صفحه اول
کتایون عمیدی- دیروز نشست خبری رئیس جمهور ، نشانه دیگری از تلاش دولت برای وفاق ملی بود.پزشکیان بعد از پیروزی در انتخابات دولت خود را «دولت وفاق ملی» نام نهاد که در فرهنگ دهخدا، موافقت و سازگاری معنا شده و مترادف با همدلی، هماهنگی و همراهی ست. پزشکیان در آخرین نطق دفاعیه از کابینه پیشنهادی اش در مجلس هم تلاش کرد تا نگاه های منفی به انتخاب برخی وزرای پیشنهادی را تعدیل کند و گفت: آنچه در این برهه از تاریخ بیش از همه به آن نیاز داریم وحدت و انسجام داخلی است. این بدان معنا نیست که از سلائق و باورهای خود بازگردیم اما باید در سیاستهای کلی، قانون برنامه و چشمانداز به زبان و نگاه مشترکی برسیم. هنگام اجرای قانون نمیتوانیم سلایق خود را مداخله دهیم. از همان زمانی که کمپین انتخاباتی مسعود پزشکیان آغاز به کار کرد، او از تشکیل «دولت وحدت ملی» به عنوان شعار انتخاباتیاش استفاده کرد. شعاری که بر رفع اختلافات بنیادین میان جریانهای سیاسی تاکید داشت. فعالان کارزار انتخاباتی او در تمام سخنانشان تاکید داشتند که اصولگرایان و اصلاحطلبان باید همه در کنار هم در دولت پزشکیان حضور داشته باشند. پزشکیان نیز طی مناظرات انتخاباتیاش بارها با بیان اینکه با دعوا نمیشود کشور را اداره کرد، خواستار ایجاد فضای وحدت و همراهی در میان گروههای مختلف شد. در ادامه راه او «وفاق ملی» را جایگزین «دولت وحدت ملی» و تلاش کرد در انتصاباتش با استفاده از طیفهای مختلف فکری در مسیر تحقق دولت وفاق ملی گام بردارد. اما با مرور آنچه در این مدت از سوی منتقدانش مطرح شده، میتوان چنین برداشت کرد که معنای واژه وفاق ملی برای منتقدان دولت چهاردهم با آنچه همراهان مسعود پزشکیان از وفاق ملی تعریف میکنند، دو مفهوم جداگانه و متفاوت است. موضوع چینش کابینه و انتصابات درون دولت محل اول این منازعه است. آنهایی که معتقدند جایی برای جناح رقیب و مخالف در دولت چهاردهم وجود ندارد و پزشکیان باید کابینهاش را با همفکران خود بچیند و در مقابل آنهایی که پیش از چینش کابینه بر ادامه وضع موجود یا همان ادامه راه دولت سیزدهم تاکید داشتند. دو نگاهی که پس از چینش دولت هیچکدام راضی نشدند. حالا اینبار انتصابهای مدیران میانی در دولت صدای منتقدان را بلند کرده است. چه آنهایی که خود رئیسجمهور دست به انتخابشان زده است و چه آنهایی که توسط مدیران دیگر دولت منصوب شدهاند. آنچه مسلم است این است که سیاستمداران باید از اقدامات و بیان سخنان هیجانزده و تفرقهبرانگیز خودداری کنند.در واقع در این خصوص نباید فقط نگاه ما به رفتار و سخنان جناح مقابل باشد و رفتار و گفتار دوستان و همفکران خود را مورد اغماض قرار بدهیم. برای استحکام وفاق ملی همه باید نسبت به رفتار و گفتارهای خود توجه داشته باشند و اجازه ندهند که شخصی، خلاف این مهم، اقدامی انجام دهد. نکته دیگری که باید مورد توجه قرار گیرد، این است که نسبت به یکدیگر سعهصدر داشته و انتقادپذیر باشیم و درمقابل انتقادها، زود عصبانی نشویم.درواقع این ویژگی در سیاستمداران، یکی از پایههای تحکیم وفاق ملی است. به همین دلیل در برابر انتقادات نباید زود عصبانی شد و یکدیگر را محکوم کرد. افزون بر این، مهم است که از روحیه همکاری جمعی نیز برخوردار باشیم. مسأله دیگری که در تحکیم وفاق ملی نقش دارد، این است که افراد صلاحیت لازم را برای تصدی پستهای مدیریتی داشته باشند. این مهم باید برای هیات دولت، وزیران، معاونان وزیران، مدیران و مسئولان دولتی مورد توجه باشد. در این بین، شاید این پرسش مطرح شود که اگر شخصی در گذشته مرتکب رفتارهای تند یا اشتباهی شده باشد، چه رویکردی باید در برابر آن شخص اتخاذ کرد.در این خصوص لازم به یادآوری است که این احتمال وجود دارد که هر شخصی در گذشته مرتکب رفتارهای تند شده و بعد از آن به اشتباه خود پی برده باشد. امام خمینی(ره) جملهای در این خصوص دارند با این مضمون که میزان، حال فعلی افراد است.این درحالی است که در کنار این مسأله باید رفتار شخص واقعا نشان بدهد که او از اشتباهات گذشته خود، فاصله گرفته و دیگر مرتکب اشتباههای گذشته نخواهد شد. طبیعتا در این زمینه، نظرات سازمانهای مسئول کاملا باید مورد توجه قرار گیرد. چنانچه قرار است فردی در مسئولیتی گمارده شود، باید به ضوابط و مقرراتی که لازم است، توجه شود.درواقع براساس قانون، برخی سازمانها در قبال احراز صلاحیتهای اشخاص مسئولیت دارند و هنگام بهکارگیری افراد در پستهای مختلف، باید به تاییدیههای این سازمانها توجه لازم صورت گیرد.