جامعه
فرهنگ علیزاده- مفهوم عدالت آموزشی همواره و در همه اعصار مورد توجه متخصصان تعلیموتربیت بوده است. آنان در طول زمانهای گوناگون تلاش کردهاند برنامههای درسی را بهگونهای طراحی کنند که هر چه بیشتر به سمت نظریههای یادگیری مبتنی بر عدالتمحوری سوق یابد. انواع نظریههای یادگیری را میتوان بر مبنای مفروضات فلسفی در قالب دو رویکرد تقسیم کرد و در طیفی گنجاند که ابتدای آن عینیتگرایی و انتهای دیگر آن رویکرد سازندهگرایی قرار میگیرد. عینیتها، سالها بر حوزه آموزشوپرورش سیطره داشتهاند و رویکردهای سنتی به یادگیری و تدریس را که بر اساس نظریههای رفتارگرایی و شناختگرایی بوده، در بر میگیرند. این رویکرد در واقع زیربنای رویکرد واقعگرا هستند. در تقابل با این دیدگاه و در آن روی طیف، سازندهگرایی قرار دارد که فرض اساسی و بنیادی آن این است که دانش بهطور مستقل از یادگیرنده وجود ندارد، بلکه ماهیتی بناشدنی دارد. در واقع، عدالت آموزشی به مهیاسازی فرصتهای برابر، متناسب با نیازهای ویژه هر فرد، اشاره دارد، زیرا افراد در دانش، مهارت، توانایی، انواع یادگیری و پیشینه فرهنگی و نیازهای آموزشیشان با هم متفاوت هستند. منظور از فرصت برابر، جلوگیری، حذف یا کاهش تبعیض بین افراد از لحاظ جنسیت، نژاد، وضعیت جسمانی، سنی، زبانی و طبقه اجتماعی است عدالت آموزشی در سالهای اخیر یکی از پر چالشترین و بحث برانگیزترین مباحث در حوزه آموزش و پرورش بوده است؛ برای آنکه اهمیت این موضوع را درک کنیم لازم است ابتدا بدانیم که«عدالت آموزشی چیست».بنا به تعریف مسيولین آموزش و پرورش، عدالت آموزشی بهمعنای ایجاد امکانات لازم برای برخورداری تمام افراد دارای شرایط تحصیل از آموزش و پرورش باکیفیت و متناسب با استعدادها و نیازهای فردی و اجتماعی است؛ بهطوری که از حق هیچیک بهنفع دیگری استفاده نشود. این تعریفی استاندارد از عدالت آموزشی است. شکاف آموزشی طی سالیان متمادی عمیق شدهاست و ترمیم آن نیاز به برنامههای جامع و عزم جدی دارد. در این رابطه وزارت آموزش و پرورش اقداماتی را برای برقراری عدالت آموزشی در دستور کار خود قرار دادهاست، مسئولان این وزارتخانه معتقدند که با پیشرفت این اقدامات میتوانند عدالت آموزشی را برقرار کنند. عدالت یا افقی است یا عمودی. عدالت افقی در آموزش یعنی تعداد صندلی، کلاس، معلم و ســایر امکانات آموزشی که هم شهر و هم روســتا باید داشته باشند. اما در عدالت عمودی، تفاوتهای بین افراد مدنظر اســت. عدالت افقی را رفتار برابر بــا برابرها میدانند و عدالت عمودی را رفتار نابرابر. عدالت افقی پیشنیاز عدالت عمودی و وسیلهای برای کمرنگکردن بیعدالتی فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی در بیرون مدرســه است که زمینه ایجاد عدالت آموزشی را فراهم میکند. اما عدالت عمودی این است که موقعیت چه کسی میتواند یا باید اصلاح شود. در واقع، عدالت عمودی ضمانت گروههای خاص (محرومان، معلولان، اقلیتها و عشایر) را در دسترســی به منابع (تدریس ویژه و باکیفیت، توزیع ســرانه، منابع انسانی و منابع کالبدی مدرسه) دارد. در محیطهای آموزشی زمانی عدالت تحقق مییابد که یادگیرندگان از طریق دروندادها و فرایندها در مدرسه، بتوانند اهداف علمی، اعتقادی، اجتماعی و آموزشی را کسب کنند. فراهمکردن فرصتهای برابر و عادلانه آموزشی جزئی از عدالت آموزشی است و رسیدن به عدالت آموزشی برای تمام جوامعی که آموزشوپرورش را یک جزء مهم در زندگی افراد میدانند، امری اصلی به شمار میرود. برای دستیابی به عدالت آموزشی و بهرهمندی کلیه یادگیرندگان از منابع، بدون درنظرگرفتن طبقه اجتماعی، اقتصادی، جغرافیایی، نژاد، قومیت، زبان، مذهب و خانواده، باید توزیع منابع به شکل عادلانه و با توجه به شرایط کلیه یادگیرندگان انجام شود. برای رسیدن به این مهم و دستیابی عادلانه به فرصتهای آموزشی، لازم است منابع انسانی کارآمد و ماهر در همه مناطق توزیع شوند. همچنین، در توزیع و تخصیص منابع همه یادگیرندگان باید نیازها و شرایط آنها در نظر گرفته شوند . اگـر عدالت اجتماعی (آموزشی) به واسطه برابری فرصتها و خـدمات آموزشـی به دست آید، نیاز است مقرراتی برای روشهایی که این فرصتها را بـرای همـه مدرسـان قابـل دسترسـی و دستیابی، قابلپذیرش و سـازگاری کردهاند و آنـان را در انتخـاب مطالـب موردنیاز و نحـوه یادگیری تقویت میکند، وضع شود.