صفحه اول
نفیسه عالیش- دیروز رئیسجمهور در جلسه شورایعالی آموزش و پرورش به تشریح دیدگاههای خود درباره راهکارهای اصلاح و ارتقای نظام آموزشی و ضرورت و چگونگی اجرای عدالت آموزشی در کشور پرداخت و گفت: : آبادانی کشور در گرو اصلاح و اجرای عدالت در نظام آموزشی است. عدالت و تحقق آن همواره یکی از اصلیترین شعارها در عرصه آموزش است. ایدهپردازی درباره عدالت یک سنت دیرپاست که میتواند به درک مشتقات مفهومی عدالت همچون عدالت اجتماعی، عدالت جنسیتی، عدالت نژادی، عدالت توزیعی و غیره کمک کند. لذا تبیین عدالت تربیتی نیز چون دیگر راهها در گرو ملاحظاتی است که به ارجمندی عدالت مربوط میشوند و به برداشتهای ما از نسبت عدالت با مطلوبیت و همچنین دلایلی که برای اعتبار اصول عدالت ارائه میشود، بستگی دارد. در سند تحول بنیادین آموزشوپرورش توجه ویژهای به مقوله عدالت آموزشی در ایران شده است. عدالت مدنظر در این سند رویکردی تربیتی دارد. عدالت تربیتی، یعنی عدالتی که به تربیت در همه ساحتهای ششگانه زیستیبدنی، علمیفناوری، زیباییشناختیهنری، اجتماعیسیاسی، اعتقادیاخلاقی و اقتصادی وجودی انسان بپردازد، آن هم مبتنیبر فلسفه تعلیموتربیت اسلامی و با هدف تحقق شجره طیبه. ازجمله مؤلفههای عدالت آموزشی که در سند تحول بنیادین آموزشوپرورش به آن اشاره شده است، عبارتاند از: بسترسازی عادلانه، مشارکت جمعی، آموزشوپرورش همگانی، همهجانبهنگری در برنامه درسی، تعامل منصفانه، ارتقای کیفیت آموزش برای همگان، دسترسی یکسان به امکانات، توجه به تفاوتهای فردی، مدیریت بهینه منابع و شایستهسالاری. اصولا سه رویکرد در زمینه تحقق عدالت آموزشی وجود داردیک رویکرد «مساوات گرایانه» است؛ به این معنا که همه باید به طور مساوی بدون توجه به تفاوتهایشان امکانات دریافت کنند. یک رویکرد «نخبه گرایی و خاص گرایی» است که طبق این رویکرد باید کاملا به افراد با استعداد به طور خاص توجه کرد. رویکرد دیگر رویکرد «واقع گرایانه» است که در این رویکرد درستی ایجاد فرصت برابر مورد توجه قرار میگیرد. بر این اساس برای افرادی که توان و ظرفیت بیشتری دارند باید امکان بیشتری متناسب با توان فراهم کرد. تفاوتهای جغرافیایی، روستایی و شهری را باید در زمینه تحقق عدالت آموزشی در نظر گرفت. باید متناسب با توان و ظرفیت دانشآموزان برایشان فرصت برابر ایجاد شود تا این دانشآموزان بتوانند زندگی بهتری داشته و از آموزش متناسب و با کیفیتی برخوردار شوند. در زمینه عدالت آموزشی باید دو نوع عدالت یعنی عدالت کمیتی و عدالت کیفیتی محقق شوند.عدالت کمیتی به این معناست که فرصت و امکان آموزش برای همه دانشآموزان فراهم شود، به طوری که همه از مدرسه و کتاب و معلم برخوردار باشند اما عدالت کیفیتی به این معناست که تفاوتهای دانشآموزان باید روشن شود و همه دانشآموزان از معلم خوب و باسواد و توانمند بهرهمند باشند. توزیع معلمان توانمند در سطح کشور باید عادلانه باشد نه اینکه معلمان خوب در برخی مناطق و در مدارس خاص متمرکز شوند. برای کسب عدالت آموزشی در متون علمی راهکارهای متفاوتی مطرح شدهاند. تأمین و گسترش برابری فرصتها و عدالت آموزشی شامل توزیع معلمان باکیفیت و ماهر در مناطق، آگاهکردن برنامهریزان نســبت به اهمیت و نتایج برابری فرصتهای آموزشــی و عدالت آموزشی و حذف کلیشههای جنسیتی از برنامههای درســی میشود. اولویتدادن به تربیت نیروی انســانی بومی، ایجاد انگیزه در معلمان بــرای خدمت در مناطق محروم، توزیع متناسب معلمان باکیفیت و ماهر در مناطق، گسترش مدرسههای دخترانه سطوح بالاتر در مناطق محروم، افزایش ســرانه دانشآموزان مناطق محروم، فراهمکردن امکانات برای رفع محرومیت آموزشی نیز از راهکارهای افزایش عدالت آموزشی است. در محیطهای آموزشی زمانی عدالت تحقق مییابد که یادگیرندگان از طریق دروندادها و فرایندها در مدرسه، بتوانند اهداف علمی، اعتقادی، اجتماعی و آموزشی را کسب کنند. فراهمکردن فرصتهای برابر و عادلانه آموزشی جزئی از عدالت آموزشی است و رسیدن به عدالت آموزشی برای تمام جوامعی که آموزشوپرورش را یک جزء مهم در زندگی افراد میدانند، امری اصلی به شمار میرود. برای دستیابی به عدالت آموزشی و بهرهمندی کلیه یادگیرندگان از منابع، بدون درنظرگرفتن طبقه اجتماعی، اقتصادی، جغرافیایی، نژاد، قومیت، زبان، مذهب و خانواده، باید توزیع منابع به شکل عادلانه و با توجه به شرایط کلیه یادگیرندگان انجام شود. برای رسیدن به این مهم و دستیابی عادلانه به فرصتهای آموزشی، لازم است منابع انسانی کارآمد و ماهر در همه مناطق توزیع شوند. همچنین، در توزیع و تخصیص منابع همه یادگیرندگان باید نیازها و شرایط آنها در نظر گرفته شوند.