روزنامه کائنات
2

سیاست

1404 سه‌شنبه 13 خرداد - شماره 4843

رمز گشایی از طرح مکتوب آمریکا به ایران

 در آستانه نشست شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در ژوئن ۲۰۲۵، نشانه‌های روشنی از یک هماهنگی چندلایه میان آمریکا، سه کشور اروپایی و آژانس برای اعمال فشار هدفمند بر جمهوری اسلامی ایران قابل مشاهده است. گزارش مغرضانه مدیرکل آژانس، همزمان با ارائه ناگهانی یک طرح مکتوب از سوی ایالات متحده پس از پنج دور مذاکره بدون پیشنهاد رسمی، از وجود یک سناریوی طراحی‌شده برای بهره‌برداری سیاسی از سازوکارهای حقوقی و فنی حکایت دارد. هدف، نه احیای توافق، بلکه وادار کردن ایران به پذیرش توافقی است که اگرچه هنوز از جزئیات آن خبری منتشر نشده اما بدلیل تلاش آمریکا برای پیشبرد آن از طریق فشارهای غیر مستقیم، احتمالا نباید ماهیتی متوازن و متعادل داشته باشد.
اسنپ‌بک؛ از تهدید سیاسی تا محدودیت حقوقی
یکی از ابزارهای طراحی جدید آمریکا برای فشارهای خارج از میز مذاکره به ایران، تهدید به فعال‌سازی مکانیزم ماشه یا همان اسنپ‌بک از طریق اروپا است. با وجود آنکه در ادبیات رسانه‌ای غرب، اسنپ‌بک به‌عنوان یک اهرم جدی و بازدارنده تصویر می‌شود، واقعیت‌های حقوقی و تحریمی چیز دیگری می‌گویند. در شرایطی که تحریم‌های یک‌جانبه و غیرقانونی ایالات متحده در سال‌های اخیر به مراتب فراتر از محدودیت‌های لغو شده شورای امنیت پیش رفته، بازگشت به تحریم‌های چندجانبه عملاً آورده‌ای اقتصادی یا تجاری برای غرب در پی نخواهد داشت.
با این حال، اهمیت اسنپ‌بک در ایجاد محدودیت‌های حقوقی و مشروعیت‌زدایی از وضعیت هسته‌ای ایران است. اعمال مجدد تحریم‌های شورای امنیت می‌تواند بر همکاری‌های فنی، بانکی، هواپیمایی، بیمه‌ای و حتی مبادلات فناورانه در سطح بین‌المللی سایه بیندازد. اما این نکته حیاتی است که بدانیم در سطح میدانی، بسیاری از این محدودیت‌ها پیش‌تر و توسط تحریم‌های ثانویه آمریکا محقق شده‌اند. بنابراین، تهدید اسنپ‌بک بیش از آنکه در عمل، تاثیر اقتصادی داشته باشد، در حوزه روانی و حقوقی قابل بهره‌برداری است؛ و دقیقاً همینجاست که غرب تلاش دارد از یک ابزار سوخته، یک فشار جدید مهندسی کند.
طرح مکتوب در سایه گزارش گروسی؛ یک بازی زمان‌بندی‌شده
ارائه طرح مکتوب از سوی ایالات متحده در آستانه اجلاس شورای حکام، پس از پنج دور مذاکره بدون هیچگونه پیشنهاد مشخص، قطعاً تصادفی نیست. این اقدام، در کنار انتشار گزارش جانبدارانه مدیرکل آژانس، بخشی از یک طراحی منسجم برای اعمال فشار روانی، حقوقی و سیاسی بر تهران است. گروسی در گزارش خود با استناد به اطلاعات غیرموثق، از جمله داده‌های ادعایی رژیم صهیونیستی، سعی در ایجاد فضایی بحران‌زده حول برنامه هسته‌ای ایران دارد. این فضا دقیقاً همان بستری است که آمریکا برای پیشبرد طرح جدید خود نیاز دارد: ایران در موضع دفاعی، غرب در قامت «میانجی خیرخواه» و آژانس در نقش «داور بی‌طرف».
در واقع، طرحی که در این فضا ارائه می‌شود، حتی اگر ظاهری فنی یا بی‌طرف داشته باشد، ناگزیر حامل عناصری نامتوازن و ناعادلانه خواهد بود. چراکه مبتنی بر فشاری غیرمستقیم طراحی شده و از مسیر تعامل سازنده و اعتمادسازی عبور نکرده است. هنوز جزئیاتی از این طرح منتشر نشده، اما تنظیم هدفمند زمان ارائه آن ، نشان از تلاش برای بهره‌برداری حداکثری از زمان و فشار سیاسی دارد.
خطوط قرمز ایران پابرجاست؛ پذیرش تحمیل ممنوع
جمهوری اسلامی ایران بارها به‌روشنی اعلام کرده که پذیرش توافق تحمیلی، آن‌هم در فضای تهدید و اجبار، امکان‌پذیر نیست. رهبر معظم انقلاب اسلامی تصریح کرده‌اند: «سلاح هسته‌ای هیچ جایگاهی در دکترین دفاعی جمهوری اسلامی ندارد»، اما در عین حال تأکید داشته‌اند که حقوق مسلم ملت ایران، از جمله حق غنی‌سازی، قابل معامله نیست. از این منظر، طرحی که در بستر تهدید اسنپ‌بک ارائه شود، نمی تواند بستر ساز خروج از بن بست موجود بر اساس قاعده برد-برد باشد.
همچنین باید توجه داشت که ایران در سال‌های گذشته، در چارچوب پادمان جامع، همکاری‌های گسترده‌ای با آژانس داشته و حتی با وجود قطعنامه سیاسی نوامبر ۲۰۲۴، مسیر تعامل را ترک نکرد. اما سوءاستفاده از این رویکرد اعتمادساز، برای فضاسازی علیه ایران، نقطه پایان صبر راهبردی خواهد بود.
بهره‌برداری از ابزار فرسوده، نشانه بن‌بست راهبردی غرب
غرب در مواجهه با مقاومت حقوقی و فنی ایران، تلاش دارد از ابزارهایی چون اسنپ‌بک و گزارش‌های سیاسی گروسی برای اعمال فشار غیرمستقیم استفاده کند، اما واقعیت آن است که این ابزارها یا از کار افتاده‌اند یا در حال سوختن هستند. تهدید اسنپ‌بک در حالی بار دیگر مطرح می‌شود که کارکرد اقتصادی آن تقریباً بی‌اثر شده و تنها جنبه حقوقی آن برای برهم زدن نظم همکاری‌ها باقی مانده است.
آنچه اکنون شاهدیم، تلاشی برای بازسازی یک تهدید فرسوده و استفاده از آن برای تحمیل توافقی نابرابر است؛ اما این پروژه نه‌تنها راه را برای توافق هموار نمی‌سازد، بلکه مسیر را به سمت رویارویی حقوقی و دیپلماتیک پیچیده‌تری سوق می‌دهد و مسئولیت تبعات این رفتارها، مستقیماً متوجه طراحان آن خواهد بود.

ارسال دیدگاه شما

عنوان صفحه‌ها
30 شماره آخر
بالای صفحه