سیاست
کوروش احمدی، دیپلمات سابق ایران در سازمان ملل طی یادداشتی نوشت: خبری را که ترامپ در روزهای جمعه گذشته و دوشنبه داد و متعاقبا مورد تایید آقای دکتر عراقچی نیز قرار گرفت، باید به فال نیک گرفت و آنرا سرآغاز دوره جدیدی در روابط ایران و آمریکا و مذاکرات هستهای و بطور کلی سیاست خارجی جمهوری اسلامی به شمار آورد. تصمیمِ گرفته شده تصمیم درستی است که باید مورد حمایت همه طیفهای سیاسی در داخل قرار گیرد و همه کمک کنند که شرایط لازم برای پیشرفت کار به نحو احسن فراهم شود. چند نکته در این مورد در خور ذکر است: ۱- هیچگاه در هیچ دورهای تردیدی در مورد ضرورت انجام مذاکره بین ایران، به عنوان قدرت اول بالقوه در منطقه، و آمریکا، به عنوان قدرت اول نظامی و اقتصادی جهان، وجود نداشته است. بین این دو کشور، مذاکراتی نیز در مقاطعی در گذشته انجام شده است. اما مشکل مذاکرات پیشین این بوده که مقطعی، موردی و تاکتیکی بوده است و به همین دلیل امکان نیل به توافقی درازمدت که تنش را از روابط دو کشور دور کند، فراهم نشده بود. ۲- کسانی که تا کنون مخالف مذاکره بودهاند باید توجه کنند که وظیفه اصلی هر دولتی با فاصله بسیار زیاد با هر وظیفه دیگر مصون و محفوظ نگه داشتن کشور از جنگ و تهدید جنگ است. جنگ جانهای ارزشمند بیشماری را میستاند، خسارات عظیمی را تحمیل میکند و موقعیت هر کشوری در حال و آینده در منطقه زیستاش و برای چند نسل را در معرض انواع تهدیدها قرارمیدهد. ایران به عنوان یک قدرت منطقهای که نیروهای نظامی خود را در اندازههای یک قدرت منطقهای ساماندهی کرده و تدارک دیده است، به این نیروها برای دفاع از کشور در برابر همسایگان بعضا طماع نیاز دارد. اینکه تقریبا تمام داراییهای نظامی یکی از قدرتهای اصلی عربی در میان بیتفاوتی قدرتهای عربی دیگر و جامعه جهانی مورد تهاجم اسرائیل جنایتکار قرار گرفت از بین رفت، بسیار تاسفآور است. ۳- باید توجه داشت که کار اصلی و دشوار از این مقطع شروع شده است و دورهای چند ماهه و پر دستانداز و غیرقابل پیشبینی را در پیش داریم. آنچه مهم است این است که برکنار از ملاحظات جناحی و محفلی و شخصی از همه ظرفیتهای ملی، بویژه کسانی که طی سالهای اخیر بیشترین تجربه را در این حوزه داشتهاند، بیشترین استفاده به عمل آید. در این میان، قرار داشتن وزیر خارجه در راس تیم مذاکراتی ایران اقدامی امیدوارکننده، اصولی، درست و منطقی است. در اینکه وزارتخارجه نهاد مسئول سیاست خارجی است و بیشترین تخصص و تجربه را در این حوزه دارد و باید نقش ذاتی خود را در فرایند تصمیمگیری بطور کامل ایفا کند، تردیدی نیست. همچنین موجب خرسندی است که نظام در شرایط حساس کنونی از تلف کردن وقت در ارتباط با اموری شکلی و فرعی و بیاهمیت مانند مستقیم یا غیرمستقیم بودن مذاکره، محل مذاکره، سطح مذاکره و مانند آن عبور کرده است. وزارت خارجه در اجرای وظایف دشوار پیشرو باید طرحهایی اصولی، منطقی و منطبق با شرایط کنونی را تهیه و همراه با توضیح و استدلال به مقامات مافوق ارائه کند و در برابر صاحبان انواع منافع و مداخلات اشخاص پرنفوذ، اما متوهم ایستادگی لازم را نشان دهد. در غیر این صورت مشکل میتواند پاسخگوی مردم و تاریخ باشد. ۴- و نهایتا اینکه مقامات ما باید عنایت داشته باشند که با ترامپ دیپلماسی پنهان معنی ندارد. او به تعبیر عامیانه آدم دهنلقی است که دائم هم دوست دارد جلو دوربینها باشد. ماجرا این بار برای تهران متفاوت است تریتا پارسی، معاون اندیشکده آمریکایی کوئینسی نوشت: مذاکرات شنبه ایران و آمریکا در عمان مستقیم خواهد شد. در ادامه این مطلب آمده: دلیل چندانی وجود ندارد که باور کنیم تهران وزیر خارجهاش را به عمان فرستاده تا بهطور غیرمستقیم با فرستاده ترامپ، ویتکاف، گفتوگو کند. برای چنین هدفی، آنها دیپلمات ارشد خود را اعزام نمیکردند؛ بنابراین منطقی است که انتظار داشته باشیم نشست روز شنبه به گفتوگوهای مستقیم بینجامد. این موضوع بسیار قابلتوجه است، با توجه به اینکه دولت بایدن در طول چهار سال هرگز نتوانست به این مرحله برسد، با اینکه ترجیحش بر گفتوگوهای مستقیم بود. بسیاری در واشنگتن نتیجه خواهند گرفت که دلیل این امر تهدید نظامی معتبری است که ترامپ علیه ایران سازماندهی کرده است. من هم موافقم که این موضوع نقش داشته است. اما عامل بسیار مهمتری در سوی دیگر معادله وجود دارد: تهران معتقد است که ترامپ واقعاً به دنبال توافق است و اینکه او توان و ارادهی ارائه تخفیفهای جدی در تحریمها برای رسیدن به توافق را دارد. چنین امیدی هرگز در دوره بایدن وجود نداشت. رفع تحریمها برای بایدن بیش از حد پرهزینه بود؛ و حتی همان تخفیفهای محدود تحریمی که بایدن مایل به ارائه آن بود، او نمیتوانست بهطور پایدار تضمینشان کند. از این نظر، ترامپ بسیار متفاوت است. او دیپلماسی با مخالفان آمریکا را اقدامی پرهزینه تلقی نمیکند، و طرفدار تحریمهایی که به شرکتهای آمریکایی آسیب میزنند هم نیست. بنابراین، وعدهای که برای ایران در دوره ترامپ وجود دارد، بسیار بزرگتر از دوره بایدن است؛ و تهران برای دستیابی به آن مزیت، حاضر است امتیازاتی بدهد؛ که این، دلیل اصلی (اما نه تنها دلیل) پیشرفت سریع روند کنونی است.