداقلی به مقوله فرهنگ دارند نیز بیش از گذشته، مطرح شده است. رابطه دوسویه فرهنگ و سیاست‌گذاری، ظرفیت بالقوه بالایی در ایجاد تحولات فرهنگی و مدیریتی در کشورمان دارد که بخش بسیار کوچکی از آن به فعلیت رسیده است.
به رغم تصویب اصول سیاست‌های فرهنگی جمهوری اسلامی ایران، این موضوع نیازمند تلاش علمی، تحلیل و بررسی آسیب‌شناسانه به ویژه در بعد اجرایی آن است. تنوع مفاهیم نظری و رویکردهای مدیریتی و عدم تدوین الگوهای بومی کارآمد و اثربخش سیاست‌ فرهنگی، منجر به از دست رفتن فرصت‌های ذی‌قیمت فرهنگی و بروز زمینه‌های فراوان آسیب‌رسان در حوزه فرهنگی نظام جمهوری اسلامی ایران شده است. از سوی دیگر، نظریه‌های و قالب‌های فرهنگی غرب نظیر جشنواره‌ها چه در بعد جهانی و چه در بعد تعاریف و مدل‌های تحلیلی فرهنگی در کشوری مانند ایران که دارای فرهنگ و تمدن مذهبی است نمی‌تواند جواب‌گوی سیاست‌گذاری‌های فرهنگی باشد؛ به خصوص با شکل‌گیری نظام اسلامی و فرهنگ انقلاب اسلامی که الگویی فراتر از الگوهای موجو در دنیا ارائه داده و اکنون دین را در صحنه اجتماع و حکومت به عنوان یک عنصر فکری و فرهنگی مطرح کرده است.

ارسال دیدگاه شما

عنوان صفحه‌ها
30 شماره آخر
بالای صفحه