روزنامه کائنات
2

سیاست

۱۴۰۳ سه شنبه ۱۱ دي - شماره 4748

سلاح ‌رسانه‌های اجتماعی در عصر اطلاعات


 رسانه‌های اجتماعی، دستکاری افکار عمومی، بدنام کردن اشخاص، شرکت‌ها و موسسات یا انتشار محتوای نادرست و مخرب شهرت را به طور فزاینده‌ای آسان می‌کند. در این زمینه، اینترنت و به خصوص شبکه‌های اجتماعی می‌تواند به سلاح و صحنه جنگ مجازی تبدیل شود.
به‌ نوشته کیوان دارابخانی، تصور عصر اطلاعات امروز بدون رسانه‌های اجتماعی غیرممکن است. رسانه‌های اجتماعی در زندگی روزمره ما نفوذ می‌کنند، ارتباطات خصوصی ما را تعیین می‌کنند؛ شرکت‌ها یا مؤسسات، خود را در فضای رسانه‌ای اجتماعی نشان می‌دهند.
 مزایای این حوزه کاملاً آشکار است. با توجه به روشی که رسانه‌های اجتماعی کار می‌کنند، همه بدون توجه به شخص عادی، سیاستمدار یا شرکت‌ها و... می‌توانند با هزینه کم به دسترسی عظیمی دست یابند. روش‌های رسانه‌ای سنتی مانند دفاتر تحریریه دیگر مورد نیاز نیستند و هرکسی این فرصت را دارد که اطلاعات را با چارچوب‌های خاص خود توزیع کند. این موضوع باعث می‌شود که شهرت به صورت دیجیتالی، افزایش فروش یا کسب نتایج بهتر در انتخابات سیاسی، آسان شود. با این حال، علاوه بر این اثرات مثبت، نحوه عملکرد رسانه‌های اجتماعی نیز تهدید‌های متعددی را به همراه دارد. رسانه‌های اجتماعی دستکاری افکار عمومی، بدنام کردن اشخاص، شرکت‌ها و موسسات یا انتشار محتوای نادرست و مخرب شهرت را به طور فزاینده‌ای آسان می‌کند. در این زمینه، اینترنت و به خصوص شبکه‌های اجتماعی می‌تواند به سلاح و صحنه جنگ مجازی تبدیل شود. در این جنگ اطلاعاتی، بازیگران برای دفاع از منافع سیاسی، اقتصادی، اجتماعی یا فرهنگی خود می‌جنگند.
۲۰ سال پیش، دانشمندان یک «جنگ شبکه ای» را پیش‌بینی کردند، این پدیده برای اولین بار بیش از ۲۰ سال پیش توصیف شد. در آن زمان، دانشمندان توسعه یک «جنگ شبکه» را در قرن ۲۱ پیش‌بینی کردند. هدف این موضوع، بر خلاف جنگ سایبری، تمرکز بر حمله دیجیتالی یا سیستم‌های ارتباطی نبود، بلکه هدف از جنگ شبکه ای، دستکاری ادراک یک گروه خاص به روشی عمدی و در نتیجه آسیب رساندن به آن هدف بود. در عصر دیجیتال، دیگر نیازی به ریختن خون برای حذف یک رقیب و پیروزی در جنگ نیست، زیرا اطلاعات به خودی خود قدرتمندترین سلاحی است که می‌تواند توسط دولت‌ها، شرکت‌ها، گروه‌های کوچک و افراد به طور یکسان استفاده شود.
رسانه‌های اجتماعی به عنوان بخشی از جنگ ترکیبی
امروزه این ایده دیگر تخیلی نیست، بلکه واقعیت است. بازیگران مختلف مفهوم اصلی جنگ شبکه‌ای را درک و درونی کرده اند و به طور فزاینده‌ای بر استفاده از تاکتیک‌های دستکاری به جای حملات فیزیکی برای پیشبرد برنامه خود تکیه می‌کنند. با این حال، مفهوم جنگ شبکه‌ای به پس‌زمینه فرو رفته است. اکنون این پدیده در درجه اول در چارچوب به اصطلاح جنگ هیبریدی قرار گرفته است. جنگ ترکیبی یک اصطلاح نظامی است که ترکیبی از انواع مختلف جنگ نظامی و غیرنظامی را توصیف می‌کند. عملیات در چارچوب جنگ هیبریدی معمولاً به صورت مخفیانه و بدون اعلام رسمی جنگ انجام می‌شود. حملات فیزیکی پنهان یا حملات سایبری و همچنین تاکتیک‌های ارتباطی و روانی مانند تبلیغات و اطلاعات نادرست استفاده می‌شود. این رویکرد، اگرچه شامل مبارزه از طریق رسانه‌های اجتماعی است، اما بر آن تمرکز نمی‌کند. این وضعیت با مفهوم جنگ رسانه‌های اجتماعی متفاوت است.
جنگ رسانه‌های اجتماعی چیست؟
جنگ رسانه‌های اجتماعی استفاده از رسانه‌های اجتماعی را به عنوان نوعی سلاح با هدف ایجاد آسیب‌های پایدار به برخی بازیگران مانند دولت‌ها یا شرکت‌ها توصیف می‌کند. استراتژی‌ها و تاکتیک‌های مختلف و همچنین ابزار‌های فن‌آوری برای پیشبرد برنامه‌های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی یا فرهنگی استفاده می‌شود. جنگ رسانه‌های اجتماعی معمولاً با هدف دستکاری ادراک و در نتیجه نظرات، احساسات و رفتار یک گروه هدف خاص است و در نتیجه به هدف واقعی حمله آسیب می‌رساند. نمونه‌هایی از ابزار‌ها در جنگ رسانه‌های اجتماعی شامل انتشار اطلاعات (کاذب) در شبکه‌های رسانه‌های اجتماعی، استفاده از ربات‌های اجتماعی و تأثیرگذاری بر گروه‌های هدف تعریف‌شده از طریق هدف‌گیری خرد است. بنابراین، جنگ رسانه‌های اجتماعی در مورد نبردی برای جلب توجه است که با تولید محتوای آلوده و بهره‌برداری از مکانیسم‌های اقتصادی قابل توجه در اینترنت به دست می‌آید. بنابراین، مهاجمان روایت‌ها و محتوایی را ایجاد می‌کنند که هدف آن آدرس دادن عاطفی و دوقطبی کردن کاربران آنلاین است تا از عرضه بیش از حد محتوا در وب اجتماعی متمایز شوند و به بیشترین تأثیر ممکن دست یابند.
چه کسانی در جنگ رسانه‌های اجتماعی شرکت دارند؟
در حالی که نبرد در رسانه‌های اجتماعی در ابتدا محدود به عرصه سیاسی بود، رسانه‌های اجتماعی اکنون توسط بازیگران مختلف به عنوان یک سلاح استراتژیک استفاده می‌شود. بنابراین، آنها را هم به عنوان مهاجم و هم به عنوان هدف می‌توان در بسیاری از مناطق جامعه یافت. می‌توان آنها را به طور کلی به چهار دسته تقسیم کرد.
بازیگران سیاسی: بازیگران سیاسی از رسانه‌های اجتماعی برای پیشبرد یک برنامه سیاسی خاص استفاده می کنند. برای مثال، جنگ رسانه‌های اجتماعی برای تأثیرگذاری بر نتایج انتخابات، بی‌ثبات کردن نظام‌های سیاسی یا از بین بردن اعتماد جامعه به یک دولت است. بازیگران سیاسی شامل اتحادی از دولت‌ها، دولت‌های منفرد، احزاب یا حتی واحدهای نظامی هستند. فعالان اقتصادی: در بخش اقتصادی، انگیزه جنگ رسانه‌های اجتماعی معمولاً ماهیت مالی دارد. گروه‌ها یا بخش‌های صنعتی می‌خواهند منافع خود را به منظور کسب مزیت یا آسیب رساندن به دیگران مطرح کنند. علاوه بر این، شرکت‌ها همچنین از رسانه‌های اجتماعی برای بی‌اعتبار کردن رقبای خود، به دست آوردن مزیت رقابتی و در نهایت برای اثبات خود در بازار استفاده می‌کنند. بازیگران با علایق خاص: علاوه بر انگیزه‌های سیاسی و اقتصادی، انگیزه‌های دیگری نیز برای شرکت در جنگ رسانه‌های اجتماعی وجود دارد. برای مثال، گروه‌های لابی سعی می‌کنند افکار عمومی را تحت تأثیر قرار دهند تا شرایط خاصی را به دست آورند و گروه‌های سیاسی سعی می‌کنند پیروان بیشتری را برای اهداف خود جذب کنند.
بازیگران با علایق مختلط: در نهایت، همیشه نمی‌توان همه بازیگران را به یک گروه خاص منسوب کرد، زیرا برخی از مهاجمان چندین هدف را به طور همزمان دنبال می کنند یا صرفاً به نمایندگی از بازیگران دیگر کار می‌کنند. گروه بازیگران ترکیبی دقیقاً شامل این مهاجمان می شود.   در مجموع، امروزه جنگ رسانه‌های اجتماعی بدون تلاش زیاد برای همه قابل دسترسی است، زیرا دانش فنی و دسترسی اندک به اینترنت برای راه‌اندازی یک حمله دیجیتال در رسانه‌های اجتماعی کافی است. بنابراین، کاربران به تنهایی در وب اجتماعی می‌توانند به سرعت و به راحتی اطلاعات جامعی درباره یک هدف به منظور حمله جمع‌آوری کنند، محتوای دستکاری شده را با یک گروه هدف به اشتراک بگذارند و از تبلیغات خرد و تبلیغات پولی برای پخش دقیق‌تر آن استفاده کنند، یا مستقیماً از طریق یک جامعه مخاطب تماس بگیرند. پیام خصوصی بدهند و  آن را با آنها در میان بگذارند و آنها را در مورد یک موضوع خاص متقاعد کنند.


در جلسه یکسان‌سازی اطلاعات اقتصادی مطرح شد
تأکید پزشکیان بر یکسان‌سازی‌ سامانه‌های اطلاعاتی
 رئیس‌جمهور در جلسه نحوه اجرای ماده ۱۶۹ قانون مالیات‌های مستقیم به‌منظور اتصال و یکسان‌سازی اطلاعات اقتصادی، بر ضرورت اتصال سامانه‌های اطلاعاتی نهادهای مختلف تأکید کرد. مسعود پزشکیان با تأکید بر ضرورت جمع‌آوری و یکسان‌سازی اطلاعات مالی و اقتصادی افراد و اتصال سامانه‌های اطلاعاتی به یکدیگر، گفت: جمع‌آوری اطلاعات و تحلیل داده‌ها و اتصال آنها به یکدیگر و شکل دادن به ساختارهایی برای این کار، نیازمند اراده‌ای قوی در مدیران است. اگر آن اراده نباشد، حتی بهترین قانون و ساختار هم نتیجه‌بخش نخواهد بود. وی در این جلسه با بیان اینکه باور دارم می‌توان با بسیج نیروها طی یک بازه زمانی کمتر از شش ماه اطلاعات مالی و اقتصادی همه افراد را به‌صورت خود اظهاری جمع‌آوری کرد، گفت: مرحله بعد از جمع‌آوری اطلاعات، اتصال داده‌ها به یکدیگر است. اگر اطلاعات مربوط به کدپستی افراد، کد زمین، کد ملی و اطلاعات مربوط به ماده ۱۶۹ قانون مالیات‌های مستقیم به هم متصل شوند، بسیاری از مشکلات کشور حل می‌شود و می‌توان به راحتی جلوی فسادها و فرارهای مالیاتی، زمین‌خواری‌ها و کوه‌خواری‌ها را گرفت، چرا که هر قطعه زمین مشخصات روشنی دارد و می‌توان به راحتی تشخیص داد زمین متعلق به چه‌کسی و دارای چه کاربری‌ای است و امکان ساخت‌وسازهای غیرمجاز نیز وجود نخواهد داشت.

دبیر هیأت عالی گزینش کشور:
رویکرد دولت چهاردهم در گزینش
مبتنی بر شعار «وفاق ملی» است
 دبیر هیأت عالی گزینش کشور گفت: در دولت چهاردهم، رویکردهای گزینش مبتنی بر شعار «وفاق ملی» و براساس مشارکت حداکثری شهروندان، شهروند محوری و ایجاد وفاق ملی دنبال می‌شود. محمدشهاب جلیلوند با بیان اینکه مسئله گزینش برای جذب نیروی انسانی از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است، تصریح کرد: جشنواره گزینش زمینه مناسبی برای بهبود فرایندهای گزینش است و بنا داریم با برگزاری جشنواره تولیدات چند رسانه‌ای و با هدف آشنا کردن بیشتر مردم با مسئله گزینش، امکان گزینش شایستگان و نخبگان و افزایش شفافیت و آگاهی عمومی را فراهم کنیم. وی تصریح کرد: آگاهی عمومی از حقوق مردم در زمینه گزینش به ایجاد اتاق شیشه‌ای در مسئله گزینش کمک خواهد کرد. جلیلوند گفت: از حقوق اساسی مردم آشنایی با مقررات گزینشی آنها است و این حق مسلم شهروندی هر فردی است فرایند گزینش برای جذب در دستگاه‌ها مشخص شود که چه حقوقی در این فرایند دارد و چه نوع بررسی‌هایی در مورد شخصیت و زیست اجتماعی‌ و همچنین عملکرد او اتفاق خواهد افتاد. وی‌ادامه داد: این شفافیت زمانی اتفاق می‌افتد که افراد به حقوق خود آشنایی داشته باشند و باید افراد بتوانند حقوق خود را شناسایی کرده و کمیته‌ها و هسته‌های گزینش این حق را بازشناسی کنند، تا امکان تجدید نظرخواهی و امکان شکایت آرای گزینش شده، برای همه وجود داشته باشد که مراحل آن را قانون توضیح داده است.

 

ارسال دیدگاه شما

عنوان صفحه‌ها
30 شماره آخر
بالای صفحه