جامعه
فرزانه اسماعیل پور- جمهوری اسلامی ایران و پاکستان همسایگانی در جنوب آسیا با پیشینهای تاریخی، تمدنی و فرهنگی و نیز ظرفیتهای گسترده اقتصادی و تجاری، میتوانند دو شریک استراتژیک در منطقه تعریف شوند. در حال حاضر میان تهران و اسلامآباد چند پرونده باز و البته مهم مانند امنیت مرزها و خط لوله انتقال گاز وجود دارد که به نظر میرسد در سفر ا «شهباز شریف» نخستوزیر پاکستان به ایران مورد بررسی و تصمیم قرار گرفتند. سفر شهباز شریف به ایران، نه سفری تشریفاتی یا نمادین، بلکه تلاشی برای احیای مسیرهای گفتوگو و توسعه چندلایه میان ایران و پاکستان است. درشرایطی که منطقه با شوکهای امنیتی ، تهدیدهای تروریستی، بلاتکلیفی در افغانستان، رقابتهای کریدوری، و شکافهای قومی و مذهبی دستبهگریبان است،همکاری ایران و پاکستان میتواند ستون استوار برای ثبات باشد. در کنار مسائل امنیتی، رقابت زیرپوستی میان پروژههای بزرگ ترانزیتی در منطقه، به یکی از موضوعات اصلی روابط ایران و پاکستان تبدیل شده است. از یکسو، ایران تلاش دارد چابهار را بهعنوان رقیب گوادر در پروژههای ترانزیتی هند و آسیای مرکزی مطرح کند؛ از سوی دیگر، پاکستان با پروژه بزرگ CPEC و حمایت چین، بهدنبال تسلط بر کریدور جنوب به شمال است. اما کارشناسان پیش بینی می کنند که نخستوزیر پاکستان در تهران از رویکرد تکمیلی بهجای رقابتی دفاع کند؛ دیدگاهی که در صورت تداوم، میتواند گوادر و چابهار را به دو قطب همکار در اتصال خاورمیانه، آسیای جنوبی و آسیای مرکزی تبدیل کند؛ بهویژه در شرایطی که افغانستان، تاجیکستان و حتی روسیه علاقهمند به دسترسیهای بندری بیشتر هستند. فراتر از اقتصاد و سیاست، ایران و پاکستان دارای ریشههای عمیق فرهنگی، مذهبی و زبانی هستند. زبان فارسی تا قرن بیستم زبان رسمی دربارهای منطقه سند و پنجاب بود. احیای این پیوندهای نرم، میتواند بستر اجتماعی پایداری برای روابط سیاسی ایران و پاکستان ایجاد کند. نهادهای فرهنگی، دانشگاهها، و رسانهها باید به این بعد مهم بپردازند تا دیپلماسی دو کشور، صرفاً در سطح نظامی و اقتصادی باقی نماند. میان ایران و پاکستان از نظر حجم تجارت، در مقایسه با گذشته، رشد خوبی مشاهده شده و سطح مبادلات تجاری افزایش یافته است. با این حال، آنچه اهمیت بیشتری دارد، سرمایهگذاری است؛ چرا که سرمایهگذاری آثار مثبت و تثبیتکنندهای بر روابط دو کشور دارد. اما بهدلیل تحریمها، موانع مهمی در مسیر سرمایهگذاری ایجاد شده است. ایران در زمینه خدمات فنی و مهندسی از توان بالایی برای ارائه به پاکستان برخوردار است و پاکستان نیز به این خدمات نیاز دارد، اما مناسبات بانکی بین دو کشور تاکنون نتوانستهاند زمینه لازم برای ارائه این خدمات را فراهم کنند . حجم تجارت رسمی دو کشور در سالهای اخیر رشد داشته، اما هنوز با پتانسیل موجود فاصله چشمگیری دارد. بر اساس آمارهای رسمی، حجم مبادلات تجاری ایران و پاکستان حدود سه میلیارد دلار است که مقامات دو طرف معتقدند با رفع موانع، بهویژه در زمینه ترانزیت و نقل و انتقال پول، میتواند تا ۱۰ میلیارد دلار افزایش یابد. از طرفی پروژههای مشترک بزرگی مانند خط لوله صلح ایران - پاکستان که با هدف تأمین انرژی گاز مورد نیاز پاکستان طراحی شده، به دلیل تحریمهای آمریکا معطل مانده است. انتظار میرود دو کشور سازوکاری برای معافیت غیردائمی از تحریمها یا سرمایهگذاری در پروژههای زیربنایی فراهم کنند. همچنین پروژههای اقتصادی مشترک در استانهای مرزی (مانند سامانههای آبیاری یا معادن مشترک) و سرمایهگذاری در بندر گوادر و توسعه کریدورهای تجاری بهویژه مورد توجه بوده که پیش از این تفاهمنامههایی در مورد احداث پارکهای صنعتی مشترک منعقد شدهاند. موید نکات بالا سخنان نخست وزیر پاکستان است که با تاکید بر لزوم تعاملات اقتصادی پایدار و بلندمدت با جمهوری اسلامی ایران گفت: تجارت مشترک ما حدود سه میلیارد دلار است و این رقم در طول سه تا چهار سال گذشته به طور قابل توجهی افزایش یافته است.وی ادامه داد: ما میخواهیم حجم تجارت مشترک را در چند سال آینده به ۱۰ میلیارد دلار برسانیم؛ هرچند تصور میکنیم توانمندیها و ظرفیتهای ایران و پاکستان بسیار بیشتر از این است.شهباز شریف با اشاره به مذاکره اسلام آباد و تهران برای امضای پیمان تجارت آزاد، ابراز امیدواری کرد که در ۱۰ سال آینده، حجم تجارت بین دو کشور به میزان زیادی گسترش یابد.