روزنامه کائنات
1

صفحه اول

۱۴۰۰ سه شنبه ۱۷ فروردين - شماره 3871

مردی 8 نفر از اعضای خانواده خود را به رگبار بست و خودکشی کرد؛

مد شدن قتل عام خانوادگی

  محدثه فضلی - فرماندار اهواز گفت: مردی در اهواز به دلیل اختلاف خانوادگی صبح دیروز با استفاده از اسلحه هشت نفر از بستگان خود را به قتل رساند و سپس به زندگی خود نیز پایان داد.
جمال عالمی نیسی اظهار داشت: یک مرد ۵۰ ساله که سابقه اعتیاد به شیشه و سابقه کیفری داشته در ساعت ۶:۴۰ دقیقه صبح امروز در ابتدا چهار نفر از اعضای خانواده همسر اول خود را با اسلحه جنگی به قتل رساند.
وی افزود: این شخص سپس به شهرستان کارون رفته و در آنجا نیز چهار نفر دیگر شامل پدر و مادر همسر دوم خود و نیز فرزندش و برادرزاده همسر دومش را با اسلحه به قتل رساند. عالمی نیسی اضافه کرد: این مرد که ساکن محله زرگان در اهواز بوده، بعد از اقدام به قتل خودکشی کرد. صبح امروز قاتل اهوازی 8 تن از اعضای خانواده خود و همسرانش را به رگبار گلوله بست و سپس خودکشی کرد.
* ماجرا از چه قرار بود؟
ساعت 6:40دقیقه صبح امروز صدای شلیک پیاپی گلوله در شهرک اندیشه شیبان حوزه کلانتری 18 اهواز  به گوش رسید که از حکایت جنایت و قتل عام خانوادگی داشت.
ماجرا از آنجایی آغاز شد که مردجوانی به نام فائز کربلاوی در حالی که یک قبضه اسلحه کلاشینکف در دست داشت وارد خانه همسراولش  شده و حدود 4نفر از اعضای خانواده آنها به نام جعفر کربلاوی 65 ساله ،جسیمه جمیلی 60 ساله ، عبدو کربلاوی 45 ساله نابینا،ثمین کربلاوی 33 ساله را به قتل می رساند.
طبق اطلاعات به دست آمده از این جنایت هولناک قاتل، پس از قتل عام هولناکی که در این منطقه انجام می دهد به سمت شهرستان کارون به راه افتاد و به محض رسیدم به محل سکونت زن دوم خود، پدر خانم،مادرخانم،برادرزاده همسر دوم و پسر 9 ساله خودش  را به گلوله می بنددو سپس دست به خودکشی می زند.
فائز در سال 88 به اتهام حمل سلاح و در سال 94 به دلیل ضرب و جرح همسر دوم دستگیر شده است. فائز راننده کامیون و مکانیک ماشین سنگین است و با توجه به اطلاعات به دست آمده اختلافات خانوادگی بوده است.
او به صورت تنها در یک واحد مسکن مهر زندگی می کرده و طبق شواهد از وضعیت اقتصادی بدی برخوردار بوده است.چند بار خانواده هر دو همسر را تهدید کرده است.
* خشونت ناشی از کمبودها و فشارهای اقتصادی
سعید خراط‌ها آسیب شناس اجتماعی معتقد است که خشونت در جامعه زیاد شده و به مرز بحران نزدیک است. او هم ریشه بروز این جنایت ها را همین پدیده مخربی می داند که در چند سال اخیر روند فزاینده‌ای به خود گرفته است. اما خراط‌ها با تاکید بر زمینه‌های اجتماعی این بحران خشونت می‌گوید: «مشکلات اقتصادی دلیل اصلی این خشونت افسارگسیخته است که امروز در بخش‌های مختلف جامعه خودش را به اشکال مختلف نشان می‌دهد. کمبودها و فشارهای اقتصادی، بیکاری، فقر و تبعیض باعث شده که خانواده‌ها به بدترین و دلخراش‌ترین شکل ممکن به خشونت گرفتار شوند. پدری که مدام و هر روز شرمنده زن و بچه است، جوانی که با تحصیلات و قابلیت‌های فراوان از بیکاری در خانواده شرمسار است. مستعد هر گونه اقدام غیر منتظره است. وقتی این کمبودها در کنار فرصت‌ها و پیشرفت‌های خارج از ضابطه برخی افراد در جامعه قرار می‌گیرد، خواه ناخواه مقایسه‌ای تلخ در ذهن انجام می‌شود. نبود فرصت‌های برابر، رانت، اختلاس، همه اینها باعث می‌شود که افراد به سمت رفتارهای خشن متمایل شوند. حالا این دیگر به شرایط خانوادگی، قدرت مدیریت و زمینه های روانی افراد بستگی دارد. در چنین شرایطی، کافی است که مردی در محیط نامناسب بزرگ شده باشد یا اختلالات زمینه‌ای روانی را با خود داشته باشد. در این شرایط نباید از بروز قتل‌های فجیع، کشتن پسر به دست پدر، همسرکشی و امثال این جرایم هولناک تعجب کرد.»
این آسیب‌شناس معتقد است فاصله بین نسل‌ها در جامعه ایرانی یکی دیگر از عوامل موثر در تشدید و بروز این گونه ازخشونت‌هاست: «هنجارها و ارزش‌ها نسل جدید به طور کلی تغییر کرده. در واقع ما با یک انقلاب ارزشی مواجه هستیم. فرزندان و والدینشان به خصوص پدرها از دو دنیای مختلف هستند. حتی ساده ترین حرف ها و خواسته های یکدیگر را درک نمی کنند. در این شرایط بروز اختلافات بیشتر شده و با توجه به شرایط و عوامل دیگر خشونت بین اعضای خانواده را رقم می زند.»
به گفته خراط‌ها افزایش این جنایت‌ها پیام دیگری هم دارد و آن بحرانی شدن وضع روانی جامعه است: «جامعه با مشکلات و بیماری‌های روانی زیادی دست و پنجه نرم می کند. واقعیت این است که بسیاری از ایرانیان به یک یا چند اختلال روانی دچار هستند. وزارت بهداشت در چند سال گذشته بارها آمارهایی در این خصوص منتشر کرده. مرجع رسمی اعلام می کند که بیش از ٢٠ درصد افراد جامعه اختلالات روانی دارند. بارها در این خصوص هشدار داده شده، اما مشکل این جاست که فقط در حد گزارش یا اعلام و هشدار باقی مانده. واقعا برای چند دهم یا صدم درصد از این افراد بیمار روانی برنامه ریزی صورت گرفته است. چند نفر از این ها خدمات روان درمانی دریافت کرده اند. جامعه بیمار است. بحران خشونت و اختلالات روانی مرز بحران را رد کرده است.»

ارسال دیدگاه شما

عنوان صفحه‌ها
30 شماره آخر
بالای صفحه