روزنامه کائنات
4

جامعه

1402 دوشنبه 13 آذر - شماره 4498

حقوقدانان و ترک فعل


  مجید غلامیان- ترک فعل در اصطلاح علم حقوق جزا، عبارت است از رفتار مجرمانه منفی، که به صورت خوداری از انجام وظیفه ای است که قانون برای افراد مشخص می کند. برای آنکه رفتار انسان جرم تلقی شود، وجود سه عنصر لازم است. به نظر برخی از حقوقدانان صرف خودداری از انجام کار منجر به مسئولیت کیفری برای ترک کننده نمی شود و باید شرایطی همزمان وجود داشته باشد تا بتوان تارک را قابل مجازات دانست .به اعتقاد دانشمندان حقوق معاونت با ترک فعل در موارد نادری امکان پذیر است، هر چند که به نظر می رسد که تمامی اشکال معاونت با انجام کار و فعل مثبت صورت می گیرد، بعنوان مثال فردی که از وقوع جرمی آگاه شده است با وجود تکلیف قانونی به مطلع نمودن مراجع صلاحیتدار به منظور کمک به مباشر جرم سکوت اختیار کند.بدین ترتیب روشن است که امکان تحقق ترک فعل، در بخش حقوق جزای عمومی، در بیشتر موارد، وجود دارد. ترک فعل در قانون مجازات اسلامی به معنای امتناع از انجام تکلیفی است که موضوع حکم قانونگذار بوده است. نتیجه ای که عموما از یک کنش ایجابی حاصل می شود که ممکن است با ترک فعل هم محقق شود.
اصطلاح “جرم ناشی از ترک فعل” به قدری در ظاهر آسان به نظر می رسد که در مباحث عنصر مادی جرم ذیل کتب حقوق جزای عمومی، اين اصطلاح، بدون ارائه تعريف دقیقی از آن بکار برده می شود.برای فعل و نحوه انجام جرم توسط مرتکب، معمولا از دو نوع فعل نام برده می شود: فعل مثبت (فعل) و فعل منفی (ترک فعل) که قانون مجازات اسلامی نیز در ماده ۲ به همین دو مورد اشاره کرده و به نوع سومی تحت عنوان فعل ناشی از ترک فعل اشاره ای نداشته است.
اما برخی حقوقدانان، رفتار مجرم را با سه عنوان: فعل، ترک فعل و فعل ناشی از ترک فعل معرفی می کنند.در مورد جرم فعل ناشی از ترک فعل، محل بحث در این است که آیا جرمی مانند قتل که غالبا از طریق انجام فعل مادی مثبت اتفاق می افتد از طریق ترک فعل نیز می تواند واقع شود؟
حقوق دانان در مباحث حقوق جزای اختصاصی و ذیل عنوان رفتار مجرمانه به این بحث پرداخته اند. به عنوان مثال برای جرم فعل ناشی از ترک فعل می توان این موارد را بیان کرد که اگر راننده ای ترمز اتومبیلش را تعمیر نكند (ترك فعل) و بعد با اتومبیلش رانندگی كند و به دیگری صدمه (فعل) وارد کند. این رفتار او جرم فعل ناشی از ترک فعل گفته می شود.
یا در مثال دیگر در موردی که شخصی چاهی حفر کند و روی آن را با درپوش نپوشاند (ترک فعل) و شخص دیگری در آن چاه بیافتد و صدمه ببیند. این رفتار نیز جرم فعل ناشی از ترک فعل نامیده می شود.
حقوق دانان نسبت به موضوع جرم فعل ناشی از ترک فعل، دو نظر دارند. اکثريت ایشان، اوصاف جرم فعل ناشی از ترک فعل را به این شکل بیان می کنند:
شخصی شاهد وقوع یک نتيجه زيانبار است و عادتا اين نتيجه، در اثر ارتکاب جرمی با فعل مثبت ایجاد می شود.آن شخص می تواند از وقوع نتيجه زيانبار جلوگيری کند.آن شخص هيچ الزامی (قانونی، قراردادی، عرفی يا التزامی) بر جلوگيری از نتيجه زيانبار ندارد.اين رفتار به صراحت در قانون جرم انگاری نشده است.آن شخص از هرگونه اقدام برای جلوگيری از نتيجه زيانبار ممانعت کند و آن نتيجه زیانبار، حادث شود.
اين گروه از حقوق دانان بعد از بيان این مقدمات، اين سوال را مطرح می کنند که آيا می توان جرمی که معمولا نتيجه زيانبار، از ارتکاب آن جرم با فعل مثبت حاصل می شود را به واسطه عدم ممانعت آن شخص، به او نسبت داد و او را به مجازات آن جرم محکوم کرد؟
در پاسخ به این سوال اختلاف نظراتی بین حقوق دانان وجود دارد، بعضی از حقوقدانان این کار را تفسير موسع از قانون کيفری با تمسک به قياس دانستند و به این سوال، پاسخ منفی دادند و این کار را رد کردند.
اما بعضی ديگر از حقوق دانان در این گروه، به این سوال جواب مثبت دادند وآن شخص را مجرم دانستند.
برخی از حقوق دانان معتقدند، وقتی که شخصی با قصد مجرمانه، عمل منفی را انجام دهد، پس از احراز این رابطه سببيت برای تحت تعقيب قرار دادن او هیچ مانعی وجود ندارد و می توان این شخص را به مجازات همان عملی که مورد نظر او بوده و با نتيجه بدست آمده هم منطبق است محکوم کرد.

ارسال دیدگاه شما

عنوان صفحه‌ها
30 شماره آخر
بالای صفحه