صفحه اول
محمد سعیدی راد - ترامپ پس از دیدار با بنیامین نتانیاهو در اتاق بیضی از مذاکره مستقیم روز شنبه با ایران حرف زد. در این خصوص به نظر میرسد روال همان مذاکره با حضور یک واسطه در یک کشور مانند عمان یا قطر است که ترامپ آن را مستقیم ارزیابی کرده است. روابط ایران و آمریکا در دوره ترامپ وارد فضای جدیدی شده است. اصرار ترامپ بر مذاکره مستقیم و اصرار تهران بر مذاکره غیرمستقیم به ظاهر متضاد هستند. مهم این است که از نپذیرفتن و رد کردن گفتوگو به مقوله گفتوگو رسیدهایم. در این بازه، زمانی هنگامه سرزنش مقامات برای موضعگیریهای شنابزده و هیجانی در روزهای نخست نیست. زمان همسویی و همآوایی است که در گفتوگوی رودرروی ایران و آمریکا سود بیشتری به دست آید و تنگناهای بیشتری از میان برداشته شود. ترامپ دستاوردی بزرگ برای حل مناقشهای درازمدت با ایران را میخواهد. او میخواهد این مشکل به نام او حل شود و برای این کار امتیاز مناسب هم خواهد داد. اگر ایران با همین رویکرد وارد میدان گفتوگو شود و امتیاز لازم را بدهد. امتیاز بزرگی خواهد گرفت. به نظر میرسد که با توجه به مذاکرات پیشرو در عمان، ترامپ و برخی اعضای تیمش امثال ویتکاف که به دیپلماسی با ایران تمایل دارند، نگران واکنش و «اقدام خرابکارانه» احتمالی اسرائیل برای در نطفه خفه کردن این مذاکرات بودهاند. به همین خاطر احتمالا راه چاره را در دعوت نتانیاهو قبل از مذاکرات شنبه دیدهاند تا خود ترامپ مستقیما با او سخن بگوید و او را بر حذر بدارد. جالب است بدانید که عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران چندی پیش تازه ترین کتاب خود را با عنوان «قدرت مذاکره» اصول و قواعد مذاکرات سیاسی و دیپلماتیک راهی بازار نشر کرده است. این کتاب با مقدمهای از محمدجواد ظریف وزیر پیشین امور خارجه ایران، از سوی انتشارات اطلاعات منتشر شده است. عراقچی در این کتاب که شامل ۶ گفتار است، به بیان اصول و قواعد مذاکرات سیاسی و دیپلماتیک پرداخته و برای تبیین موضوع، مثال های عینی و خاطراتی از مذاکرات هسته ای ایران و گروه ۱+۵ را ارائه کرده است. وی در بخشی از این کتاب به تشریح و تبیین شیوه های مذاکره مستقیم و غیر مستقیم پرداخته است که بخشی از آن را در زیر می خوانید: در مذاکرات غیرمستقیم، همواره یک بازیگر و یا نهاد به عنوان میانجی وجود دارد به شرطی که طرفهای مذاکرهکننده بتوانند به او و حسن نیت او اعتماد کنند. میانجی به انتقال پیام بین طرفهای مذاکرهکننده میپردازد و همزمان سعی میکند دیدگاههای آنها را به هم نزدیک کند. ممکن است میانجی بهتدریج بستر تعامل را ایجاد کند و با وصل بازیگران متقابل به یکدیگر، درنهایت خود کنار بکشد، و یا ممکن است در تمام روند مذاکرات حضور داشته باشد و همواره به نقش خود برای تعدیل تنش و پیشبرد گفتوگو ادامه دهد. در مذاکرات غیرمستقیم طرفها در یک اتاق و پشت یک میز مذاکره حضور ندارند و تبادلنظر از طریق نفر سوم صورت میگیرد. گاهی واسطه بین دو کشور تردد کرده، پیامها را منتقل میکند. گاهی طرفها در یک شهر حضور دارند ولی در دو محل جداگانه مستقر میشوند، و گاهی در یک محل اما در دو اتاق جداگانه هستند. مواردی نیز وجود دارد که طرفهای مذاکرهکننده در یک اتاق هستند اما باز هم به واسطه نفر سوم صحبت میکنند. این البته مذاکره مستقیم است، اما با ترتیبات و تشریفات خاصی که در بر گیرنده ملاحظات مذاکرهکنندگان باشد. نمونه آن مذاکرات قطعنامه ۵۹۸ بعد از آتشبس در جنگ تحمیلی است. هیأتهای ایرانی و عراقی به ریاست وزرای خارجه دو کشور حاضر به گفتوگوی رو در رو نبودند لذا مذاکرات به واسطه دبیرکل سازمان ملل انجام شد؛ بدینصورت که میزی مثلثیشکل در یکی از سالنهای سازمان ملل ترتیب داده شد و دبیرکل سازمان ملل و وزرای خارجه ایران و عراق و همراهانشان هر کدام در یک ضلع آن مستقر شدند. روی صحبت طرفهای ایرانی و عراقی دبیرکل سازمان ملل بود و از گفتوگوی مستقیم با یکدیگر احتراز داشتند، اگرچه صحبتهای یکدیگر را میشنیدند.