صفحه اول
فرید وحیدخواه- واژه رشد اقتصادی را احتمالا زیاد در اخبار و رسانهها شنیده باشید، رشد اقتصادی به این معناست که میزان تولیدات هر کشور نسبت به سال گذشته افزایش یابد یا اصطلاحا رشد یافته باشد. زمانیکه تولیدات یک کشور نسبت به قبل افزایش مییابد، در سیستم کسب و کار نیز تعداد افراد مورد نیاز، افزایش یافته و وضعیت اشتغال یک کشور رو به رشد و بهبودی خواهد بود. در نتیجه وقتی میزان تولید افزایش یاید، عرضه محصولات زیاد شده و قیمت کاهش یافته و قدرت خرید مردم افزایش مییابد. همچنین رشد اقتصادی باعث افزایش صادرات کشور به خارج از کشور شده لذا زمینهی ورود ارز به کشور نیز فراهم میشود. اینکه چقدر هدفگذاری نرخ رشد ۸ درصدی دولت قابل تحقق است، موضوع چندان قابل اهمیتی نیست؛ هدفگذاری باید بر این مبنا باشد که در چند سال متوالی و یک دوره طولانی، نرخهای رشد بالایی داشته باشیم و ابزارهای رسیدن به این اهداف را هم مشخص کنیم. در دولتهای قبل در یکسال خاص حتی نرخ رشد دورقمی را به واسطه فروش نفت زیاد تجربه کردیم؛ اما تأثیر خاصی بر اقتصاد و وضعیت رفاهی خانوارهای ما نداشت. البته قابل انکار نیست که ممکن است با بروز تحولاتی در فروش نفت بتوانیم نرخ رشد ۸ درصدی را تجربه کنیم؛ اما تا زمانی که ندانیم راههای تحقق این نرخ در بلندمدت چگونه ترسیم میشود و چه ابزارهایی به کار گرفته میشود، به خودی خود، تحقق نرخ رشد بالا اهمیت ندارد. جذب سرمایهگذاری و تامین مالی از طریق شرکتهای خارجی از جمله ابزارهای دولتها برای رشد اقتصادی کشورها محسوب میشود. البته جذب این سرمایه متضمن فضای امن و کمریسک و بازدهی بالا در هر کشوری است. بنابراین دولتها میکوشند با تعامل سازنده با سایر کشورها و بهبود روابط، زمینه را برای ورود این سرمایهها فراهم کنند. تولید کالاها و خدمات متفاوت در وهله نخست به دسترسی منابع اولیه نیازمند است، منابع طبیعی نقشی تعیینکننده در صنایع دارند. گاها یافتن یک منبع جدید به مثابه ایجاد ظرفیت تازه در کشور برای تولید کالا و خدمات جدید و نوآوری است، و به معنای قطع وابستگی از واردات مواد اولیه از دیگر کشورها و افزایش توانایی کشور در تولید کالاها و خدمات میباشد. افزایش تخصص نیروی کار چه تاثیری بر روند رشد اقتصادی دارد؟ اگر رشد اقتصادی به افزایش تولید کالا و خدمات در اقتصاد وابسته باشد، نیروی انسانی متخصص و حرفهای علت اصلی بهوجود آمدن کالاها و خدمات جدید در اقتصاد خواهد بود که کشورهای پیشرفته و مدرن به اهمیت آن پی بردهاند. زیرا در نبود نیروی کار متخصص فعالیتها با بهرهوری پایینتر انجام میشود، کیفیت کالاها کم شده و قیمت آنها توانایی رقابت با رقبای خارجی را نخواهند داشت. نکته حائز اهمیت، توجه به نیروی انسانی و تبدیل آن به سرمایه انسانی یکی از عوامل خیلی مهم در بهبود رشد اقتصادی است که موجب میشود جوامع پیشرفته توجه شایانی به آموزش و پرورش نیروهای ماهر داشته و سرمایهگذاری زیادی در سیستم آموزشی بوجود آورند. یکی دیگر از مهمترین عوامل در رشد اقتصادی کشورها که موجب تسهیل حرکت جریان سایر ایدهها و خلاقیتها میشود، توانایی یک کشور در برقراری ارتباطات موثر با سایر کشورها و افزایش حجم مبادلات تجاری است. زمانیکه کشوری توانایی ارتباط با سایر کشورها در مبادلات تجاری را داشته باشد میتواند در زمینههای مختلف مهارت، دانش و کسب خلاقیت از هر کشور دیگری پیشی بگیرد. اکثر کشورها که تکنولوژی و نوآوری پیشرفتهی در زمینههای مختلف دارند، تمایل به احداث کارخانههای خود در کشورهایی که از لحاظ منابع اولیه، مواد مناسب و با کیفیتی دارند، میشوند. تحت این شرایط تولیدات با قیمت کمتری تولید شده و ضمن افزایش درآمدهای مختلف کشور، تکنولوژی تولید محصولات جدید نیز به کشور وارد شده و توانایی در تولید کالاها و خدمات مختلف بالا میرود. رشد اقتصادی به افزایش مجموع تولید در اقتصاد هر کشور گفته میشود، لذا مجموع سود در تولید با افزایش میانگین بهرهوری و توسعه مرتبط خواهد بود و باعث افزایش درآمد و منجر به خرید بیشتر مشتریان شده، این امر به معنای افزایش کیفیت استانداردهای زندگی است.