روزنامه کائنات
1

صفحه اول

۱۳۹۹ دوشنبه ۲۹ دي - شماره 3827

به یاد همکار مطبوعاتی شیده لالمی؛

این راه دیگر مسدود نیست

 روز گذشته خبرآمد که همکار و روزنامه‌نگار اجتماعی ایران، خانم شیده لالمی دبیر اجتماعی روزنامه همشهری، چشم بر جهان فرو بسته است.مرگ ناگهانی او در باور هیچ کس نمی‌گنجید. انگار همین دیروز بود که نوشته بود: ما نیازمند دسترسی آزاد به اطلاعات هستیم؛ نه برای اینکه آن را ابزاری برای ناکارآمد نشان دادن دولت و نهادهای بالادستی بدانیم، برای اینکه خودمان بتوانیم فهم درستی از آنچه می‌گذرد، داشته باشیم و براساس آن اطلاع‌رسانی را در مسیر دقیق و مؤثری هدایت کنیم. در عمل اما با چه شرایطی مواجه شده‌ایم؟ یک نمونه آن، سازمان بهشت‌زهراست؛ سازمانی که اتفاقا همیشه جزو نهادهای نسبتا شفاف اطلاع‎رسانی به شمار می‌رفت اما در همین بحبوحه اخیر تبدیل شد به یکی از آمارندهندگان. استدلال مدافعان این وضعیت «تلاش برای پیشگیری از ارائه آمار متناقض» است؛ درحالی‌که مسئله اصلی همین‌جاست؛ تلاش برای یکدست ‌کردن جریان اطلاع‌رسانی، از ترس رواج شایعات و اخبار تأیید نشده، عملا به قیمت بسته شدن بخشی از مجراهای مهم اطلاعات تمام‌شده و نتیجه‌‎ این فرایند چیست جز اینکه بر ابهام‌ها بیفزاید و دیوارهای بی‌اعتمادی را بالا ببرد؟ به یاد این همکار به بازنشر قسمتی از مطلب او با عنوان «این راه مسدود است» می پردازیم؛
یکی از مهم‌ترین ضرورت‌های اطلاع‌رسانی در زمان بحران، به‌ویژه بحران‌های فراگیر که مدیریت و مهار آنها نیازمند مشارکت همگانی است و درصورت فقدان مشارکت، ابعاد گسترده و فاجعه‌باری پیدا می‌کند، استفاده از سازوکارهای بسیار شفاف، ساده و بدون ابهام است. تنها در این صورت می‌توان مانع از سرگردانی مخاطب در مواجهه با بحران شد و رفتارهای فردی و جمعی او را به‌عنوان یک عضو تأثیرگذار و تأثیرپذیر در شرایط پرخطر تصحیح کرد و در کانال درست به نفع خیر جمعی قرار داد.
ما در حالی بار مسئولیت اجتماعی و حرفه‌ای برای اطلاع‌رسانی دقیق و همه جانبه درباره کرونا را بر دوش داریم که این روزها در رسانه‌ها جز اخبار پراکنده و گزارش‌هایی که حاصل گردآوری مصاحبه‌های منتشر شده از این و آن در کانال‌های رسمی اطلاع‌رسانی است، اطلاعات بیشتری به مخاطب نمی‌رسد.
ما در شرایط فعلی با اطلاع‌رسانی روزانه و ارائه آمارهای کلی مواجه هستیم، با رویکرد و روالی کلیشه‌‌ای و به تکرار افتاده، آنچنان که اغلب می‌توان متن خبرهای روزانه سخنگوی وزارت بهداشت را عینا برای روز بعد استفاده کرد و تنها جای عددها را تغییر داد. درست است که وزارت بهداشت به‌عنوان مرجع اصلی اطلاعات تلاش کرده با نشست‌های خبری روزانه و در ساعت مشخص آخرین اطلاعات را در اختیار رسانه‌ها و مردم قرار دهد اما رسانه‌ها در پیگیری اخبار و رویدادهای مهم این روزها که مرتبط با سلامت مردم است، امکان بسیار محدودی برای پرسشگری دارند. دسترسی‌‎شان به آمار و اطلاعات و منابع دست اول چقدر است؟ نشست‌های خبری آنلاین روزانه با حق پرسش یک سؤال، قطع و وصل‌های مکرر، اطلاعات ناکافی، محدود و گزینش شده، بخشی از واقعیت مربوط به کرونا و تأثیر آن را بر جامعه نشان می‌دهد، بخش دیگر چه می‌شود؟
شفاف‌سازی این نیست که هر روز یک نفر به‌عنوان سخنگوی وزارت بهداشت یا معاون وزیر، آمار و عددها‌یی را برای ما، برای مردم اعلام و تکرار کند؛ این عددها با شیوه ارائه یک طرفه، تأثیرشان را در افکار عمومی از دست داده‌اند. وقتی می‌گوییم عادی‌سازی‌ یعنی همین؛ اینکه مردم هر روز عددهایی را می‌شنوند که بالا و پایین می‌روند اما نمی‌توانند آن را درست تحلیل کنند. رسانه‌ها هم اغلب قادر به ارائه تحلیل دقیقی از شرایط موجود نیستند، چون آنها هم دسترسی محدود و اغلب یکطرفه‌ای به منابع اطلاعاتی دارند. مسیر اطلاع‌رسانی از طرف دولت و وزارت بهداشت و سایر نهادهای متولی یک سویه شده، بسیاری از منابع خبری از مصاحبه با خبرنگاران منع شده‌اند و به این ترتیب خبرنگاران صرفا پوشش‌دهنده اطلاعاتی هستند که از منابع رسمی و درواقع از بالا به آنها می‌رسد.
مهم‌ترین انتظار جامعه از دولت و دستگاه‌ها در شرایط فعلی، شفاف‌سازی بیشتر و گشودن مجاری اطلاع‌رسانی است؛ اینکه بدون افتادن به دام مصلحت‌اندیشی‌های سیاسی، از بن‌بست پیشینی بیرون بیایند و واقعیت را بگویند؛ همه آن را.
آنچه را که نمی‌گویید یا بنا به هر دلیلی، چند روز، چند هفته یا چند‌ماه بعد از جای دیگری بیرون می‎افتد. پیامدهای اجتماعی آن، مردم را درگیر می‌کند و بعد از آن، سیل ویرانگر پرسش‌ها به راه می‌افتد.

ارسال دیدگاه شما

عنوان صفحه‌ها
30 شماره آخر
بالای صفحه