روزنامه کائنات
4

جامعه

1404 دوشنبه 29 ارديبهشت - شماره 4832

امام و دولت خدمتگزار


 هرمز عباسیان- در نظام اسلامی کلمه دولت برابر است با خدمت و اگر کسی در دولت باشد و قصدش خدمت به مردم نباشد، واقعا چیزی جز خسران در دنیا و آخرت نصیبش نخواهد شد.امام (س) بار‌ها در کلامشان آمده است که دولت خدمتگزار مردم است؛ ایشان می ‌فرمودند که همه ما مسئولین و حاکمان، خدمتگزار مردم هستیم و من دست این مردم را می‌بوسم؛ (ر.ک. صحیفه امام؛ ج ۲۱، ص ۲۳۳)
من به این مردم افتخار می‌ کنم چرا که ما چنین مردمی را حتی در صدر اسلام هم نداشتیم و اگر این مردم نبودند ما هنوز هم در زندان و تبعید و گوشه خانه‌ های خودمان بودیم؛ و این مردم اصلیترین حاکمان این کشور هستند. (ر.ک. صحیفه امام؛ ج ۱۳) یک موی سر این کوخ نشینان و شهید دادگان به همه کاخ و کاخ نشینان جهان شرف و برتری دارد.( صحیفه امام؛ ج ۲۰، ص ۳۴۲) مردم ایران از هر قوم و قبلیه‌ ای دارای ارزشند و حکومت، خدمت است و لازم است مسئولین خود را مدیون مردم بدانند و خدمتگزار مردم باشند.
“ حکومت خدمت است. پیغمبر اکرم خدمتگزار مردم بود با اینکه مقامش آن بود ولی خدمتگزار بود. خدمت می کرد. آن قصه مالک اشتر را من کراراً گفته ام. عبور می کرد از جایی. سردار اوّل اسلام بود. از یک جایی عبور می کرد. یک کسی نشناخت و یک فحشی داد. یک چیزی گفت. وقتی رد شد آن کسی که آنجا نشسته بود گفت؛ تو او را شناختی؟ گفت نه. گفت: مالک اشتر بود. دوید مردک، دید رفته مسجد، رفته مسجد نماز می خواند. رفت عذرخواهی کرد. گفت: من نیامدم مسجد الّا اینکه برای تو طلب مغفرت بکنم. این یک کلمه ببینید چه می کند با قلب آن آدم. (صحیفه امام؛ ج ۱۳، ص ۳۸۴)
همچنین در تنفیذ ریاست جمهوری شهید رجایی فرمودند:”کُلُّکُمْ راعٍ وَ کُلُکُّم مَسْئول، وقتی همه ما مسئول هستیم و همه ما در مقابل خدا جواب باید بدهیم، باید فکر این کشور باشیم، فکر این اسلام که در کشور ما تشریف آورده اند و قدمشان روی چشم، باشیم، نرویم سراغ اینکه حالا که من شدم رئیس جمهور باید چه بشود و چه بشود و من هم باید مقامم چه باشد، خیر، این از ضعف نفس انسان است، از تنگی چشم و قلب انسان است که خیال می کند این یک چیزی است. این یک چیز اعتباری است که امروز دادند فردا هم تمام است، می گیرندش می رود سراغ کارش. شما برای این ملتی که در این چند سال آن قدر در طول تاریخ زحمت دیده، در مرئی و منظر ما این همه جدیت کرده و جوان داده و مال داده و جان داده است تا اینکه آن رژیم را کنار گذاشته است و شما را روی کار آورده است، شما برای این ملت باید کار بکنید.
قانع نشوید به اینکه بعضی جاها کار شده است، می دانم شده است، خیلی هم شده است، اما نباید قانع شد، باید همه دست به دست هم بدهید که ان شاء الله، برای اینها یک زندگی مرفهی، یک وضع صحیحی پیش بیاید، درست بشود. اینها حق دارند به ما و به شما، خیلی حق دارند. سیزده میلیون رأی به شما داده اند، اینها حق دارند به شما، باقی هم حق دارند به شما و همین طور وقتی دولتی پیش می آید، آن هم دولتی است که مردم به آن حق دارند. اگر نبودند این مردم، شما هم شاید حالا در حبس بودید و آن زجرها را می کشیدید و دیگران هم که متعهد بودند، آنها هم در حبس بودند یا در جاهای دیگر. این ملت حق دارد، دست شما را گرفته آورده این بالا نشانده، شما باید خدمت کنید به این مردم؛ شما، ما، همه باید خدمتگزار اینها باشیم. و شرافت همه ما به این است که خدمت به خلق خدا بکنیم.
اگر انسان روحیه اش طوری باشد که سوار بشود بر هر مقامی که برای او پیش می آید و مهار کند او را، این به سعادت نزدیک می شود و اگر روحیه ضعیف باشد و وقتی که به یک مقامی رسید او سوار آدم بشود، او هر جا دلش بخواهد انسان را می برد تا به هلاکت می رساند. من از خدای تبارک و تعالی استدعا می کنم که شما را موفق کند به اینکه خدمت بکنید به این خلق و همه کسانی که دست اندرکار هستند، در هر جا، در مجلس هستند، در قوه قضائیه هستند، دولت هست، هر کس هست و همین طور قوای مسلح، اینها همه ان شاء الله، موفق بشوند. ( صحیفه امام؛ ج ۱۵، ص ۷۴)

 

ارسال دیدگاه شما

عنوان صفحه‌ها
30 شماره آخر
بالای صفحه