صفحه آخر
زبان فارسی همه قابلیتهای زبانهای زنده و مهم دنیا را دارد و در صورت نگهبانی از این زبان که روزگاری از بالکان تا جنوب هند را مسخر کرده بود و بخش عظیمی از آسیا از جنوب چین تا خلیج فارس میدان جلوه این زبان بود میتواند به همه نیازهای امروز ما پاسخ دهد. ما در این ستون برای پاسداری از این زبان کوشش می کنیم؛ * برخی موضوعهای املایی: در دهۀ ۱۳۵۰ جریانی برای جایگزینی همزه با ی در واژههای فارسی پدید آمد که تا حدی سودمند بود، ولی خطاهایی را هم در پی داشت ( مانند نوشتن رییس به جای رئیس و جزیی به جای جزئی). بهتر است برای حفظ یکدستی و آسانی خواندن و نوشتن رسمخط زیر را به کار بریم: همزۀ پایانی واژههای عربی ( مانند املاء، انشاء، بهاء، ابتداء) در نوشتههای فارسی حذف میشود (املای کلمه، انشای خوب، بها دادن، از ابتدا تا انتها). واژهای را که به همزۀ فتحهدار ختم میشود این گونه مینویسیم: خلأ، منشأ، تأیید، تأکید. همزۀ ضمهدار را این گونه مینویسیم: مؤسس، مؤلف، مؤکد... و اگر پس از همزۀ ضمهدار الف آمده باشد به این صورت مینویسیم: سوآل، موآنست، مواخذه...در واژههای سوء، شیء و بطیء همزه در آخر کلمه قرار میگیرد و در صورتی که بعد از همزه ی بیاید، مینویسیم خلئی، شیئی... میانوند ب را به این صورت مینویسیم: روبرو، تنبتن، پابپا، سربسر، دربدر... . * املای نامهای بیگانه: پیش از رواج صنعت چاپ، نویسندگان در کشورهای اسلامی برای پیشگیری از غلط خوانده شدن واژهها و نامهای غیرعربی تمهیداتی به کار میبردند که اینک دیگر کارساز نیستند، مانند املای نفط، امپراطور، طهران، اصفهان، سقراط، افلاطون ... روزی که کسانی خواستند طهران را به صورت تهران بنویسند، غوغایی برخاست. حتا مرد دانشمندی همچون علامه محمد قزوینی در غلط بودن این کار استدلال ناروایی کرد. اگر اسفهان، توس، تبرستان، سقرات، افلاتون، ارستو بنویسیم، نظم عالم بههم میخورد؟ مگر امروز که نفت، بلیت، امپراتور، تهران، استهبان، اتریش مینویسیم اتفاق بدی رخ داده است؟ در اینجا منظور ما تغییر املای واژههای عربی نیست، جز یک استثنا، یعنی الف مقصوره، که در زبان فارسی وجود ندارد ( مانند اعلا، حتا، صغرا، کبرا، عیسا، یحیا، اسماعیل، اسحاق). البته محافظهکاران با این کار مخالفند، ولی زمان کار خودش را میکند.