صفحه اول
معاون توسعه مدیریت و منابع وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت:شهید سلیمانی، جنگ طلب نبود بلکه مصداق این جمله ارسطو بود که «می جنگیم تا صلح بماند». حسین انتظامی معاون توسعه مدیریت و منابع وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در گفتوگو با کائنات در آستانه سالروز شهادت سردار قاسم سلیمانی به این موضوع اشاره کرد که چون تمام وجود سردار سلیمانی برکت بود بر خود وظیفه ای غیر از سرباز وطن بودن نمی دید، وی در این باره گفت:برکت یکی از مفاهیمی است که در عالم مادی و فیزیک، بی معناست؛ جنسی معنوی دارد و از سنن الهی است. این سنتها در واقع ضوابطی هستند که در خلقت و هستی تعبیه شده است. بعضی از آنها که جنبه مادی داشتهاند در طی قرون توسط بشر کشف شده، از جمله قانون جاذبه و روابط اجرام کیهانی و فیزیک کوانتوم و خواص مواد. بسیاری از آنها به اعتراف دانشمندان، هنوز کشف نشده و پارهای از آنها جنبهای متافیزیک دارند. وی در ادامه بحث تصريح نمود: مثلا این که گفته میشود صلهرحم به گشایش روزی میانجامد و یا انفاق یعنی قرض به خدا که هفتاد برابر میشود و یا بدکردن به دیگری که پژواکوار به خودمان بر میگردد. اینها اگرچه ظاهرا آموزههای اخلاقی هستند اما در زمره همان قوانینی است که خالق هستی در ساختار هستی، وضع کرده و درک و دریافت درست از آن، مستلزم محاسباتی غیرفیزیکی و غیرخطی است. حتی بعضی از این قوانین، چه بسا در آموزههای غیرموحدان یا غیر متشرعان باشد. از جمله مفاهیمی چون کارما، چاکرای، ریاضت و چله نشینی. حسین انتظامی تاکید کرد: شاید برای شما هم پیش آمده باشد که حقوقی که برای کاری خاص یا سازمانی خاص می گیرید به قول قدیمی ها برکت میکند اما پولی که از کاری دیگر یا معاملهای خاص نصیب تان میشود، هنوز نیامده تمام میشود! مثلا برای من، حقالتحریرهایی که حدود سه دهه پیش از روزنامه قدس (آستان قدس رضوی) میگرفتم برکت داشت، در حالی که سایر درآمدهایم چنین ویژگیای نداشت. بعضی اعمال، بعضی گفتهها که نفوذ دارند و منشا اثر میشوند هم قطعا از اکسیر برکت بهره دارند و شاید بازشناسی برکت داشتن یا نداشتن هر چیزی، ثمردهی غیرمعمول آن باشد. بی شک سردار ملی ما مصداق برکت بود. راز او و سرّ آن تشییع بی نظیر را در این نکته باید جست. وی معتقد است: هستند کسانی که از خوی عرفانی سالهای دفاع مقدس فاصله گرفتند و فقط یاد و خاطره را یدک کشیدند و آن را نردبانی و ابزاری و چماقی برای دنیاخواهی خود و آقازادگان و دامادها کردند، اما کسانی چون احمد کاظمی، نورالله شوشتری و قاسم سلیمانی چنان نکردند. زرق و برق دنیا- که اکثر ما و از جمله نگارنده را میخکوب میکند- به چشم آنان نیامد و همین سبب شد خدا به آنان برکت بدهد و مبارکشان گرداند. حسین انتظامی گفت: قیاسهای تاریخی مرسوم اگرچه اشکالاتی دارد و بعضا با سوء استفاده ابزاری است اما اطلاع از آنها میتواند راهگشا باشد. ده صحابیِ به قول امروزیها حلقه اول رسول الله (ص) در روزهای سخت آغاز بعثت چه کسانی بودند؟ عشره مبشره که تحت الشجره با پیامبر بیعت کردند و مطابق روایات اهل سنت، بشارت بهشت یافتند: طلحه که سهم روزانه او از درآمد غله عراق را ده هزار درهم نوشتهاند؛ زبیر، باجناق پیامبر که 60 میلیون درهم و هزار اسب و چندین خانه در بصره و اسکندریه و مدینه بر جای گذاشت؛ سعدبن ابی وقاص، فاتح قادسیه که خانه ای از عقیق ساخته بود و به هنگام مرگ 250 هزار دینار به میراث گذاشت؛ عبدالرحمن بن عوف که ارزش دارایی او بالغ بر 320 هزار درهم برآورد شده؛ عثمان، همسر دو تن از دختران پیامبر (یکی پس از دیگری) که به همین مناسبت ذوالنورین نامیده شده و برآمدن بنیامیه از شاهکارهای اوست، به هنگام کشته شدن 30 میلیون درهم موجودی داشت. مابقی آن ده نفر هم دست کمی از این مال اندوزیِ ظاهرا مشروع نداشتند، بجز مولای ما علیبنابیطالب و دو خلیفه اول که از اتهام مالاندوزی مبرایند. (البته زراندوزی عمدتا از فتوحات و بویژه سالهای حکومت عثمان شروع شد) همه میدانیم حاج قاسم سلیمانی از مناصب و عناوین فراری بود. این وصیتاش که روی سنگ قبرم فقط بنویسید «سرباز»، نه از سر خودنمایی و زهدفروشی بلکه اعتقاد قلبی او بود. وی در این باره افزود: حیات او برکت داشت. بخش بزرگی از امنیت امروز ما مدیون و مرهون شخص اوست. و این را جمعیت میلیونی تشییع کننده او که از طیف های مختلف بودند عمدتا با ناخوداگاه خود دریافته بودند. انگیزههای آنان در آن حضور باشکوه چه بود؟ ترکیبی از اعلام نفرت از آمریکا که ناجوانمردانه سرباز وطن را ترور کرد، بیزاری یا شوکه شدن از سبعیت آن ترور، مظلومیت او، قدرشناسی از سردارملی، پاسداری از ارزشها، نقش آفرینی او در مرزهای استراتژیک که فراتر از مرزهای جغرافیایی هستند. هرکسی با انگیزه خاص خود آمده بود و بیانصافی است اگر آن را مصادره و تحریف کنیم.