توانمند سازی مدیران
عبدالله غفاری- توانمند سازی فرایند تشویق فرد برای تفکر، رفتار، مدیریت، اقدام و تصمیمگیری درمورد اهداف شغلی خود است. توانمندشدن بهمعنای داشتن احساس کنترل در محیط کار خود و با داشتن این مهارت نرم از سری مهارت های نرم است که به شما اعتماد میشود تا درباره مسئولیتهای خود بهدرستی تصمیم گیری کنید.
توانمندسازی به صورت عام از ابتدای خلقت بشر وجود داشته است. زندگی گذشته انسان و روند تکاملی آن طی تاریخ گویای این موضوع است.توانمندسازی در ابتدا به عنوان یک فن در حرفه مددکاری وپزشکی بالینی وبه منظور کمک کردن به بیماران جسمی وروحی مورد استفاده قرار گرفته که امروزه به عنوان توان بخشی از ان یاد می شود.مفهوم تَوانمَندْسازیدر علوم مختلفی شامل؛ جامعهشناسی، روانشناسی، مدیریت و... مورد بحث قرار گرفتهاست و در هر یک از آنها از جنبهٔ خاصی تعریف شدهاست.در علم مدیریت نیز توانمندسازی صرفاً از یک جنبه مورد توجه قرار نمیگیرد بلکه حتی در مدیریت نیز جنبههای متعددی را برای توانمندسازی قائلند. یکی از این انواع توانمندسازی روانی میباشد. توانمندسازی روانی خود به چهار بعد تقسیم میشود:تأثیرگذاری/معناداری/خودسامانی/شایستگی
واژه توانمندسازی هم می تواند برای توصیف جنبه های فردی و هم برای جنبه های سازمانی مفید واقع شود. عامل پیچیدگی در تعریف توانمندسازی این است که هر سازمان به منظور انجام صحیح توانمندسازی آن را برای خود تعریف کند. اعطای قدرت یا اختیار به کسی تا بتواند چیزی را انجام دهد و یا ایجاد این احساس در فرد تا او بتواند کارهای بیشتری را انجام دهد.
توانمندسازی دادن قدرت به افراد نیست، افراد به واسطه دانش و انگیزه خود صاحب قدرت هستند و در واقع توانمندسازی آزاد کردن این قدرت است. توانمندی یک احساس است. توانمندسازی ظرفیت های بالقوه ای را برای بهره برداری از سرچشمه توانایی های انسانی که از آن استفاده کامل نمی شود در اختیار می گذارد.
سرانجام افراد توانمند دارای حسی به نام اعتماد هستند. مطمئن اند که با آنان منصفانه و یکسان رفتار خواهد شد. اطمینان دارند که حتی در مقام زیر دست نیز نتیجه نهایی کارهای آنها, نه آسیب و زیان که عدالت و صمیمیت خواهد بود. معمولاً معنی این احساس آن است که اطمینان دارند صاحبان قدرت به آنها آسیب یا زیان نخواهند رساند, و یا این که با آنان بی طرفانه رفتار خواهد شد. با وجود این, حتی در شرایطی که افراد قدرتمند درستی و انعطاف نشان نمی دهند افراد توانمند باز هم گونه ای احساس اعتماد شخصی را حفظ می کنند. افرادی که اعتماد می کنند، آمادگی بیشتری دارند تا صداقت را جانشین تظاهر و بی مایگی سازند, متعهد به صراحت، صداقت و سازگاری هستند نه فریبکاری و ظاهر بینی, همچنین بیشتر پژوهش گرا, خودسامان, و مشتاق به یادگیری هستند, برای روابط متقابل, ظرفیت بیشتری دارند و در فعالیت تیمی, درجه بالاتری از همکاری و خطر پذیری را از خود نشان می دهند. افراد دارای اعتماد, ضمن ابراز علاقه به دیگران, تلاش می کنند با دیگران و بخش موثری از گروه باشند, همچنین خود افشاگرتر, در ارتباطات مربوط به خود، صادق تر و برای گوش دادن دقیق به دیگران, تواناترند.
توانمندسازی باید مدیران را در زمینه ابتکارعمل، تصمیمگیری و حل مشکلات قدرتمند کند. ایده توانمندسازی این است که دادن مهارت عمل، منابع، فرصتها و مسئولیتها به دیگران باعث رشد شغلی و افزایش رضایت در محیط کار خواهد شد.
توانمندسازی مدیران بهمعنی کنترل محیط کار خود و استفاده از مهارتها و استعدادها به شیوهای است که به نفع سازمانشان باشد؛ این امر به بهرهوری بیشتر و نتایج مطلوبتری منجر میشود.
توانمندسازی را همچنین میتوان بهعنوان یک فلسفه و استراتژی کار شخصی در نظر گرفت. مدیران و کارکنان توانمندی که در چارچوب یک شرکت و مأموریت و اهداف آن فعالیت میکنند، بهجای آنکه پیوسته در انتظار اجازه و بازخورد باشند، میتوانند بهره وری و اثربخشی محل کار خود را افزایش دهند و در نتیجه جهتدهی به خود، مسئولیتپذیرتر شوند.