مدیر شبکه نسیم در نشست خبری اعلام کرد؛
توافق تلویزیون با مهران مدیری و فرزاد حسنی
مدیر شبکه نسیم ضمن اعلام برنامههای جدید شبکه نسیم، همچنان بر سیاست صدا و سیما مبنی بر همکاری با هنرمندان مطرح تاکید کرد و از توافق با آنها خبر داد و در عین حال توافق تلویزیون با مهران مدیری برای ساخت یک مجموعه نمایشی را تایید کرد.
نشست خبری سید محمدرضا خوشرو، مدیر شبکه نسیم صبح دیروز ـ دوشنبه ـ ۱۹ شهریور ماه ـ در ساختمان شبکه نسیم برگزار شد.
او درباره جزییات برنامههای جدید این شبکه توضیح داد: «هزار و یک» با محوریت شخصیت جناب خان در مرحله ساخت دکور است و «مسابقه بیسابقه» نیز با اجرای فرزاد حسنی مراحل پیش تولید را میگذراند. خوشرو در این نشست با اعلام این خبر که برنامه «بگو بخند» از اول مهر آغاز میشود، اظهار کرد: برنامه «سرنخ» نیز با اجرای کامران تفتی شکل پیدا کرده است. برنامه «مسابقه بیسابقه» شبیه «مسابقه هفته» مرحوم منوچهر نوذری است که با اجرای فرزاد حسنی در مرحله پیش تولید است. مدیر شبکه نسیم از فصل دوم «برمودا» نیز با اجرای کامران نجفزاده خبر داد و گفت: این برنامه در حال تولید است. همچنین برنامه «نوآ» در حوزه خیاطی و مد برای بانوان از اول مهر روی آنتن میرود. فصل جدید «کودک شو» نیز تا اواخر پاییز روی آنتن است و از شب یلدا متفاوت میشود.
خوشرو در ادامه گفت: «هزار و یک» نیز با محوریت شخصیت جناب خان در مرحله ساخت دکور است و برآورد ما این است که مورد استقبال قرار میگیرد. بخشی از برنامه پیرامون اعداد است. با هنرمندان مطرح کشور مذاکره صورت گرفته است و تا اواخر مهر به آنتن میرسد. همچنین برنامه «خوشنمک» یک رقابت خودمونی بین بانمکها است که سلبریتی و رنگ و لعاب اضافه ندارد و پخش می شود. خوشرو در پاسخ به سوالی درباره کپیبرداری برنامههای جدید شبکه نسیم از «خندوانه» و «دورهمی» هم گفت: ما نمیخواهیم کپی انجام دهیم. آن برنامهها خودشان از جای دیگر الگو گرفته بودند. هیچ مجموعه عاقلی سرمایههای خودش را از دست نمیدهد و ما آماده ادامه دادن برنامههای موفق هستیم. وی در پاسخ به سوال دیگری درباره نظرسنجی مبهم برنامه «از سرگذشت» بیان کرد: نظرسنجی اعلام شده درباره «از سرگذشت» نظرسنجی مرکز تحقیقات و افکارسنجی صداوسیما نبوده است. این برنامه احتمالا در نظرسنجیهای آینده جایگاه خوبی خواهد داشت. خوشرو درباره برنامه «دورهمی» هم اظهار کرد: مشکل برنامه «دورهمی» مهران مدیری نیست. آقای مدیری برای کارهای نمایشی قرارداد بسته است. مسأله یک گیر اداری با تهیهکننده است که اگر حل بشود فصل پنجم پخش میشود. خوشرو از توافق مهران مدیری با صداوسیما برای ساخت یک مجموعه نمایشی جدید خبر داد و درباره تعامل تلویزیون با هنرمندانی که مدتی از رسانه ملی دور بودند، توضیح داد: هر کدام از این هنرمندان رفت و برگشت دارند؛ نمونه آن برنامه آقای ایرج طهماسب بود که پیش از این در شبکه نمایش خانگی تولید و پخش میشد و دوباره تلویزیون آمدند؛ برنامهای که دیده شد و این حس که در معرض ۸۸ میلیون بیننده قرار بگیری غیرقابل توصیف است. بنابراین همه امکان فعالیت دارند و آقای مدیری هم قرار است برای سیمافیلم کار نمایشی بسازند. او با اشاره به خداحافظی «کتاب باز» و سروش صحت از تلویزیون هم تاکید کرد: هیچ هنرمندی را نمیتوانید مثال بزنید که من در شبکه نسیم جلوی فعالیتش را گرفته باشم. بله، حتما به برنامههای «دورهمی»، «کتاب باز» و یا «خندوانه» نقد داشتم اما خاطرم هست وقتی «کتاب باز» متوقف شد آقای صحت دنبال ساخت سریال رفتند و ما برای ادامه ساخت «کتاب باز» به دنبال ایشان بودیم که فرصت تولید دیگر پیش نیامد. خوشرو افزود: ما همین الان مجاز به همکاری با پلتفرمها در شبکه خانگی هستیم، منتظر عوامل «کتاب باز» هم بودیم اما طرحی از طرف آنها داده نشد. اگر دوستان تمایل داشته باشند باز هم برای طرح دیگری آمادهایم. به دلایلی خود برخی از این برندها تصمیم گرفتند که همکاری نکنند. وی همچنین دربارهی برنامه «خندوانه» گفت: آقای رامبد جوان را مدتی پیش دیدم که میگفتند مردم از «خندوانه» و تولید آن پرس و جو میکنند، خود این هنرمندان هم ظرفیت تلویزیون را میدانند. اینها همه دوستان ما هستند و ترجیحشان این است که گاهی در مدیومی دیگر فعالیت کنند؛ البته کار در تلویزیون دشواریها و در عین جذابیتهایی خاص خود را در مقایسه با شبکه نمایش خانگی دارد. کار در شبکه نمایش خانگی راحتتر است اما مخاطبان کمتری دارد. او با بیان اینکه مذاکراتی با چهرههای دیگر در حال اتفاق است، گفت: آقای محمد بحرانی روی برنامه «هزار و یک» انرژی زیادی میگذارد و این جای تقدیر دارد؛ با وجود اینکه درگیر کسالت هم شد. او درباره بازخوردهای فصل جدید «کودک شو» در بین مخاطبان گفت: ما در «کودک شو» برای حضور خانوادهها صف طولانی داریم و این نشان میدهد مخاطبان زیادی همراه این برنامه هستند و آن را دنبال میکنند.
مجید مجیدی:
ابتذال در سینما را ۳ دهه قبل پیشبینی کردم
پلتفرمها آثار مخربی از جهت هنری و ساختاری دارند
تهران- ایرنا- مجید مجیدی در کارگاه انتقال تجربه خود گفت: من در سال ۷۷ بیانیهای خواندم و جملهای گفتم که بعدها خیلی برجسته شد؛ آن روز گفتم صدای پای ابتذال میآید و هشدار دادم که دیری نمیپاید که این ابتذال پیکره سینمای ایران را بگیرد.
به گزارش ایرنا از روابط عمومی انجمن سینمای جوانان ایران، در ابتدای این نشست مجید مجیدی، ضمن طرح انتقاداتی درباره وضعیت امروز سینمای ایران، تاکید کرد: ایمان دارم استعدادهای درخشانی در دل این کشورهست. من استعدادهایی در گوشهگوشه این مملکت دیدهام که بعدها فیلمسازان خوبی شدهاند. اعتقاد دارم شما میتوانید جزو ذخایر و گنجهای سینمای ایران باشید؛ سینمایی که مهجور مانده، سینمایی که روزی با عشق و علاقه در صف فیلمهای آنمیماندیم تا فیلمهای دهه شصت، هفتاد و حتی برخی فیلمهای دهه هشتاد را ببینیم. وی ادامه داد: اگر یادتان باشد در جشن صد سالگی سینما که من در سال ۷۷ دبیر آن بودم، بیانیهای خواندم. آنجا جملهای گفتم که بعدها خیلی برجسته شد؛ آن روز گفتم صدای پای ابتذال میآید و هشدار دادم که دیری نمیپاید که این ابتذال پیکره سینمای ایران را بگیرد. امروز پلتفرمها آثار مخربی از جهت هنری و ساختاری دارند که نسبتی با سینما، مردم، زندگی مردم و اندیشه و فرهنگ هویت بومی ما ندارد.
* فیلمسازی مانند کشف است
وی با تأکید بر اینکه آن سفر مقدمه ساخت «رنگ خدا» شد، ادامه داد: در حالی که من دنبال سوالات خودم بودم اما گویی آنها دست من را گرفتند و به یک جهان ناشناختهای بردند. اینها را گفتم تا بگویم فیلمسازی مثل کشف است پس تا قصه و موضوع برای شما تهنشین نشود و با شما یگانه نشود آناثر تبدیل به یک اثر خوب نمیشود. مثلاً بارها فیلمنامهای را تا مرحله پیشتولید بردهام اما به یکباره آن را کنار گذاشتم چون فکر کردم خودم با آن یگانه نشدم فیلمسازی ابتدا باید از صافی وجود شما عبور کند. خواهش من این است که از قلمرو خود بیرون نروید، در محل زیست خود اثر بسازید به آن ایمان داشته باشید.
* فیلمنامه «بچههای آسمان» را همه رد کردند!
مجیدی گفت: آن زمان که میخواستم «بچههای آسمان» را بسازم آن را همه جا رد کردند از فارابی، تلویزیون و حوزه هنری تا جاهای دیگر به من میگفتند مگر این فیلم میشود؟ این یک کار ده دقیقهای است، این چه قصهای است؟ حتی دوستان خودم میگفتند این چه قصهای است اما سه سال رویآن ایستادم. میدانستم که یک فیلم خوب میشود چون آن را زیست کرده بودم. آن حس و عزتمندی را دیده بودم. در دورهای در دهه هفتاد موجی ازسینمای تلخ و گزنده اجتماعی مد شده بود که اتفاقا میخواستم مقابل آن نوع سینما، فیلم دیگری بسازم. کانون پرورش فکری هم با شرط و شروط و باواسطهای پیش آمد چون میگفتند «بچههای آسمان» به درد یک فیلم کوتاه میخورد با این حال برعکسش هم اتفاق افتاده است فیلمهایی بودند که همه میگفتند بساز اما خودم به آنها باور نداشتم و نساختم. این فیلمساز اظهار کرد: با همه این توصیفات اما مراقب باشید که این باورمندی به خودشیفتگی منجر نشود. نکته دیگر این است که در فیلمسازی به ویژه در نگارش فیلمنامه، گروهی عمل کنید. این موضوع به خلاقیت شما کمک میکند. سه چهار نفره درباره یک فیلمنامه بحث کنید و بنویسید. ریسک نکنید وتنهایی ننویسید. چون یک فیلم را گروهی از آدمها میسازند. یادم است در «بچههای آسمان» در انتخاب فیلمبردار اشتباه کردم در حالی که او درعکاسی زیردستی بود اما فیلمبردار خوبی نبود. اتفاقا چند روز هم سر صحنه آمد اما دیدم حالم از صحنههایی که میگیرد بد میشود و فیلم در حال نابودی است پس کنارش گذشتم بعد مرحوم ملکزاده را آوردم که عین شکارچی برای من بود ساعتها پشت ویزور مینشست.
* چرا کمتر سراغ بازیگران چهره میروم؟
وی با بیان اینکه به رج زدن در سینما اصلا معتقد نیست اما این روش را توصیه نمیکند، مطرح کرد: یکی از دلایلی که من سراغ بازیگران چهره نمیروم این است که آنها به تکرار میافتند دوست دارم آدمها در فیلمهایم بکر بکر باشند. چون فیلم تماما حس است و باید بتوانید حسها را به خوبی منتقل کنید. تجربه بازیگری من هم در کارم تاثیر داشته است چون میدانم بازیگری که جلوی دوربین است چه فشاری رویش است. با این حال یکی از راهکارهای مادر فیلمسازی این بود که برخی سکانسها را در تمرین میگرفتیم مثلا در «بید مجنون» پرستویی نمیدانست چه ضبط چه پلانهایی اصلی و کدام تمریناست. حتی یک جاهایی او را فریب میدادیم و نمیگرفتیم!
* لباسی که به تن «بچههای آسمان» نشست
وی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه فیلمهای او مستندگونه است گفت: هیچ مستندی واقعی نیست آن فیلمی مستند است که در آن تصرف کنید. دلیلی ندارد الزاما آن چیزی که واقعی است در فیلم باشد چون ذات سینما ساخت واقعیت است پس آن چه که آن را نجات میدهد یگانه شدن شما با فیلم است. همه اجزا در فیلم بسیار مهم است. خیلی وقتها یک لباس، یک رنگ مسیر فیلم را عوض میکند مثلا در «بچههای آسمان» برای علی دنبال یک پلیور بدون آستین میگشتیم بسیار گشتیم اما پیدا نکردیم آخر سر تن یک بچه دیدم و پیش مادر او رفتیم و آن پیراهن را گرفتیم و آن وقت بود که علی، علی شد.