جامعه
منیژه غلامی- مفهوم سلامت عمومی به عنوان حالت سلامتی کامل فیزیکی، روانی و اجتماعی نه فقط فقدان بیماری و ناتوانی تعریف می شود. در واقع می توان گفت یکی از اهداف مربوط به سلامت عمومی ایجاد امکانات قابل قبول برای تامین یک زندگی انسانی برای هر فرد است، انسانی که از نظر فیزیکی، روانی و اجتماعی در امنیت کامل به سر می برد. از ابعاد مختلف می توان به تعریف و بازشناسی واژه سلامت عمومی پرداخت.سلامت عمومی را می توان به طور کلی سطح و میزان خوب بودن و سالم زیستن یک جامعه در نظر گرفت. در این تعریف سلامت عمومی بیشتر به تعریف کیفیت زندگی نزدیک می شود و بدین ترتیب می توان آنرا به رتبه و مرتبت خوب زیستن یک جامعه نسبت داد. به واژه سلامت عمومی می توان از منظر یک رشته علمی و تخصصی نگاه کرد. در این تعریف سلامت عمومی یکی از رشته های بینابینی یا رابط در نظر گرفته می شود که از دست آورد های علوم مختلف دیگر استفاده می کند تا با استفاده از دانش و علوم و نیز تکنولوژی های مختلف، هم در شناخت و ارزیابی علل و عوامل بیماری ها و خطرات سطح آگاهی ها را افزایش دهد و هم روش ها و شیوه های علمی بهتر و پیشرفته تری برای حل و فصل مشکلات و پیشگیری از بیماری ها پیدا کند. بدین طریق سطح و میزان و نیز توزیع سلامت را در یک جامعه حفظ و ارتقا دهد. در این تعریف در واقع سلامت عمومی یک علم پیشگیری از بیماری ها و طولانی کردن عمر محسوب می گردد. عوامل اثرگذار بر سلامت را میتوان در دو سطح فردی و اجتماعی تعریف کرد. در سطح فردی، ویژگیهای منحصر به فرد و غیرقابل تغییری مثل ژنتیک، سن و جنسیت قرار میگیرد.دسترسی به آب و مواد غذایی سالم، دانش و تحصیلات، دسترسی به خدمات بهداشتی، اشتغال، ایمنی و سلامت محیط کار، فقر و غیره از عوامل اجتماعی موثر بر سلامت هستند. سازمان جهانی بهداشت مؤلفههای اجتماعی موثر بر سلامت (SDH) را شرایطی تعریف میکند که فرد در آن به دنیا میآید، رشد میکند، زندگی و کار میکند و پیر میشود. عوامل فردی، تنها مسئول 10 تا 20 درصد سلامت هستند و باقی آن را عوامل اجتماعی تعیین میکنند. سلامت عمومی، رویکردی کلنگر به سلامت دارد و در کنار سطح فردی، هرسه سطح اجتماعی اشارهشده را مهم دانسته، برای بهبود همه آنها تلاش میکند. جامعه را تکتک افراد آن میسازند، بنابراین برای داشتن جامعهای سالم باید سلامت همه مردم را در نظر داشت. حتی با ارائه بهترین خدمات به بیماران مراجعهکننده به مراکز بهداشتی درمانی، نمیتوان از وضعیت سلامت جامعه مطمئن بود. آنچه سلامت عمومی بر آن تأکید دارد، توجه به مردم، پیش از بروز بیماری است. سلامت عمومی، رویکردی کنشگرا دارد، نه واکنشگرا. اهمیت این موضوع با در نظر داشتن افزایش متوسط طول عمر و افزایش بروز بیماریهای مزمن بهتر مشخص میشود. در حالی که تا صد سال قبل، نگرانی اصلی وقوع بیماریهای عفونی و حاد بود، اکنون مردم با شرایط سلامتی مواجه هستند که باقی عمرشان آنها را همراهی میکند و اگر درست مدیریت شود، ممکن است کیفیت زندگی آنها را متأثر نکند. موضوع دیگر، اثرگذاری افراد بر سلامت کل جامعه است. موضوعی که با شیوع کروناویروس اهمیت آن روشنتر شد. در اپیدمی بیماریهای عفونی، هر فرد میتواند ادامهدهنده یا قطعکننده زنجیره انتقال بیماری باشد. در این مواقع، سطح دانش و فرهنگ، وضعیت مالی و محیط زندگی فرد علاوه بر اینکه سلامت خود او و احتمال ابتلا و بهبودش را تعیین میکند، بر سلامت اطرافیان او و حتی کل جامعه اثر میگذارد. یکی دیگر از چندین دلیل برای پرداختن به سلامت عمومی و سلامت جمعیت، هزینههای سلامت است. نظام سلامت، یکی از پرهزینهترین اجزای اداره هر کشور است. بنابراین کشورها، کاهش هزینههای سلامت ضمن حفظ کیفیت مراقبتها را در اهداف خود دارند. «پیشگیری، بهتر از درمان» است و یکی از دلایل آن، هزینه کمتر اقدامات پیشگیرانه نسبت به مداخلات درمانی است.