صفحه اول
فرحناز سعیدی- صرف حضور در محیط یادگیری و مدرسه سبب تحقق عدالت آموزشی نمیشود؛ بلکه این مهم تنها زمانی عینیت پیدا میکند که فرد در این محیط از فرصت یادگیری برابر و باکیفیت نیز بهرهمند باشد. آمار بانک جهانی نشان میدهد ۲۰ درصد از کودکان به آموزش ابتدایی دسترسی ندارند، اما از ۸۰ درصد دانشآموز حاضر در مدرسه نیز ۲۵ درصد مهارت سواد پایه را با کیفیت مطلوب یاد نمیگیرند. این یعنی بیش از ۴۰ درصد فقر یادگیری وجود دارد. عدالت آموزشی به معنای تضمین دسترسی برابر همه افراد به فرصتهای آموزشی باکیفیت است، بدون توجه به عوامل اقتصادی، اجتماعی، جغرافیایی، جنسیتی یا نژادی. در جوامع مدرن، عدالت آموزشی بر این اصل استوار است که هر فرد، صرفنظر از پیشینه و شرایطش، حق بهرهمندی از آموزش را دارد. این مفهوم فراتر از فراهم کردن فرصتهای برابر است؛ بلکه بر توجه به نیازهای خاص افراد و ایجاد شرایط مناسب برای شکوفایی همه دانشآموزان تمرکز دارد. عدالت زمانی محقق میشود که هر دانشآموز و هر کودک بدون تبعیض در جنسیت، قومیت، زبان، فرهنگ و محل زندگی، بتواند در محیط آموزشی باکیفیت مطلوب حضور داشته باشد. عدالت آموزشی شامل سه مضمون فراگیر با عنوان بسترسازی عادلانه توزیع منابع، بهرهمندی عادلانه از منابع و شایسته پروری و 12 مضمون سازمان دهنده شامل مشارکت جمعی، همهجانبه نگری برنامه درسی، تصمیم سازی عادلانه، شایستهسالاری، پوشش دادن همه مخاطبان، بهسازی مدارس، مدیریت بهینه منابع مالی، توجه به وضعیت بهداشت یادگیرندگان، توانمندسازی یادگیرندگان، ارتقای کیفیت آموزش، بهبود فرآیند ارزشیابی، تعامل منصفانه است. برای تحقق عدالت آموزشی در طراحی و تدوین برنامهها به این مؤلفهها باید توجه شود تا کلیه یادگیرندگان در همه مناطق کشور به شکل عادلانه از فرصتهای آموزشی و تربیتی بهره برند. تبعیض آموزشی و پرورشی موجب بروز مشکلات بسیاری همچون شکاف طبقاتی و نارضایتی و نابهنجاری اجتماعی خواهد شد. برای جلوگیری از مشکلاتی اینچنینی نیازمند توجه ویژه نهادهای مسئول به موضوع عدالت آموزشی هستیم. با عدالت آموزشی است که میتوانیم استعدادهای موجود در سراسر کشور را شناسایی کنیم و پرورش دهیم. برای تحقق عدالت آموزشی، نخست باید حداقلی از آموزش را از نظر منابع آموزشی و مالی و انسانی فراهم آوریم. دیگر اقدام برای تحقق این امر، ارائه آموزشها بر اساس توانمندیها و علایق افراد است. اگر بتوانیم این دو کار را انجام دهیم، میتوانیم ادعای برپایی عدالت آموزشی را داشته باشیم. پس از فراهمکردن حداقلهای لازم برای آموزش و پرورش استعدادها، باید بهسراغ گام دوم برویم و افراد گوناگون را متناسب با استعدادها و تواناییهایشان آموزش و پرورش بدهیم. زمان یادگیری، فضای یادگیری و فرصت یادگیری، بهعنوان فرایندها نقش بسزایی در تحقق عدالت آموزشی دارند. کشور ما از نظر فرهنگی بسیار متنوع است؛ ازاینرو، یکی از نکات مهم برای تحقق عدالت آموزشی، توجه به تفاوتهای فرهنگی موجود در کشور است. توزیع کتب درسی یکسان در سراسر نشان از بیتوجهی به عدالت آموزشی است. بیاعتنایی به تفاوتهای فرهنگی و زبانی موجود در کشورمان، روند رسیدن به عدالت آموزشی را با مشکل مواجه میکند. یکی از نکات مطرح دراینباره، نبود تفاوت در کتاب درسی مناطق شهری با کتاب درسی در مناطق عشایری است. طی سالهای اخیر اقدامات مناسبی برای توجه به تفاوتهای فرهنگی و زبانی نقاط مختلف کشور انجام شده، اما کافی نبوده است. در سند تحول بنیادین آموزشوپرورش توجه ویژهای به مقوله عدالت آموزشی در ایران شده است. عدالت مدنظر در این سند رویکردی تربیتی دارد. عدالت تربیتی، یعنی عدالتی که به تربیت در همه ساحتهای ششگانه زیستیبدنی، علمیفناوری، زیباییشناختیهنری، اجتماعیسیاسی، اعتقادیاخلاقی و اقتصادی وجودی انسان بپردازد، آن هم مبتنیبر فلسفه تعلیموتربیت اسلامی و با هدف تحقق شجره طیبه. ازجمله مؤلفههای عدالت آموزشی که در سند تحول بنیادین آموزشوپرورش به آن اشاره شده است، عبارتاند از: بسترسازی عادلانه، مشارکت جمعی، آموزشوپرورش همگانی، همهجانبهنگری در برنامه درسی، تعامل منصفانه، ارتقای کیفیت آموزش برای همگان، دسترسی یکسان به امکانات، توجه به تفاوتهای فردی، مدیریت بهینه منابع و شایستهسالاری.