صفحه اول
سیزدهمین دوره از انتخابات ریاست جمهوری، کمتر از یک هفته دیگر برگزار میشود و آخرین مناظره تلویزیونی با حضور نامزدها در حالی عصر دیروز پخش شد که هنوز این ساختار تلویزیونی پس از چهار دوره برگزاری در صداوسیما، با انتقادهای جدی از سوی مردم، رسانهها و همچنین خود نامزدها همراه است. جای خالی پاسخگویی دولت و مطالبات مردم در بشقاب مناظره ها خالی است! در انتقادهای واردشده به ساختار مناظرههای ۱۴۰۰، فرصت زمان اندک برای پاسخگویی، رو دررو نشدن نامزدها با یکدیگر و همچنین مطرح نشدن سوالات یکسان برای تمامی نامزدها به چشم میخورد. بسیاری، این مناظرهها را با ساختار مسابقه هفتهی تلویزیون مقایسه میکنند که در نهایت کمکی به شناخت بیشتر نامزدها از سوی مردم نخواهد کرد. برخی هم اینگونه عنوان کردهاند که اصلا نباید به این ساختار تلویزیونی، عنوان «مناظره» را اطلاق کرد؛ چراکه از اصول و ویژگیهایی که در نهایت یک برنامه را در ساختار مناظره قرار میدهد، بهرهای نبرده است. فارغ از تلویزیون خودمان که معمولا در هر دوره از انتخابات ریاست جمهوری، رو در رویی نامزدها را به شیوهای متفاوت برگزار کرده و نامش را هم مناظره گذاشته است، اما ساختار «مناظره»های انتخاباتی در تلویزیونهای دنیا با هر هدف و انگیزهای که برگزار شوند، به لحاظ ساختار برنامهسازی، از تعریف و الگوی نسبتا مشخصی تبعیت می کند و البته نقش بسیار مهمی هم در تغییر سرنوشت یک انتخابات دارد. در تعریف مناظرههای انتخاباتی آمده است، گفتوگویی است که بین نامزدها در جریان یک انتخابات با هدف طرح برنامههای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی شکل میگیرد و در جریان آن نقد نامزدها از برنامههای یکدیگر را هم شاهد هستیم. جریان این مناظرهها در نهایت به شناسایی برنامههای نامزدها و انتخاب کاندیدای مورد نظر از سوی مردم کمک میکند. مهدی فرقانی کارشناس علوم ارتباطات در گفتگویی درباره مناظرههای انتخابات ریاست جمهوری میگوید: سطح هر دو مناظرهای که تاکنون برگزار شد، بسیار پایین بود و در واقع کاندیداها همان حرفهایی را زدند که مردم در کوچه و خیابان مطرح میکنند. هیچ ایده خاص و نویی در این مناظرهها مطرح نشد و نامزدها بیشتر به کلیگویی و بیان مسئله و متهمکردن مسئولان گذشته، پرداختند. گوش مردم از این حرفها پُر است و این مناظرهها توان چندانی در جذب و تصمیمگیری مردم برای رای دادن نداشت. فرقانی با انتقاد از نحوه برگزاری مناظرهها گفت: واقعیت این است که شیوههای متفاوتی از مناظره در سراسر دنیا وجود دارد. ولی این شیوه مناظرهای که ما برگزار میکنیم بیشتر شبیه به مسابقات تلویزیونی است تا مناظره! در یک مناظره بهتر است که کاندیداها در ابتدا به صورت دو به دو باشند و یک گفتوگوی دوطرفه شکل بگیرد و کاندیداها بدون توهین و هتک حرمت بحث استدلالی داشته باشند و بعد در یکی دو جلسه مناظره جمعی داشته باشند؛ نه اینکه به هر نفر سه دقیقه زمان بدهند و بعد هم سریع بگویند زمان شما تمام شده است! در این شرایط نه برنامهای ارائه میشود و نه محتوایی به مخاطب ارائه میشود. او ادامه داد: هنوز نمیدانم چرا مناظره دو نفره را حذف کردهاند و باید از مسئولان پرسید که چرا این شکل از مناظره را حذف کردند زیرا نوع فعلی مناظرهها اصلا مطلوب نیست. اگر کاندیداها واقعا حرف و برنامهای داشته باشند هم در این فرصتهای ۳ و ۴ دقیقهای نمیتوانند به آن بپردازند و نمیتوانند مخاطب را اقناع کنند؛ این مناظرات هیچ جذابیت بصری و محتوایی برای بینندگان به همراه ندارد. متاسفانه در این مناظرهها بیشتر به فرم توجه دارند تا محتوا! نمیگویم فرم اهمیتی ندارد، اما اصل نیست و نباید بخش اعظم مناظره را به فرمها اختصاص داد. قرعهکشی برای نشستن روی صندلیها، قرعهکشی برای سوالات، قرعهکشی برای سوال نفر اول و ... توجه به فرم است و فقط اتلاف وقت است. فرقانی گفت: نقش مجری در این نوع مناظرهها نیز بسیار خنثی است و کاندیداها عملا به سوالاتی که از سوی مجری پرسیده میشود نه اهمیت میدادند و نه پاسخی، موضوعی که نشان میدهد نامزدها عملا برنامهای برای ارائه به مردم ندارند. مجری باید بتواند در صورت لزوم وارد جریان گفتگو شود و در مواقعی که نیاز است سوال بپرسد و گوینده را به اصل سوال ارجاع دهد. مجری در این نوع مناظره نقش حاشیهای دارد، هرچند که معتقد هستم نقش مجری در مناظره نباید در متن مناظره و گفتگو باشد و مداخله بیش از حد داشته باشد، اما باید بتواند مناظره را هدایت کند و توانایی پرسیدن سوالات چالشی را داشته باشد. مجری باید بتواند در زمینههای مختلف و مرتبط با بحثی که در جریان است، سوال بپرسد نه اینکه فقط سوال از پیش تعیین شده را بخواند، در این شرایط حتی ممکن است مجری به طرفداری متهم شود، اما باید این مورد هم از قبل شفاف شود و به مردم اطلاع داده شود که مجری میتواند سوال بپرسد. مجری باید نماینده افکار عمومی باشد.