سیاست
عبدالله منصور- جنگ شناختی به معنای هدف قرار دادن قوه شناخت عموم مردم و نحبگان جامعه هدف به منظور تغییر ارزشها، باورها، نگرشها و رفتارها از طریق مدیریت ادراک و هیجانات است. به طور خاص، هیجانات راههایی برای مقابله و سازگاری با موقعیتهای اجتماعی هستند که زندگی ارائه میدهد. اصطلاح جنگ شناختی نیازمند برخی فاکتورهاست. تشریح و تفسیر در متن امنیت ملی، بصورت فرآیند اطلاعات غلط برای فرسودگی روانشناختی گیرندههای اطلاعات به طور گسترده تعریف شده است. اثرات این جنگ از طریق منابع اطلاعاتی مانند رسانه های اجتماعی، شبکه اینترنت به طور استراتژیک گسترش مییابد. جنگ شناختی، هنگامی که به طور موثر تمرین میشود، دارای ماهیت موذیانهای است و درک و واکنش معمولی ما نسبت به حوادث را مختل میکند. حال این سوال مطرح است که چگونه دشمنان با استفاده از این نوع جنگ یکدیگر را تحت تاثیر قرار میدهند و به رقبای خود آسیب وارد میکنند؟ چگونه قدرتها بدون دخالت محسوس خود این جنگ را به راه میاندازند؟ در جنگ شناختی تصرف زمین به معنی جنگ سخت وجود ندارد. ولی عرصه کارزار در این جنگ تفکر مردم است. در نبرد شناختی جبهه ای موفق است که اذهان بیشتری را تصرف کند. باور پذیر بودن یکی از مهم موافه های مهم این کارزار است. به عنوان مثال در قبل از دوران انقلاب اسلامی ایران اگر ناوگان نیروی دریایی آمریکا به قصد حمله، به سمت کشوری حرکت می کرد. آن کشور قبل از رسیدن ناوگان آمریکا دچار فروپاشی می شد. ولی امروز آمریکایی ها در کشورمان این باورپذیری را از دست داده اند. با حرکت ناوگان آمریکا همچنان زندگی عادی مردم جاری است. این موضوع یکی از جنبه های شکست در باورپذیری برای آمریکا و موفقیت برای ایران است. پس اگر در جنگ شناختی باورهای عموم مردم تصور نشود پس زمین ها تصرف نخواهد شد. برتری و تفوق در جنگ شناختی از آن کسی است که اول حرکت کند و زمان، مکان و وسیله تهاجم را انتخاب کند. جنگ شناختی را میتوان با استفاده از مسیرها و رسانههای مختلف انجام داد. باز بودن پلتفرمهای رسانههای اجتماعی به دشمنان اجازه میدهد به راحتی افراد، گروههای منتخب و عموم مردم را از طریق پیامهای اجتماعی، نفوذ در رسانههای اجتماعی، انتشار انتخابی اسناد، اشتراکگذاری ویدئو و... مورد هدف قرار دهند. قابلیتهای سایبری امکان استفاده از نیزه ماهیگیری، هک و ردیابی افراد و شبکههای اجتماعی را فراهم میکند. در «نیزه ماهیگری» هکرها پیامهایی را مشخصا برای افراد میفرستند تا آنها را به بازدید از صفحات اینترنتی جعلی ترغیب کنند و از این طریق رمزهای عبور آنها را به دست آورند. یک دفاع مناسب در مقابل جنگ شناختی حداقل مستلزم آگاهی از این است که یک کارزار جنگ شناختی در حال انجام است. این امر مستلزم توانایی مشاهده و جهتگیری قبل از تصمیمگیری برای اقدام است. راهحلهای فناوری میتوانند ابزاری برای پاسخ به برخی سؤالات کلیدی فراهم کنند: آیا کمپینی در جریان است؟ از کجا سرچشمه گرفته است؟ چه کسی آن را راهاندازی میکند؟ اهداف آنچه میتواند باشد؟ تحقیقات ما نشان میدهد که الگوهایی از چنین کمپینهایی وجود دارد که تکرار میشوند و قابل طبقهبندی هستند. آنها حتی ممکن است «امضاهای» منحصر به فردی از بازیگران خاص را ارائه دهند که میتواند به شناسایی آنها کمک کند.یک راهحل فناوری خیلی مفید ممکن است یک سیستم نظارت و هشدار جنگ شناختی باشد. چنین سیستمی میتواند به شناسایی کمپینهای جنگ شناختی در زمان ظهور و ردیابی آنها در حین پیشرفت آن کمک کند. آن همچنین میتواند شامل داشبوردی باشد که دادههای طیف گستردهای از رسانههای اجتماعی، رسانههای سخنپراکنی، پیامهای اجتماعی و سایتهای شبکههای اجتماعی را ادغام میکند. این داشبورد و مرکز کنترل نقشههای جغرافیایی و شبکههای اجتماعی را نشان میدهد که توسعه کمپینهای مشکوک به جنگهای شناختی را در طول زمان نشان میدهد. با شناسایی مکانها، اعم از جغرافیایی و مجازی، که پستها، پیامها و مقالات خبری در رسانههای اجتماعی، موضوعات مورد بحث، احساسات و شناسههای زبانی، سرعت انتشار و سایر عوامل از آنها منشأ میگیرند، یک داشبورد یا مرکز کنترل میتواند ارتباطات و الگوهای تکراری را آشکار کند.پیوندهای بین حسابهای رسانههای اجتماعی (به عنوان مثال، اشتراکگذاریها، نظرات، تعاملات) و زمانبندی آنها نیز قابل مشاهده است.