روزنامه کائنات
1

صفحه اول

۱۴۰۲ شنبه ۱۴ بهمن - شماره 4540

آسیب شناسی انقلاب


 کمیل محمودیان- شناخت آسیبها و آفتهایى که انقلاب اسلامى ایران را تهدید مى کنند، نخستین و اساسى ترین قدم در جلوگیرى از پیدایش و رشد آسیبهاست. یکی از نظریه‏پردازان شوروی سابق در توصیف انقلاب اسلامی می‏نویسد: «انقلاب اسلامی شعار اصلی جنبش‏های سیاسی، اسلامی مختلف در بسیاری از کشورهای اسلامی مشرق زمین است... مسأله مشترک برای این جنبش‏ها، اسلامی کردن تمام جوانب زندگی اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و خانوادگی تمام شهروندان کشورهای خود و اعلان سومین راه رشد، که با سرمایه‏داری و سوسیالیسم متفاوت هست، می‏باشد.»
به این معنا، انقلاب اسلامی با رویکرد به مذهب، خط مشی جدیدی در زمینه توسعه و استقلال، آزادی و عدالت برای جهان سال 1979 و برای تمامی کشورها و جنبش‏های انقلابی که تا آن زمان روی پای خود ایستادن را تجربه نکرده، و به سمت بلوک غرب یا شرق متوجه شده بودند، ارائه می‏دهد. این موضوع برای قدرت‏های جهان آن روز، تکان‏دهنده بود. به ویژه در این خصوص مسأله صدور انقلاب و پیوند بین جنبش‏های اسلامی و آزادی‏بخش و حمایت از آنان در مبارزه با سلطه‏جویان و استعمارگران دنیای سرمایه‏داری و کمونیسم، بسیار قابل توجه است. در این زمینه، فرد هالیدی، استاد و کارشناس برجسته مسایل خاورمیانه، طی سمیناری در انگلیس می‏گوید: «انقلاب اسلامی در ایران جذابیت ایدئولوژیکی بسیار زیادی میان اعراب تا الجزایر و سودان دارد که نمی‏توان آن را نادیده گرفت. به علاوه، در جمهوری‏های آسیایی شوروی، بخصوص آذربایجان و گرجستان، عراق، افغانستان و پاکستان، با توجه به بافت اجتماعی این کشورها، دین و فرهنگ ایران دارای نفوذ بسیار زیاد است.»
طرح مسأله امنیت و ثبات فرهنگی و سیاسی, مهم ترین و برجسته ترین چهره و درونی ترین لایه نیاز امروز ملت و دولت (حاکمیت), به شمار می آید. چرا که مؤلفه قدرت و ثبات فرهنگی و سیاسی هر ملتی بنیادی ترین مؤلفه اقتدار و استعداد و لیاقت آن ملت در بستر توسعه و تعالی در عرصه های مختلف اقتصادی, اجتماعی و فرهنگی و عقب ماندگی در تمامی عرصه های زندگی فردی و اجتماعی افراد جامعه را فراهم می آورد. در یک رویکرد کلان, ابتنای کلیت نظام برمؤلفه قدرت فرهنگ و سیاست بوده و دوام و قوام هر ملت و حاکمیتی در گروه بالندگی و توسعه یافتگی فرهنگی و اقتدار و اعتبار سیاسی آن ملت و حاکمیت می باشد. هر گاه آسیب پذیری به دو حوزه فرهنگ و سیاست در جامعه راه یابد, سایر حوزه ها در چالشی فرساینده و بحران زا فرو غلطیده و بستر و فضای مناسبی برای رشد و گسترش تمامی آثار و مظاهر شوم وابستگی, عقب ماندگی, مفاسد اجتماعی و ناهنجاری های گوناگون در کشور را فراهم خواهد ساخت.
بحث از آسیب‌شناسی هر انقلابی، مستلزم آن است که پیش‌فرض‌هایی در این زمینه پذیرفته شود و اساساً پرداختن به این بحث، بدون پذیرفتن پیش‌فرض‌های آن معنا نخواهد داشت.
اولین پیش‌فرض در این زمینه آن است که هرگاه سخن از آسیب‎شناسی انقلاب به میان می‎آید، به‌این معنا خواهد بود كه انقلاب به صورت یك موجود زندهٔ بالنده تصور شده است كه هدف مطلوبی دارد و به سوی آن هدف حركت می‎كند؛ اگر توفیق بالندگی پیدا كرد و به سمت هدف حركت كرد، انقلابی سالم است و اگر مانعی بر سر حركت آن پیدا شد و از پیشرفت آن جلوگیری به عمل آمد، این انقلاب بیمار و آفت‎زده است.
پیش‎فرض دیگر این است كه این انقلاب كه یك موجود زنده و پویای متحرك است، باید برای رسیدن به هدف مطلوب از مسیر معیّنی حرکت کند، مسیری که دارای شرایط و ضوابطی خاص است. بنابراین، اگر این ویژگی در یك انقلاب وجود داشته باشد، انقلابی سالم خواهد بود، در غیر این‌صورت آن انقلاب بیمار است و باید علایم بیماری را مورد شناسایی قرار داد و وسایل معالجهٔ آن را فراهم ساخت. اما وقتی كسی انقلاب را فقط یك پدیدهٔ طبیعی و جبری بداند كه گاهی اوقات نوساناتی را نیز به
همراه دارد، دیگر نمی‎توان انقلابی را سالم یا بیمار نامید، زیرا در این‌جا یك قانون جبری تاریخی حاكم است و از این‌رو خوب و بد یا سلامت و بیماری در مورد آن صادق نیست.
در بحث حاضر، پیش‎فرض دیگری نیز وجود دارد و آن این‌كه هدف در این‌جا آسیب‎شناسی انقلاب اسلامی است، نه هر انقلابی. از این‌رو لازم است كه ماهیت انقلاب اسلامی از قبل مشخص شده باشد و وجه ممیز آن نسبت به سایر حركت‌ها و انقلاب‌ها تبیین گردیده باشد. این امر در دروس پیشین مورد توجّه قرار گرفت و وجه ممیز انقلاب اسلامی نسبت به سایر انقلاب‌ها مشخص گردید.

ارسال دیدگاه شما

عنوان صفحه‌ها
30 شماره آخر
بالای صفحه