روزنامه کائنات
1

صفحه اول

۱۴۰۰ يکشنبه ۱۹ دي - شماره 4057

اقتصاد بدون نفت

 مراد عسگریان - صنعت نفت از موثرترین و بزرگترین صنایع در جهان و به ویژه ایران است. نفت، علاوه بر اینکه منبع عمده تامین انرژی در دنیای امروز است، نقش مهمی نیز در تعیین میزان قدرت ملی و اعتبار بین المللی کشورهای مختلف ایفا می کند. بخش نفت در اقتصاد ایران سال های زیادی است که عمده درآمد ملی کشور را تامین می کند و در واقع این بخش در اقتصاد کشور نقش مسلط را ایفا میکند. از طرفی با توجه به اینکه کشورهای در حال توسعه با منابع محدود و نیازهای نامحدود رو به رو هستند و نمی توانند تمام بخشهای اقتصادی را همزمان توسعه دهند، باید به بخشهای مهم و کلیدی خود اولویت دهند.
نفت و ساختار اقتصادی ناشی از آن در تحولات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ایران نقش مهمی دارد. اقتصاد ایران تا حد زیادی به صادرات نفت وابسته است. تقریباً 50 درصد از درآمدهای ملی بودجه و 80 درصد از صادرات کشور از منابع نفتی تأمین می‌شود.
اگرچه افزایش قیمت نفت به صورت مقطعی در بهبود وضعیت برخی از شاخص‌های اقتصادی در کشور مؤثر بوده، اما به‌طور کلی نفت نتوانسته است شاخص های کیفی توسعۀ اقتصادی از قبیل رفع فقر، بیکاری و نابرابری را بهبود بخشد.
براساس نتایج پژوهش، درآمد نفت در دهه‌های گوناگون باوجود جهت‌گیری برنامه‌ها به سوی  اشتغال‌زایی و فقر‌زدایی، به رفع فقر ، بیکاری و نابرابری نینجامیده و حتی به تشدید وخامت شاخص‌های نابرابری در کشور منجر شده است.
وابستگی اقتصاد کشور به نفت بر پارامترهای کلان اقتصادی از قبیل تولید ناخالص ملی، رشد اقتصادی، صادرات غیر نفتی، سرمایه گذاری، تورم، نقدینگی، مصرف بخش خصوصی، سیاست های پولی، سیاست های مالی و بخش های مختلف اقتصادی تاثیرگذار بوده است. آنچه امروز می‌تواند به بهبود وضعیت کشور کمک کند یا به کمتر آسیب‌دیدن اقتصاد کشور کمک خواهد کرد، ارتقای کیفیت تصمیم‌گیری است. قبلا این بوده که نفت فروخته می‌شده و درآمد آن خرج می‌شده و به موازات آن، جلسات تصمیم‌گیری هم تشکیل می‌شده است اما این درآمد نفت دیگر وجود ندارد یا خیلی کم شده است.
 بر این اساس، عملکرد اقتصاد کشور مهم است که یا به سمت فقر گسترده برویم یا این‌که اصلاحاتی صورت گیرد. عملکرد اقتصاد ما قابل دفاع نیست.  سوال مقدماتی این است که با توجه به واقعیت‌هایی که با آن مواجه هستیم، چه سناریوهایی پیش پای اقتصاد ما قرار دارد؟ ما احتمالا در چه شرایط و موقعیتی قرار خواهیم گرفت و در چه موقعیت و شرایط دیگری غیر از آن می‌توانیم قرار گیریم؟ الان لنگر اصلی ساختن تصویر چند سال آینده خیلی روی دوش تصمیم‌گیرندگان است.
قبلا با نفت این لنگر بالا و پایین می‌شده، اما هم‌اکنون به دلیل این‌که نفت دیگر نمی‌تواند حداقل موقتا نقش ایفا کند، سیستم تصمیم‌گیری در تصویر چند سال آینده نقش بسیار مهمی دارد. بنابراین ما باید بتوانیم تبیین کنیم که تصمیم‌گیرنده خودش به تنهایی و بدون نفت چه انتخاب‌هایی می‌تواند داشته باشد.
اقتصاد بدون اتکا به درآمدهای نفتی امکانپذیر است، اما سختی‌های مضاعفی به همراه دارد که ممکن است جامعه توانایی تحمل آنها را نداشته باشد. به هر حال، واضح است که رضایت مردم عامل بسیار تأثیرگذار و مهمی در تصمیم‌گیری‌هاست. اگر مردم به این نتیجه برسند که تلاش‌های دولتمردان‌شان بیهوده است و آینده‌ای مانند کشور کره‌‌ شمالی در انتظار آنهاست، شاید موافق این مسیر نباشند.
اما اگر آنها را متقاعد کنیم که در نتیجه‌ تحمل این سختی‌ها، به اقتصاد مستقلی دست خواهیم یافت و از مصرف‌کننده‌ تکنولوژی به تولید‌کننده‌ آن تبدیل خواهیم شد، آنگاه خواهند پذیرفت،
 بنابراین کار برای دولت نیز که مجری و اجراکننده سیاست‌هاست آسان خواهد بود. شایان ذکر است که این مسیر سختی‌های جدی قابل تأملی را برای بعضی از اقشار به همراه دارد. مثلاً دسترسی نداشتن بیماران به بعضی از داروها ممکن است موجب مشکلات جدی آنها شود. پس باید با در نظر گرفتن مجموع شرایط، پا در این راه گذاشت.
به علاوه، باید از خود بپرسیم درصد رشد اقتصادی کشوری که کاملاً مستقل از همه‌ کشورهاست بیشتر است یا یک کشور وابسته؟ مسلماً اگر استراتژی یاد‌شده درست و منطقی تدوین شده و درآمدهای نفتی دقیقاً در جای خود هزینه شوند، تأثیر مثبتی بر اقتصاد خواهند گذاشت.

ارسال دیدگاه شما

عنوان صفحه‌ها
30 شماره آخر
بالای صفحه