روزنامه کائنات
1

صفحه اول

1404 چهارشنبه 8 مرداد - شماره 4881

طرح تعطیلات یک هفته‌ای و آشکارسازی شکاف طبقاتی در سبک زندگی

یک هفته نشاط ملی با کدام امکانات؟

 تخصیص یک هفته تعطیلات تابستانی برای مردم، با هدف ایجاد فرصتی برای سفر، استراحت و تجدید روحیه، پیشنهادی است که اخیراً از سوی سخنگوی دولت مطرح شده است. فاطمه مهاجرانی روز دوشنبه گفت بنا به پیشنهاد مطرح‌شده، با توجه به نیاز به نشاط اجتماعی پس از دوران جنگ، پیشنهاد شده که یک هفته تعطیلی تابستانی برای مردم در نظر گرفته شود. او این را هم گفت که: «این موضوع قرار است در کمیسیون اجتماعی دولت مطرح شده و چنانچه نظر جمع‌بندی شود، در جلسه چهارشنبه هیئت دولت به تصویب نهایی خواهد رسید. البته برخی مشاغل تعطیلی‌بردار نیستند و ممکن است تبعاتی به دنبال داشته باشد که باید پیش‌بینی‌های لازم در این خصوص انجام شود.»
این طرح که به نظر می‌رسد پاسخی نمادین و روانی به فضای پس از جنگ اخیر باشد، از منظر اهداف انسانی و اجتماعی، اقدامی قابل دفاع و حتی ضروری به نظر می‌رسد. اما در عین حال، از حیث اجرایی، زیرساختی و مدیریت مصرف، با چالش‌هایی جدی همراه است که اگر پیشاپیش مورد توجه قرار نگیرد، ممکن است آثار معکوس داشته باشد.
منطق روانی و اجتماعی طرح تعطیلات
جامعه ایران در ماه‌های اخیر تحت فشار سنگین روانی ناشی از بحران‌های متعدد قرار داشته که مهم‌ترینش جنگ 12 روزه بوده است. طبیعی است که در قبال چنین فشارهایی، نیاز به یک «بازدم جمعی» حس شود. تجربه‌ تاریخی کشورهای درگیر جنگ نیز مؤید این است که پس از بحران‌های ملی، دولت‌ها تلاش کرده‌اند به شیوه‌های مختلف از بازسازی روانی و اجتماعی حمایت کنند؛ اعلام تعطیلات عمومی، اعطای تسهیلات گردشگری یا حتی برگزاری برنامه‌های ملی تفریحی از جمله این راهکارهاست. از این زاویه، تعطیلات تابستانی فراگیر می‌تواند یک مداخله نرم و کم‌هزینه برای آرام‌سازی فضای عمومی و کاهش تنش‌های روانی باشد. به‌ویژه در شرایطی که بسیاری از خانواده‌ها به دلایل اقتصادی یا امنیتی، امکان برنامه‌ریزی بلندمدت برای سفر را ندارند، وجود یک «تعطیلات هماهنگ و تضمین‌شده» می‌تواند دست‌کم بخشی از جامعه را برای تجربه‌ای شاد و رهایی‌بخش آماده کند.
در عین حال، نباید ترمیم روانی جامعه در دوره پساجنگ را تنها به مفهوم «سفر» فروکاست. گرچه تجربه سفر می‌تواند نقشی مثبت در بهبود روحیه عمومی داشته باشد، اما ابزارهای دیگری نیز برای احیای نشاط جمعی وجود دارد که شاید در شرایط کنونی، کارآمدتر و عادلانه‌تر باشند. برای مثال، اختصاص یارانه‌های حمایتی فوق‌العاده، بخشودگی‌های بانکی، مالیاتی یا حتی قضایی، برگزاری رخدادهای هنری و فرهنگی رایگان در معابر شهری، جشنواره‌های خیابانی، کنسرت‌های روباز، رایگان‌سازی برخی خدمات شهری مانند حمل‌ونقل یا سینماهای عمومی، همگی می‌توانند به شکلی گسترده‌تر و سهل‌الوصول‌تر در خدمت بازسازی روحی جامعه قرار گیرند. تنوع‌بخشی به ابزارهای بازسازی روانی، نه‌تنها میزان اثربخشی طرح‌های دولت را افزایش می‌دهد، بلکه به اقشار مختلف اجتماعی امکان مشارکت و بهره‌برداری عادلانه‌تری می‌دهد.
چالش‌های اجرایی و زیرساختی
اما در سوی دیگر ماجرا، واقعیت‌هایی قرار دارد که نمی‌توان آنها را نادیده گرفت. مهم‌ترین نگرانی، عدم آمادگی زیرساخت‌های حمل‌ونقل کشور برای مدیریت سفرهای همزمان میلیونی است. در سال‌های گذشته نیز تجربه‌های مشابهی وجود داشته است. در تعطیلات نوروزی، با وجود مدیریت نسبی، بسیاری از جاده‌های کشور به‌ویژه محورهای شمالی با ترافیک‌های سنگین فلج می‌شوند. در تابستان ۱۳۹۸، پیشنهاد دولت برای تعطیلی چند روزه و ایجاد فرصت سفر تابستانی با استقبال مردم مواجه شد اما با نارضایتی‌های گسترده از کمبود امکانات، ترافیک، گرانی اقامتگاه‌ها و افزایش تصادفات همراه بود. در برخی ایام خاص مانند تعطیلی‌های مذهبی یا رسمی پشت‌سر‌هم، هجوم ناگهانی مسافران باعث بحران در برخی استان‌ها، به‌ویژه گیلان، مازندران، اردبیل، گلستان، فارس و اصفهان شده است. این تجارب نشان می‌دهد که صرف اعلام تعطیلات بدون تأمین مقدمات زیرساختی آن، می‌تواند به بحرانی در جاده‌ها، افزایش مصرف سوخت، تصادفات جاده‌ای، تخریب محیط زیست، و فشار مضاعف بر خدمات شهری و بین‌شهری منجر شود.
اگر این طرح صرفاً در سطح دولت و بدون هماهنگی با نهادهایی مانند شرکت‌های حمل‌ونقل، شهرداری‌ها، نیروی انتظامی، هلال احمر و استانداری‌ها اجرا شود، نه‌تنها به هدف خود نمی‌رسد، بلکه بحران‌های تازه‌ای می‌آفریند. باید توجه داشت که تعطیلات هماهنگ به مدیریت هماهنگ نیاز دارد. از سوی دیگر، نقش رسانه‌ها و آموزش عمومی در جهت‌دهی به نحوه استفاده از تعطیلات بسیار مهم است. اگر این فرصت به شکل نادرستی در فضای عمومی تبلیغ شود،‌خود می‌تواند موجب تراکم جمعیت در برخی مسیرهای خاص شده و نارضایتی عمومی را برانگیزد. در عوض، با ایجاد مشوق‌هایی برای سفر به مناطق کمترشناخته‌شده، می‌توان هم بار ترافیکی را توزیع کرد و هم توسعه متوازن گردشگری را تقویت کرد.
یکی دیگر از انتقادات جدی به این طرح، عدالت‌محور نبودن آن در صورت عدم همراهی با حمایت‌های اقتصادی کافی است. در شرایطی که قیمت بلیت هواپیما، قطار و حتی اتوبوس گران است، بنزین سهمیه‌ای محدود است، هزینه اقامت بسیار بالاست، و تورم خانوارها را در تنگنا گذاشته، چگونه می‌توان انتظار داشت تعطیلات منجر به «تجدید روحیه» شود؟ برای خانواده‌های کم‌درآمد، چنین تعطیلاتی ممکن است تنها به معنای چند روز بی‌درآمدی باشد، نه سفر و آسایش.
دولت اگر می‌خواهد این طرح به عدالت اجتماعی نزدیک شود، باید سیاست‌های حمایتی مانند یارانه سفر، تسهیلات اقامتی ارزان، قطارهای گردشگری ویژه و حتی سفرهای جمعی سازمان‌یافته را مدنظر قرار دهد. در غیر این صورت، این ابتکار ممکن است شکاف طبقاتی در سبک زندگی را بیش از پیش آشکار کند.
مختصر آنکه پیشنهاد اختصاص تعطیلات تابستانی سراسری، در ذات خود پیشنهاد مثبتی است و می‌تواند، در صورت طراحی درست، گامی به سوی بازسازی سرمایه اجتماعی، احیای نشاط ملی و ترمیم روحیه مردم پس از جنگ اخیر باشد. اما هر گامی در این مسیر باید مبتنی بر ارزیابی‌های دقیق، تجربه‌های پیشین، و آمادگی‌های نهادی باشد. دولت اگر بخواهد از این طرح بهره‌برداری اجتماعی و سیاسی درستی داشته باشد، باید آن را در چارچوبی چندلایه، عادلانه و هوشمندانه پیاده‌سازی کند. در غیر این صورت، حتی نیت خیر نیز می‌تواند به یک تجربه تلخ جمعی بدل شود. 

ارسال دیدگاه شما

عنوان صفحه‌ها
30 شماره آخر
بالای صفحه