زندگی پرمخاطره پناهجویان افغانستانی
مخمصه برای فراری ها
نشریه اشپیگل در گزارشی میدانی، ضمن اشاره به بحران سیاسی و اقتصادی حاکم بر افغانستانِ امروز و هرج و مرجهای این کشور، به طور خاص به روند مهاجرت مردم افغانستان از طریق ولایت «نیمروز»، واقع در جنوب غرب این کشور پرداخته و ضمن همراهی با گروهی از مهاجران افغان و روایت سفر پر از حادثه آنها به خارج از افغانستان، به ماجراهای مختلفی که این مهاجران در زندگی شخصی خود دارند و همچنین مخاطرات بیشماری که جهت خروج از افغانستان باید با آنها دست و پنجه نرم کنند، پرداخته است.
اشپیگل به طور خاص به این نکته اشاره میکند که با روی کار آمدن طالبان و تشدید سخت گیریها در افغانستان و فروپاشی اقتصادی این کشور، روزانه چیزی در حدود سه هزار نفر جهت خروج غیرقانونی از افغانستان، به سمت مرزهای جنوب غربی این کشور در ولایت نیمروز حرکت میکنند و سعی مینمایند تا به هر طریق ممکن، با خروج از افغانستان، آیندهای جدید و به دور از سایه حکومت طالبان برای خود بسازند.
اشپیگل در این رابطه مینویسد: آرام، بی سر و صدا و بدون هیچ گونه روشن کردن نور: اینها دستورات مرد جوانی است که مهاجران افغان را آماده حرکت میکند. گروهی ۴۰ نفره از مرد و زن و کودکان در یک اتاق تاریک با چهرههای ترسیده و خسته وی را نگاه میکنند. آنها از اقصی نقاط افغانستان وارد شهر نیمروز در جنوب غربی این کشور شده اند. این نقطه از افغانستان تنها راهی است که آن دسته از افغانهایی که به اندازه کافی پول ندارند و یا اقوام و بستگانی در اروپا و آمریکا ندارند، میتوانند با حرکت به سمت آن، به نوعی تلاش کنند تا از افغانستان خارج شوند. کشورهای همسایه تدابیر گستردهای را جهت کنترل مرزهای مشترک خود با افغانستانِ تحت کنترل طالبان انجام میدهند با این حال، کنترل مرزها در نیمروز بسیار دشوار است. در واقع، اینجا آخرین امید افراد جهت رهایی از فقر و ناامیدی است. البته اگر بتوانند سختیها را تا رسیدن به مقصد تحمل کنند. هر روز، بر اساس ارزیابیهای مختلف که از قاچاقچیان انسان انجام میشود، بیش از سه هزار نفر از مردم افغانستان جهت خروج مخفیانه از مرزهای غربی افغانستان، وارد نیمروز میشوند. تلاشهای گسترده مردان افغانستانی جهت خروج از این کشور و یافتن شغل و زندگی تازه در خارج از افغانستان به هیچ عنوان پدیدهای تازه نیست با این حال، از زمان اوج گیری مجدد طالبان در افغانستان در ماه آگوست سال ۲۰۲۱، سیل قابل توجهی از کشاورزان، مهندسان، کارمندان دولتی و همچنین خانوادههای افغان، در تلاش هستند تا خود را به ایران و یا کشورهای دیگر برسانند. در این رابطه تقریبا اغلب مردم افغانستان میگویند که: «بله، ما اکنون در افغانستان، صلح و امنیت داریم، اما عملا هیچ اقتصاد و کسب و کار و درآمدی در کشورمان نیست». همین مساله موجب شده تا جدای از اقشار مذکور، با همراهی سربازان و نیروهای پلیس و مقامهای اطلاعاتی دولت سابق افغانستان نیز همراه شوند. افرادی که از سوی طالبان تنها دو گزینه پیش روی آنها گذاشته شده: یا کشور را ترک کنند و یا بمیرند.
هنگامی که آخرین نظامی خارجی خاک افغانستان را در تابستان گذشته ترک کرد و پروژههای خارجی در افغانستان نیز تعطیل شدند، مشاغلی که آنها برای برخی شهروندان افغانستانی ایجاد میکردند و میلیاردها دلار کمک مالی خارجی که به افغانستان سرازیر میشد، همه و همه قطع شدند. باید توجه داشت که بخش قابل توجهی از بودجه افغانستان وابسته به منابع مالی غرب است و عملا روی کار آمدن طالبان در عرصه قدرت سیاسی افغانستان موجب شده تا این منابع مالی قطع شوند و هیچ جایگزین موثری نیز برای آنها ارائه نشود.
این در حالی است که اکنون غرب منابع مالی و توجهات خود را به سمت بحران اوکراین معطوف کرده و در عین حال، برنامه جهانی غذای سازمان ملل متحد نیز تلاشهای فراوانی را انجام میدهد تا صرفا فقیرترین افراد در افغانستان را تغذیه کند. این در حالی است که طالبان به شدت روی ظواهر متمرکز شده اند. به عنوان مثال آنها اخیرا بار دیگر از زنان خواسته اند که برقع بپوشند و عملا بسیاری از قوانین سخت گیرانه ظاهری خود را بار دیگر برقرار کرده اند.
اینکه روزانه هزاران نفر در افغانستان تلاش میکنند تا از این کشور فرار کنند، نشان دهنده فاجعهای است که عملا این کشور متحمل شده و میشود. هیچ اقدام موثری هم جهت از بین بردن دلایل و محرکهای اصلی مهاجرت گسترده مردم افغانستان انجام نمیشود. در این میان شهر کوچک زرنج افغانستان به یک مرکز اصلی جهت مهاجرات افغانها به خارج از این کشور تبدیل شده است.
شماری از هتلهای این شهر به طور مرتب توسط تازه واردانی که از شهر و مناطق دیگر افغانستان وارد آن میشوند، پر میشود. در واقع، بسیاری از قاچاقچیان ارتباطات گستردهای را با صاحبان هتلها در این شهر دارند و امکان اسکان افراد مهاجر را با دریافت میزانی از سود این قضیه تسهیل میکنند. در این شهر، دلالان ارز، ریال ایرانی و لیر ترکیه را به مهاجران میدهند. در عین حال، فروشندگان دوره گرد نیز سیم کارت، دارو و عینک (جهت حراست از چشم در برابر گرد و غبار) را به مهاجران و پناهجویان میفروشند. در این میان خودروهایی فرسوده نیز مهاجران را به نقاطی که باید تحویل قاچاقچیان داده شوند، میرسانند.