صفحه اول
به مناسبت هفته زبان ایتالیایی در اقامتگاه سفیر ایتالیا در تهران برنامهای با عنوان سفرهای مارکوپولو به ایران برگزار شد. نمایشگاهی از عکسهای زیبای اصلان ارفع ، و اکران مستند خاطرهانگیزی از شهرها و مناطق بازدید شده توسط مارکوپولو ، ساخته شده با همکاری سفارت ایتالیا و مدرسه ایتالیایی پیترو دلا واله و میزگرد تعامل فرهنگ و تمدن شبه جزیره ایتالیا و ایران در قرن سیزدهم از برنامههای این روز خاص بودند . «مارکو» در سال ۱۲۵۴ در «ونیز» ایتالیا در یک خانواده بازرگان به دنیا آمده بود. شش ساله بود که پدر و عمویش «مافیو» و «نیکیلو» عازم منطقه دریای سیاه شدند تا تجارت کنند که وقوع جنگ در منطقه باعث شد مسیر خود را تغییر دهند و سر از چین درآورند. آنان هنگامی به ونیز بازگشتند که مارکو ۱۵ ساله بود و بر دو زبان دیگر مسلط شده بود. دو سال بعد این دو برادر تاجر «مارکو» را که مادرش فوت شده بود در سفر تازه با خود بردند و این بار مقصد آنان چین و دربار خان بزرگ مغول بود. اعضای این هیات پس از رسیدن به تبریز تصمیم به ادامه سفر از طریق دریا گرفتند و عازم هرمز از مسیر کرمان شدند،اما در هرمز با مشاهده وضعیت کشتی های موجود از سفر دریایی منصرف و به کرمان بازگشتند و از مسیر هرات،بلخ و بدخشان، یارقند، ختن، لوپ نور و دشت گبی خود را به چین و دربار قوبیلای خان مغول رساندند. «مارکو» به دلیل تسلط بر چند زبان و استعداد و هوش فراوان مورد توجه خان بزرگ (خان خانان) قرار گرفت و سالها در دربار او بود و حتی از جانب وی به سفارت به مناطق دیگر آسیا اعزام شد و با دانش، فنون و هنر شرق آشنا گردید و دارای ثروت قابل توجهی هم شد و چون بیم داشت که خان سالخورده فوت شود و او نتواند این ثروت را با خود به ایتالیا منتقل کند، از خان اجازه بازگشت موقت گرفت و خان هم از فرصت استفاده کرد و از او خواست که خانزاده خانم «کوکاچین» را تا ایران بدرقه کند و او را به ارغون - ایلخان مغول ایران برساند که از وی همسر خواسته است. «مارکو» با این خانزاده خانم مغول از راه دریا به ایران آمد. دو سال در راه بود و هنگام ورود به ایران شنید که ارغون درگذشته است که غازان پسر و جانشین ارغون به جای پدرش با خانزاده خانم «کوکاچین» ازدواج کرد. خان بزرگ سکه ویژه ای به «مارکو» داده بود که به منزله «گذرنامه» او بود و با این گذرنامه موفق به رساندن خود و ثروتش به «ونیز» شد.