صفحه اول
مریم حامدیان- در دنیای رسانه، دیگر کمتر کسی هست که کلیدواژه «جنگ روایت» را نشنیده باشد؛ مفهومی که حالا آنقدر دامنه تأثیرش گسترده است که در یک جنگ نظامی هم میتواند پیروز ماجرا را تعیین کند و حتی از آن فراتر، تاریخ را هم روایت کند. سربازان عصر امروز رسانه، تنها خبرنگاران نیستند، بلکه راویانی هستند که مسئولیت تاریخیشان در عصر روایت گری را فهمیدن تا از این طریق چارچوبی از واقعیتهای مجهول بسازند اما در رسانهها این مفهوم چگونه به جنگ روایتها تبدیل میشود و برای حاکم کردنِ یک روایت در اتفاقات و رویدادهای بیشمار دنیای امروز، چه فرایندی باید طی شود؟ روایت آن چیزی است که به ما از جهان واقع گزارش میدهد و واقعیت بیرونی را برای ما بازنمایی و تفسیر میکند؛ اما این روایت، بسته به اینکه از زاویه نگاه چه کسی باشد، متفاوت است در بازار رسانههای جهان، رسانههای بزرگ صهیونیستی مثل BBC و CNN، تعیینکنندگان اصلی روایتها و دستور کارهای خبری و تحلیلی هستند آنها فرماندهی جنگ روایتها را در دست دارند و نقش استراتژیک در کنترل افکار عمومی ایفا میکنند آنها هیچگاه خبر یا تصویر را بیهدف تولید نمیکنئد بلکه روایتی میسازند که شاید اصلا در هیچ خبر و تحلیلی، مستقیما آن روایت را به شما نگویند. مثلا اتاق فکر BBC تصمیم میگیرد روایتی بسازد که مقاومت بیفایده است و بر اساس این روایت هزاران خبر و تحلیل، مستندهای تاریخی میسازد. رهبر انقلاب، در دیدار مدافعان سلامت:شما روایت کنید حقایق جامعهی خودتان و کشور خودتان و انقلابتان را. اگرشما روایت نکنید دشمن روایت میکند؛ شما اگر انقلاب را روایت نکنید دشمن روایت میکند؛ شما اگر حادثهی دفاع مقدس را روایت نکنید دشمن روایت میکند، هرجور دلش میخواهد. توجیه میکند، دروغ میگوید، ۱۸۰ درجه با این خلاف واقع، جای ظالم و مظلوم را عوض میکند. شما اگر حادثهی تسخیر لانهی جاسوسی را روایت نکنید که متأسفانه نکردید، دشمن روایت میکند و کرده. دشمن روایت کرده، روایتهای دروغ. این کاری است که ما باید انجام بدهیم، این وظیفهی جوانهای ما است.۱۴۰۰/۹/۲۱ در کتاب جنگ های شبکه ای اندیشکده رند سالها قبل آمده است: در جنگ های فردا کسی برنده نیست که بزرگترین بمب ها را دارد، بلکه کسی پیروز است که بهترین روایت را دارد. در عصر رسانه های هوشمند قرار داریم. در عصری که پلتفرم ومحتوا همپوشانی بسیار جدی با یکدیگر با فناوری هایی نظیر هوش مصنوعی و... دارند. در این عصر جریانی در عرصه های شناختی، ادراکی و رسانه ای پیروز است که بتواند نخستین و دقیقترین روایت را از یک واقعه، حادثه، موضوع یا چالش بسازد، روایت را مدیریت کند یا روایت خود را در اذهان و قلوب مخاطب تثبیت کند. در این عصر پیروزی با روایت غالب را پیروزی بدون جنگ و درگیری هم مینامند. حال سوال اساسی این است که در جنگ روایتها چگونه عمل کنیم تا پیروز شویم؟ چون پیروزی در این جنگ یعنی پیروزی در جنگ تحریف و پیروزی در جنگ تحریف یعنی پیروزی در جنگ تحریم و شکست دادن دشمن. شناخت درست و دقیق این جنگ و ابعاد و تطبیق آن در میدان و عرصه زندگی روزانه کمک زیادی به موضع گیری دقیق رفتارهای عقلانی و انقلابی میکند در واقع جنگ روایتها قدرت تولید معنا و محتوا و تبیین آن در زمان مناسب با روایت اول و جذاب و هنرمندانه است در این جنگ دشمن به انتشار هدفمند اخبار و گزارشات میپردازد، بخشی از اخبار یا گزارش را درست مینمایاند مانند وضعیت نابسامان اقتصادی یا آسیبهای اجتماعی و فرهنگی که کسی آنها را انکار نمیکند، اما در این ارائه به سیاه نمایی و دروغ سازی و زیر سوال بردن اصل نظام میپردازد. برای پیروزی در جنگ روایتها علاوه بر شناخت دقیق و عمیق دشمن در این میدان باید به این نکته توجه کنیم: باور قلبی به اینکه ما پیروز جنگ روایتها خواهیم بود باور به اینکه انقلاب اسلامی انقلابی الهی و به برکت نفس قدسی امام راحل آغاز شده و موسی وار از طوفانهای سهمگین عبور کرده است باور به آیه شریفه قرآن ان الله معی ربی سیهدین، از عمق جان باور دارد که خداوند اراده کرده است که این ملت به جایگاه رفیع عزت و سربلندی برسد باور به پیروزی اراده حق در مقابل اراده باطل که ان الباطل کان ذهوقا