جامعه
جلیل رودباری- افزایش سریع شهرنشینی بدون همراهی رشد و توسعه شاخص های اقتصادی و اجتماعی لازمه شهرنشینی پایدار، شهرها را با مشکلات و معضلات متعددی مواجه کرده است. یکی از این معضلات ظهور محله حاشیه نشین در اطراف شهرها بزرگ می باشد.این مجموعه ها به دلیل استقرار تعداد زیادی از شهروندان درون خود و به دلیل عدم برخورداری مناسب از خدمات شهری، وضعیت نامطلوب و کیفیت پایین زندگی، یکی از چالش های اساسی شهرنشینی پایدار به حساب می آیند. این مناطق شهری قابلیت بالایی برای انواع آسیب ها و مسائل اجتماعی دارند و در صورت بی توجهی می توانند هستی و حیات یک شهر را نیز تهدید کنند. گسترش فیزیکی نابسامان و بی رویه شهرها یکی از مشکلات شهر و شهرنشینی است؛ زیرا طی فرایندی مداوم، محدودههای فیزیکی و فضاهای کالبدی شهر در جهت عمودی و افقی به لحاظ کمی و کیفی رشد میکند و اگر این روند سریع و بی برنامه باشد به ترکیبی نامتناسب از فضاهای شهری تبدیل میشود. جریان توسعه شهری در ایران طی ۳۰ سال گذشته باعث شده جمعیت شهرنشین دو برابر شود که سرعت آن از ظرفیت و توانایی دولت و شهرداریها در فراهم کردن زیرساختها، ارائه خدمات و ایجاد اشتغال شهری به شدت پیشی گرفته است. ۸ شهر بزرگ کشور مثل تهران، اصفهان، شیراز، زاهدان، یزد، مشهد، اراک، اهواز و… که نام کلانشهر را یدک میکشند دارای حاشیههایی هستند که از گاهی از خود شهر بزرگترند و این بزرگترین گرفتاری شهرنشینی است که حذف شدنی نیست و باید ساماندهی شود. بزرگ ترین معضل در بسیاری از حاشیه نشینی ها نابودی یا سستی «نظام خانواده» است که خود معلول برخی از علت هاست. از آسیب های حاشیه نشینی می توان به فقر، قاچاق، نزاع، خشونت، کودکان کار و «اعتیاد» اشاره کرد. در این میان، اعتیاد با دیگر آسیب ها هم بستگی دارد نیازمند توجه و چاره اندیشی بیشتری است. حاشیه نشینی همواره یکی از معضلات جوامع شهری به حساب میآید که با خود مشکلات بی شماری را از نظر امنیت، اشتغال، مسائل فرهنگی و اجتماعی به بار میآورد. افرادی که از روستاها و یا شهرهای کوچکتر مهاجرت میکنند، به دلیل وضعیت نامناسب اقتصادی که دارند به خصوص در زمینه گرانی مسکن نمیتوانند در مراکز شهرها سکونت داشته باشند از این رو در شهرهای اقماری یا شهرکهایی که فاصله اندکی با شهرها دارند، سکنی میگزینند که این خود مشکلات بسیاری را برای جوامع شهری رقم میزند؛ حاشیه نشینی همواره میتواند به عنوان پایگاهی برای تولید آسیبهای اجتماعی مانند قاچاق، دزدی، طلاق، خودکشی و … باشد، چراکه حاشیهنشینان به دلیل شرایط نامناسبی که دارند مستعد انجام هریک از موارد یاد شده هستند. برای مثال بسیاری از تظاهرات و یا اغتشاشات ابتدا از این مناطق بروز و ظهور پیدا میکنند. حاشیه نشینی دلایل مختلفی از جمله فقر، بیکاری، گرانی و تورم در مناطق روستایی و همچنین مناطق شهری دارد زمانی که ما مسئله بیکاری و فقر را در مناطق روستایی داریم و امکانات در این مناطق به طور عادلانه توزیع نشده است بدیهی است؛ افرادی که در روستا و شهرهای کوچکتر زندگی میکنند به صورت تنهایی و یا گروهی به مناطق شهری بزرگتر مهاجرت میکنند مناطق شهری هم به دلیل هزینههای بالای زندگی و ناتوانی افراد در تهیه مسکن در مرکز شهر و سکونتهای رسمی لاجرم افراد را به سمت زندگی در مناطق حاشیه نشین سوق میدهد. در چنین زمانی است که افراد ترجیح میدهند در مناطقی که جزو شهر تعریف شدهاند اما به صورت غیر رسمی هستند تنها به دلیل ارزانتر بودن آن قسمتها، با ابتداییترین امکانات و خدمات اولیه سکنی گزینند از طرفی ما افرادی را از شهرها و روستاهایی میتوانیم در نظر بگیریم که خودشان هم با فقر و بیکاری دست و پنجه نرم میکنند و سرازیر شهرهایی با امکانات متوسط و بیشتر میشوند به این صورت افرادی که مدتهای مدیدی در شهر سکونت داشتند و در مشاغل شهری مشغول به کار بودند با توجه به بیکاری، فقر و گرانی که به ویژه در بخش رهن، اجاره و خرید مسکن وجود دارد دچار محرومیت میشوند و از مرکز شهرها به قسمتی از مناطق شهری که به صورت غیر رسمی تعریف شدهاند انتقال پیدا میکنند. به بیان دیگر این افراد تصمیم میگیرند برای اینکه هزینه و درآمدشان یکسان باشد حاشیه نشین شوند آنچه که بسیار اهمیت دارد فقر، محرومیت، بیکاری و توزیع نامناسب امکانات است به عبارتی زمانی که عدالت اجتماعی وجود نداشته باشد همه اینها مولد حاشیه نشینی هستند.