صفحه اول
مهرنوش قندی -چندی پیش حضرت آیتالله العظمی خامنهای رهبر عظیمالشان انقلاب اسلامی در دیدار مسئولان وزارت امور خارجه و سفیران جمهوری اسلامی ایران، با تبیین ضوابط و شاخصهای سیاست خارجی موفق، «عزت» به معنای نفی و پرهیز از دیپلماسی التماسی، «حکمت» به مفهوم تعاملات و فعالیتهای خردمندانه و محاسبه شده و «مصلحت» به معنای انعطاف برای دور زدن موانع سخت و ادامه دادن مسیر را سه کلیدواژه اساسی در دیپلماسی کشور خواندند و مسئولان دیپلماسی کشور را به رصد دائم تحولات تدریجی و حوادث تأثیرگذار در نظم بینالملل برای بهدست آوردن جایگاه شایسته ایران عزیز در نظم آینده جهان فراخواندند. حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای، سیاست خارجی خوب و دستگاه دیپلماسی کارآمد را رکنی اساسی برای اداره موفق کشور برشمردند و با بیان ۶ ضابطه الزامی در سیاست خارجی گفتند: رعایت این شاخصها، نشانه سیاست خارجی موفق است و اگر این ضابطهها مشاهده نشد، یا در نظریه سیاست خارجی و یا در کارکرد و عملیات دیپلماسی دچار مشکل هستیم. توانایی تبیین اقناعکننده منطق رویکردهای کشور در مسائل مختلف، اولین ضابطه یک سیاست خارجی موفق بود که رهبر انقلاب اسلامی بیان کردند. «حضور اثرگذار و جهتبخش در پدیدهها، حوادث و جریانهای مختلف سیاسی-اقتصادی جهان»، «رفع و کاهش سیاستها و تصمیمات تهدیدآمیز علیه ایران»، «تضعیف کانونهای خطرآفرین»، «تقویت دولتها و مجموعههای متحد و همراه با ایران و توسعه عمق راهبردی کشور» و «قدرت تشخیص لایههای پنهان در تصمیمات و اقدامات منطقهای و جهانی»، پنج ضابطه دیگری بود که ایشان در تشریح یک سیاست خارجی موفق و افتخارآمیز، بیان کردند. از سوی دیگر همگرایی در داخل، ناظر بر وحدتِ مسئولین برای حل مشکلات کشور و کاهش شکاف میان دولت و ملت است و در عرصه خارجی ناظر بر تعاملِ عزتمندانه با کشورهای غیرمتخاصم و تعادل بخشی در توسعه روابط با بلوک شرق و غرب است. بر این اساس دولت چهاردهم در عرصه سیاست خارجی نیز به یک دال مرکزی گفتمانی نیازمند است که جهتگیری دولت چهاردهم در منطقه و نظام بینالمل را تعیین میکند. بر اساس آنچه ذکر شد، ایران موافقِ قطبیت در نظام بینالملل است اما در سطح منطقه، ایجاد دوقطبی به شدت به سیاست خارجی ایران آسیب میزند. دوقطبی در منطقه میان جبهه مقاومت و جبهه غربی – عبری – عربی دقیقأ به سیاست همسایگی و راهبرد منطقهگرایی درونزاد و وحدت جهان اسلام آسیب میزند. «تعارضِ ذاتی ایران و رژیم صهیونیستی» نیز در همین واقعیت است. هر چه قطبیت در نظام بینالملل افزایش یابد به سود ایران و دقیقأ به ضرر رژیم صهیونیستی است و در نقطه مقابل هر چه قطبیت در منطقه افزایش یابد به سود اسرائیل و به ضرر ایران است. مشکل ایران با آمریکا سه وجه کاملا مشخص و اعلام شده دارد: معادله نظام بین الملل، اسرائیل و برنامه اتمی. تمامی تحریم های آمریکا علیه ایران در واقع بر مبنای تنبیه ایران برای پیگیری سیاست های خود در یکی از این سه وجه است. در معادله نظام بین الملل سیاست خارجی کشور نشان داده که طرفدار تجدید نظر در نظم حاکم غربی است و راه حل را نیز مبارزه با آن در کنار همکاری دربست با چین و روسیه می داند. در موضوع اسرائیل هم شرایط فعلی نشان می دهد که دو طرف با جنگ مستقیم فاصله زیادی ندارند. در رابطه با پرونده اتمی نیز تجربه دهه اخیر می گوید که صرف نظر کردن از برنامه اتمی به مراتب مهلک تر از به انتها رساندن آن است. بر این اساس راهبرد عملگرایانه دولت چهاردهم که تؤامان «اصول حاکمیتی سیاست خارجی ایران» و «جهتگیری دولت چهاردهم» یعنی «همگرایی تعاملجویانه» را در بر دارد؛ «راهبرد واهمگرایی حکیمانه» در سیاست خارجی است. تأکید بر برقراری تعادل در روابط خارجی مطرح شده از سوی آقای پزشکیان، به معنی این است که عدالت درتنظیم روابط با کشورهای جهان رعایت شود. ایران در اجرای این رویکرد، لازم است رفتار خود را ناظر بر رفتار متوازن تنظیم کند. با اجرای سیاست خارجی عدالت محور، امریکا به عنوان کشوری که همچنان از منطق زور استفاده میکند، جایگاهی در روابط خارجی ایران نخواهد داشت. بنابراین تا زمانی که این کشور رفتارهای خود را اصلاح نکند، نمیتواند در اولویت روابط خارجی ایران باشند.