جامعه
نقی حسین پور- ظام سیاسی کنونی ایران، تا حدی برآمده از اندیشههای امام خمینی است؛ اندیشههایی که عمدتاً متکی و نشأت گرفته از مبانی فقاهتی ایشان است. نه تنها امام به منزله یکی از پیشوانههای فکری نظام جمهوری اسلامی ایران مطرح است. بلکه باید در حوزه عمل نیز نقش کاملاً برجستهای برای ایشان قائل شد. بنابراین آشنایی و شناخت نسبت به اندیشههای امام نکتهای است که غفلت از آن ما را در درک درست وضعیت کنونی دچار مشکل میکند. بررسی آراء و اندیشههای امام در زمینههای عملی ونظری و دربارة نقش و جایگاه مردم و مشارکت مردم نشان میدهد که همواره مشارکت مردمی ذیل یک متغیر مستقل به نام حاکمیت اسلام و اسلامی بودن نظام حکومتی تعریف میشود. امام تا آخرین لحظات عمر خویش بر این اعتقاد پایبند بود که اسلام تنها مکتبی است که قادر به رساندن انسان به سر منزل سعادت میباشد و عنایتی که اسلام به مسائل مختلف دارد، در هیچ مکتب دیگری یافت نمیشود. از این رو تنها تکلیف و رسالت خود را در مستقر کردن حاکمیت اسلام در امور و مناسبات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی دانسته و هم چون پدران و اجداد خویش، تمام هم خود را برای رسیدن به این هدف مصروف داشت. بنابراین ماهیت نقش مردم در نظام فکری امام وابستگی شدید به این دغدغه اصلی ایشان دارد و در مقاطع مختلف بنا به ظرفیت و توانایی مردم در برآوردن این خواست، نقششان نیز دچار قبض و بسط میشود. فراز و فرودهای موجود در اندیشه امام، یعنی حرکت از نظریه ولایت فقیه به نظریه جمهوری اسلامی، از جمهوری اسلامی به ولایت فقیه و از ولایت فقیه به ولایت مطلقه فقیه، نیز در همین راستا قابل تحلیل است. بر مبنای همین خواست و دغدغه فکری است که امام در یکی از آخرین پیامهای انتخاباتی خود به مردم و نامزدهای مجلس شورای اسلامی این نکته را یادآور میشود که هدف نهایی از انتخابات، رأی گیری و شرکت مردم در صحنههای سیاسی ـ اجتماعی، حفظ اسلام است نه چیز دیگر.مردم شجاع ایران با دقت تمام به نمایندگانی رأی دهند که متعهد به اسلام و وفادار به مردم باشند و نصیحتی از پدری پیر به تمامی نامزدهای مجلس شورای اسلامی که سعی کنید تبلیغات انتخاباتی شما در چهارچوب تعالیم و اخلاق عالیه اسلام انجام شود و از کارهایی که با شئون اسلام منافات دارد جلوگیری گردد. باید توجه داشت که هدف انتخابات در نهایت حفظ اسلام است. یکی از وجوه اهمیت حضور اجتماعی مردم، اثرگذاری آن در تعیین سرنوشت کشور و رقم زدن آینده جامعه است؛ از اینرو، امام خمینی همه مردم را در قبال سرنوشت انقلاب اسلامی و کشور مسئول دانسته و بیتفاوتی مردم را عامل آسیب کشور و حضور مردم را شرط عدم آسیبپذیری جمهوری اسلامی معرفی میکرد. در همین راستا، امام خمینی در پرتو اعتقاد راسخی که به اداره کشور و مسائل سیاسی و اجتماعی آن توسط اراده جمعی و مردمی داشت همگان را به عبرت گرفتن از فرجام مشروطه دعوت میکرد تا از گرفتار شدن سرنوشت انقلاب اسلامی به سرنوشت انقلاب مشروطه جلوگیری شود. اساس و دوام قیام امام خمینی بر مشارکت مردم بود. ایشان اعتقادی راسخ به اراده ملت داشت. از همان آغاز مبارزه بسیج عمومی را مبنای حرکت انقلاب قرار داد و جمهوریت را با تکیه بر تودههای مردم بنا نهاد. در دوران انقلاب حضور میلیونی مردم در خیابانها را به منزله رفراندوم و مشارکت میدانست. پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز همه امور را با اراده، نظر و رأی مردم انجام میداد و پیش میبرد.بنابراین در نگاه امام خمینی، مشارکت انحصار به گروه، طبقه، جناح یا صنف خاصی ندارد، جنسیت و قومیت نمیشناسد. به دین، مذهب و نوع نگرش انسانها نیز کاری ندارد؛ بلکه از نظر وی، همه مردم جامعه حق مشارکت در همه امور خویش را خواهند داشت. به طور کلی، مشارکت در نگاه امام خمینی، هم حق است و هم تکلیف و مسئولیت. بنابراین چون حق مردم است، مردم نسبت به تحقق آن مکلف هستند. چون هر حقی منوط به تحقق تکلیفی است و هر تکلیفی منوط به وجود حقی. این است که در بیانات ایشان، از مشارکت، هم به عنوان حق یاد شده است (نظیر هر کسی، هر جمعیتی، هر اجتماعی حق اولیهاش این است که خودش انتخاب بکند) و هم به عنوان تکلیف که در عباراتی چون «وظیفه شرعی» یا مکلف بودن مردم، به آن اشاره کردهاند.منابع در دفتر نشریه موجود است.