صفحه اول
ذاکر سعادتی- مدیریت جهادی/ انقلابی که این روزها بر آن تأکید میشود، یک مفهوم فاقد مابه ازاء تاریخی نیست. تجربهی مدیریتی صدر انقلاب اسلامی در نهادهای بیبدیلی که تحت عنوان نهادهای انقلاب اسلامی ایجاد شد، کمک شایانی به درک زوایای این مفهوم خواهد کرد. اگرچه امروزه بیشتر نهادهای انقلاب منحل و یا در نهادهای بروکراتیکِ موجود مضمحل و بعضا به ضد خود تبدیل شدهاند۲ اما تجربهی پیدایش، عملکرد و کارآمدی آنها در صدر انقلاب تجربهای پردامنه و قابل توجه است. بیشک اگر در این سالها فراتر از کلیگوییها در زمینهی علوم انسانی، «تجربههای متراکم انقلاب» بهعنوان یک کار علمی نگریسته و تدوین شده بود۳، امروز برای تشریح این مفهوم چارچوبهای کارآمدتری وجود داشت. به هر روی اگر چه برای به دست دادن یک درک ژرف از مفهوم مدیریت انقلابی/ جهادی و خارج ساختن آن از دایره روزمرگی نیاز است دستکم تجربه اجتماعی انقلاب اسلامی، به دقت ثبت و واکاوی شود؛ پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی ایران سبکی از مدیریت بنا نهاده شد که مبنای آن را نظام ارزشی اسلامی تشکیل می دهد و باعث شد تا روش های عملی مدیران بار ارزشی گرفته و درک ضروریات و نیازهای جامعه توأم با روح معنوی, دینی و شعور انقلابی موردنظر و عمل مدیران قرار گیرد. در همین راستا می توان مدیریت تراز انقلاب را براساس ارزش ها و دیدگاه های مقام معظم رهبری مدنظر قرار داد که برخاسته از فرهنگ انقلابی و حاکی از مدیریت بر مبنای ارزش های اسلامی است. اندیشه و منویات مقام معظم رهبری با رویکردهای بدیع و تبیین ارزش های اسلامی-انقلابی به این راه طراوت و پویایی خاصی بخشیده است در عمده سخنان مقام معظم رهبری به کرات مسئله جوانگارائی و اتکا به توان جوانان متخصص و نخبه کشور تاکید شده است و استمرار این فرمایشات در سالیان متفاوت نشان از عدم تحقق این شعار در کشور بوده است، ایشان در دیدار رمضانی امسال خود با دانشجویان در خصوص ملاکهای مدیر مطلوب در نظام اسلامی گفتند: بایستی کسانی بر سر کار بیایند که واقعاً عنصر جوان را قدر بدانند و عملکرد انقلابی داشته باشند این کشور به جوانهای انقلابی و حزباللهی و مؤمن احتیاج دارد. رهبر انقلاب امیدآفرینی را یکی از مهمترین لازمههای پیشرفت جامعه اسلامی میدانند و در این خصوص به مسؤولان تاکید کردند: مسئولین دولتی باید خودشان ناامید نباشند. اگر یک آدم ناامید و افسردهای را ما در رأس یک کاری گذاشتیم، خب پیدا است که این کار پیش نخواهد رفت؛ باید لبریز از امید باشند. معتقد به توانمندیهای داخلی باشند. آن که معتقد است که چه از لحاظ دفاعی، چه از لحاظ سیاسی، چه از لحاظ اقتصادی، چه از لحاظ تولید و امثال اینها کاری در کشور نمیشود انجام داد واقعاً لایق فرمانروایی و حکمرانی بر این مردم نیست. ایشان در سخنرانیهای بسیاری لزوم داشتن روحیه جهادی در مسؤولان کشور را تذکر دادهاند و اخیرا در مراسم تنفیذ حکم سیزدهمین دوره ریاست جمهوری گفتند: امروز میهن عزیزمان، تشنه خدمت و آماده حرکت جهشی در همهی عرصهها، و نیازمند مدیریتی با کفایت و جهادی و دانا و شجاع است که بتواند توانمندیهای آشکار و نهفتهی ملّت، بویژه جوانان را که بسیار فراتر از مشکلات است، بسیج کرده و به میدان کار و تلاش سازنده آورَد؛ موانع را از سر راه تولید بردارد؛ سیاست تقویت پول ملّی را بِجِد دنبال کند، و قشرهای متوسّط و پایین جامعه را که سنگینیِ مشکلات اقتصادی بر دوش آنها است، توانمند سازد؛ معظم له در سخنرانی دیگری در خصوص مدیریت جهادی اظهار داشتند: مدیریّت جهادی به معنای بیانضباطی نیست؛ پُرکاری، با تدبیر حرکت کردن، شبوروز نشناختن و دنبال کار را گرفتن، این معنای مدیریّت جهادی است. ایشان در سخنرانی در سال ۱۳۹۸ با بیان اینکه مجریان نظام باید روحیه خستگیتاپذیری داشته باشند گفتند: برای شکوفایی اقتصاد کشور، به کاری احتیاج داریم که هم مجاهدانه باشد، هم عالمانه باشد. با تنبلی، با بیحالی، کمانگیزگی، مسئلهی اقتصاد کشور حل نخواهد شد. کار جهادی باید انجام بگیرد، مدیریّتهای جهادی باید بر مسائل اقتصادی کشور احاطه داشته باشند، تصمیمگیری کنند؛ کار جهادی. کار جهادی یعنی کاری که هم در آن تلاش هست، خستگیناپذیری هست، هم اخلاص هست؛ [یعنی] انسان میفهمد که برای خودش، برای پُر کردن کیسهی خودش کار نمیکند.