صفحه اول
اربعین روزی است که جابر بن عبدالله انصاری صحابی جلیل القدر رسول خدا (ص) به زیارت قبر امام حسین (ع) نائل شد و در همانجا بود که او اهل بیت (ع) را که هنگام بازگشت از شام به زیارت مزار حضرت سیدالشهدا آمده بودند، ملاقات کرد. عموم علمای تاریخ نقل کردهاند که در این روز سر مبارک امام به بدن ملحق و دفن شد. شیعه اعتقاد دارد که قول و فعل امام معصوم محل رجوع و استناد است. بنابراین حضور حضرت سجاد (ع) در روز اربعین در کربلا به عنوان فعل معصوم اهمیت و ضرورت زیارت بارگاه حضرت اباعبدالله (ع) در این روز خاص را میرساند. درباره منشا سنت شدن پیاده روی اربعین که نشان از اقتدار و اتحاد شیعیان دارد، روایتهای متعددی نقل شده است. یک روایت این است که این سنت از زمان ائمه وجود داشته و روایت دیگر در این است که این سنت حسنه را علما و طلاب نجف راه اندازی کردهاند. در قرون جدید نیز احیا کننده این سنت را علامه محدث نوری دانستهاند. اما منشا این سنت هرچه باشد، مهم این است که اکنون ما را به فهم عصری از «مساله» قیام حضرت اباعبدالله (ع) نزدیک کرده است. حضور در راهپیمایی اربعین بسیاری از شیعیان مخلص را به فهم عصری از عاشورا کشانده و میکشاند. به عنوان مثال تا جایی که راقم این سطور اطلاع دارد، عموم شهدای مدافع حرم، همگی از پایههای ثابت در راهپیمایی اربعین بودهاند و منابع مهمی نیز از خاطرات آنها در دورههای متعدد این راهپیمایی منتشر شده است. از این سفرهای زیارتی خاطرات و سفرنامههای بسیاری منتشر شده است که از چند باب مفیدند. نخست اینکه نگارش سفرنامه و مکتوب کردن خاطرات نشان از فرهیختگی ملتها و امتها دارد. مکتوب کردن خاطرات سفر اربعین نیز درجه والای فرهنگ ایران و ایرانی را میرساند. دیگر اینکه این مکتوب کردن در فهم مخاطبان از این آیین، بویژه آنهایی که موفق به حضور در این سنت و آیین هستی بخش نشدهاند، تاثیر دارد. «به صحرا شدم، عشق باریده بود…»گزارشی از سفر اربعینی غلامعلی حدادعادل است که برای نخستین بار سال ۹۷ در دسترس مخاطبان قرار گرفت. حدادعادل سال ۱۳۹۶ به نجف اشرف داشته و از آنجا با سیل عظیم راهپیمایان اربعین هممسیر میشود. حداد عادل در این کتاب، شرحی از جریان این راهپیمایی و اتفاقات رویداده در مسیر نجف به کربلا را در کتاب جدیدش با عنوانی برگرفته از «تذکرة الاولیاء» عطار نیشابوری ارائه میکند: «به صحرا شدم، عشق باریده بود…» وی در کتابش، این رویداد بزرگ مذهبی را پدیدهای تازه با ظرفیتهای بسیار و ابعاد دینی و سیاسی و اجتماعی و فرهنگی گوناگون و در عینحال فرصتی مغتنم برای مردمی میداند که به انقلاب اسلامی دلبستهاند و در چهل سال گذشته با نثار جان و مال خویش از آن محافظت کردهاند. رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی در این اثر، پس از بیان گزارشی از این سفر معنوی و حال و هوای مسیر راهپیمایی و موکبها و زائران، به تحلیل این پدیده بزرگ سیاسی و دینی و اجتماعی میپردازد و در این زمینه نوشته است: «راهپیمایی اربعین تنها سفری در جغرافیا نیست، بلکه حرکتی در تاریخ است؛ آن هم نه به گذشته، بلکه به آینده. آنچه به این سفر جغرافیایی عمق و معنای تاریخی بخشیده، تحولی است که در بصیرت راهپیمایان پدید آمده است.» در قرون جدید نیز احیا کننده سنت پیاده روی اربعین را علامه محدث نوری دانستهاند. منشا این سنت هرچه باشد، مهم این است که اکنون ما را به فهم عصری از «مساله» قیام حضرت اباعبدالله (ع) نزدیک کرده استحداد عادل در ادامه بر نقش انقلاب اسلامی و بنیانگذار آن در ایجاد این تحول تأکید کرده است: «بیگمان انقلاب در این تحول تأثیر بسیار داشته است؛ انقلابی که هم خود حاصل آن بصیرت بوده و هم طی چهل سال گذشته، با پرورش نسلی نو در دامن خود، بر آن بصیرت افزوده است و در نتیجه چنین بصیرتی بود که «شهادت»، همچون رود سرخ و خروشانی که جوشیده از چشمه عاشورا بود، از حالت «ایستا» به حالتی «پویا» و توانمند درآمد و به مسلمانان عزت و قدرت بخشید.» نویسنده معتقد است امام خمینی (ره) در جریان نهضت انقلاب، بُعد کمرنگشده و فراموششده حماسی عاشورا را زنده و روح حماسی را با تأکید بر عناصری مانند مبارزه و نبرد با حکومت ظالم و فاسد یزید و «شهادت»، در رگهای عزاداری جاری کرد. حدادعادل همچنین راهپیمایی اربعین را نمونهای واقعی و عینی از تحقق مفهوم «گم شدن فرد در جامعه» و تمرینی برای حضور در جامعه آرمانی و ایمانی موعود تلقی میکند.