روزنامه کائنات
8

صفحه آخر

1402 يکشنبه 7 خرداد - شماره 4368

با موضوع پناهجویان سوری؛

«بلوط پیر» کن لوچ پرونده بخش رقابتی کن ۲۰۲۳ را بست

 کن لوچ «بلوط پیر» را به عنوان آخرین فیلم و آواز قوی خود در آخرین روز اکران فیلم‌های بخش رقابتی کن ۲۰۲۳ به نمایش درآورد.
به گزارش اسکرین، فیلم «بلوط پیر» آخرین فیلم کِن لوچ درباره ورود پناهجویان سوری به شهر کوچکی در شمال انگلستان آخرین فیلم بخش رقابتی کن امسال بود که دیروز جمعه به نمایش درآمد.
کن لوچ که ۸۶ ساله است، اعلام کرده که «بلوط پیر» آخرین فیلم او خواهد بود. پس از ۷ دهه فیلم‌سازی به عنوان وقایع‌نگار خستگی‌ناپذیر اجتماعی-سیاسی بریتانیا، وی به سختی می‌توانست آهنگی پرطنین‌تر و در واقع پرخروش‌تر از این ارایه کند. پیام او با این فیلم این است: در برابر زوال شفقت ملی دست به کار شوید.
برنده ۲ جایزه نخل طلا که دوباره با نویسنده پل لاورتی متحد شده، در این فیلم با واکنشی پرشور به سیاست‌های مهاجرتی بیگانه‌هراسانه دولت محافظه‌کار فعلی بریتانیا پرداخته است. «بلوط پیر» قطعه‌ای صمیمی اما بلندپروازانه است که در میان برجسته‌ترین درام‌های ملی لوچ جای می‌گیرد.
محل وقوع داستان شمال انگلستان است، در سال ۲۰۱۶، روستایی که هرگز پس از بسته شدن معدن در دهه ۱۹۸۰ وضعیت خوبی پیدا نکرده است. تامی جو «تی جی» بالانتین با بازی دیو ترنر میخانه ویران شده «اولد اوک» (بلوط پیر) را اداره می‌کند. اینجا مردم محلی هر روز دور هم جمع می‌شوند تا از زوال جامعه‌ای که زمانی پر رونق بود ابراز تاسف کنند.
با شروع فیلم گروهی از پناهجویان سوری به روستا می‌رسند. اینجا را دولت برای سکونت به آنها اختصاص داده است؛ اما استقبال خصمانه برخی از ساکنان، که تلخی آنها برای سال‌ها بی‌توجهی اقتصادی است و خود را قربانی نژادپرستی می‌دانند، در پیش است. زن جوانی به نام یارا با بازی ابلا ماری شروع قدرتمندی را ارایه می‌کند که نشان دهنده سبک ویژه لوچ است.
لوچ و لاورتی ما را وادار می‌کنند با غم و اندوه مشتریان تی‌جی همدردی کنیم. در مقابل، تی‌جی که از سوری‌ها استقبال می‌کند، اجازه نمی‌دهد تا افراد همیشگی از اتاق پشتی میخانه برای برگزاری جلسه ضدمهاجرت استفاده کنند و در نتیجه دشمنی آنها را به جان می‌خرد. او با یارا دوست می‌شود و همراه او و لورا (با بازی کلر راجرسون) زنی محلی که به سوری‌ها کمک می‌کند، شروع به پذیرایی با نهار رایگان برای کمک به مهاجران و مردم محلی می‌کند تا درک متقابل را تقویت کند.
مانند «سالن جیمی» درام تاریخی ایرلندی سال ۲۰۱۴ لوچ، «بلوط پیر» هم محل تجمع و معنایی است که می‌تواند برای یک جامعه داشته باشد. اتاق پشتی مدت‌ها زیارتگاهی زنده برای مبارزات اعتصاب معدنچیان در سال‌های ۱۹۸۴ و ۱۹۸۵ بود که در نهایت برچیده شدن صنعت معدن جامعه را متلاشی کرد و بذر نگرش‌های نژادپرستانه بریتانیای برگزیت را کاشت. در حالی که برخی از فیلم‌های لوچ-لاورتی در مواجهه با آسیب‌های اجتماعی، اطمینان عاطفی بسیار ساده‌ای را ارایه می‌کنند، سه‌گانه پایانی این ۲ از غم و اندوه رئالیستی سیاسی «من، دنیل بلیک» و «ببخشید که از دستت دادیم» فیلمی که در برابر راه‌حل‌های ساده مقاومت می‌کند و نیز این فیلم، بسیار تاثیرگذار است.
چیزی که «بلوط پیر» را غنی می‌کند این است که در عین اینکه روی یک قهرمان اصلی تمرکز دارد، تا حد زیادی به یک مجموعه می‌پردازد. فیلم نه تنها دیدار ۲ جامعه متفاوت را به تصویر می‌کشد، بلکه گروهی از صداهای فردی را نیز ارائه می‌دهد که هر یک تضادها و تفاوت‌های ظریف خود را دارند. البته فیلم کمتر بر سوری‌ها و بر حسب ضرورت بیشتر بر نگرش‌های جامعه میزبان آنها متمرکز است. در مجموع فیلم آخر کن لوچ بیانیه‌ای قدرتمند در مورد زمان‌های سخت است که پایان روشنی پیش رو ندارند؛ گرچه در سکانس پایانی پلاکارد راهپیمایی برای امید و همبستگی به اهتزاز در می‌آید.
در گاردین نیز پیتر بردشاو به این فیلم امتیاز ۴ از ۵ را داده و نوشته است: امیدوارم این آخرین فیلم لوچ نباشد، اما اگر اینطور باشد، او با بیانیه‌ای از ایمان به شفقت برای مظلومان کارش را به پایان رسانده است. آخرین فیلم کن لوچ محصول مشترک انگلستان، فرانسه، بلژیک در ۱۱۳ دقیقه ساخته شده است.

«تارانتینو» در کن با چاشنی خشونت و انتقام
 «کوئنتین تارانتینو» در مسترکلاس خود در جشنواره کن با نمایش غیرمنتظره یک فیلم، درباره رویکرد خود به سینما صحبت کرد.
به گزارش فرانس ۲۴، کارگردان «داستان عامه‌ پسند» که در اولین تلاش خود در جشنواره کن در سال ۱۹۹۴ برنده نخل طلا شد، در حال حاضر مشغول کار بر روی آخرین فیلم بلند خود است و حالا دو ماه پس از انتشار کتاب جدیدش «حدس و گمان سینما» که در آن اولین گام‌هایش را به عنوان یک علاقه‌مند به فیلم بازگو می‌کند و جزئیات عشقش به سینما را شرح می‌دهد، به جشنواره کن بازگشته است.
«تارانتینو» که با دعوت بخش دو هفته کارگردانان جشنواره برای برگزاری یک مسترکلاس به کن سفر کرده، صحبت‌هایش را  با نمایش غافلگیرکننده فیلم «رولنیگ تاندر» ساخته «جان فلین»  آغاز کرد، فیلمی مبهم درباره یک کهنه سرباز ویتنام که به تعقیب جنایتکارانی که خانواده اش را کشتند می‌پردازد و «تارانتینو» این فیلم را برترین فیلم انتقام جویانه تمام دوران سینما معرفی کرد، چرا که ویژگی‌های محبوب «تارانتینو» از جمله خشونت و تیراندازی و حمام خون در بخش پایانی فیلم را داراست.
نمایش فیلم «رولینگ تاندر» فرصتی برای این فیلمساز بود تا درباره رویکردش به خشونت روی پرده سینما تأمل کند، موضوعی که در کتابش به آن پرداخته بود و توضیح می‌دهد که چگونه مادرش او را در نوجوان به سینما می‌برد و به او اجازه می‌داد، فیلم‌های خشونت‌آمیز را تماشا کنید تا خشونت را درک کند.
«تارانتینو» در مسترکلاس خود در کن استدلال کرد که اخلاق نباید زیبایی‌شناسی یک فیلم را دیکته کند. او به نقل از کارگردان آمریکایی «دان سیگل» افزود: مهمترین چیز این است که «مخاطب را هیجان زده کنید». با این حال، او خط قرمزی را برای خشونت در صحنه فیلمبرداری علیه حیوانات ترسیم کرد و خاطرنشان کرد که «کشتن حیوانات واقعی در فیلم‌های اروپایی و آسیایی بسیار انجام شده است».
او ادامه داد: «من برای دیدن واقعی مرگ پولی نمی‌دهم. ما اینجا هستیم تا تظاهر کنیم، به همین دلیل است که می‌توانم این همه خشونت را تحمل کنم. این خون‌ها واقعی نیست و هیچ‌کس صدمه نمی‌بیند».
«تارانتینو» همچنین تاکید کرد که ترجیح او کارگردان‌های هیجان‌انگیز و متفاوت و همچنین افرادی مانند «جان فلین» کارگردان «رولینگ تاندر» است که هرگز به آن اعتباری که لیاقتش را داشتند، نرسیدند. این سینماگر ۶۰ ساله با اشاره به آخرین فیلم خود در جشنواره کن با نام «روزی روزگاری در هالیوود» (۲۰۱۹)، گفت که انگیزه اصلی او برای ساخت این فیلم انتقام گرفتن برای «شارون تیت» بود.( بازیگری که در دهه ۱۹۷۰ به طرز وحشیانه‌ای توسط اعضای «خانواده منسون» به قتل رسید.) تارانتیو توضیحات خاصی در مورد پروژه سینمایی جدیدش با عنوان «منتقد فیلم» فاش نکرد، فیلمی که به عنوان ادای دین دیگری برای سینما خوانده می‌شود. این کارگردان بارها گفته است که دهمین فیلم بلند او احتمالاً آخرین فیلم او خواهد بود، زیرا معتقد است فیلمسازان تنها تعداد محدودی فیلم خوب دارند. او اضافه کرد که چه به عنوان کارگردانی کارم را ادامه دهم یا نه، گفتگو درباره سینما ادامه خواهد داشت و صحبت را با یک جمله ساده «ادامه دارد» به پایان رساند. «کوئنتین تارانتینو» فعالیت سینمایی خود را در اوایل دهه ۱۹۹۰ به عنوان فیلم‌ساز مستقل آغاز کرد و فیلم «سگ‌های انباری» را ساخت که به عقیده بسیاری از منتقدین از خارق‌العاده‌ترین فیلم‌های مستقل همه ادوار است.
وی در سال ۱۹۹۴با ساخت فیلم برنده نخل طلای «داستان عامه پسند» (پالپ فیکشن) به اوج شهرت رسید، این فیلم از نظر تجاری توانست موفقیت بسیاری کسب کند و از آن به عنوان یکی از بهترین فیلم‌های تاریخ یاد می‌کنند که در فهرست موسسه فیلم آمریکا از ۱۰۰ فیلم برتر تاریخ سینمای آمریکا قرار دارد. فیلم بعدی تارانتینو «جکی براون» نام داشت که به اقتباس از یک رمان ساخته شد و سپس نوبت به ساخت فیلم مشهور «بیل را بکش» رسید که در دو قسمت در سال‌های ۲۰۰۳ و دیگری در اوایل ۲۰۰۴ منتشر شد. دو قسمت فیلم «بیل را بکش» از سوی منتقدان مورد تحسین قرار گرفتند و هر کدام در گیشه جهان به فروشی بالغ بر ۱۵۰ میلیون دلار دست یافتند.
«ضد مرگ» نام فیلم بعدی‌ «تارانتینو» بود و وی سپس شروع به ساخت فیلم مشهور دیگرش، «حرامزاده‌های لعنتی» کرد؛ این فیلم براساس داستانی تخیلی در دوران جنگ جهانی دوم اتفاق می‌افتد که بسیار مورد توجه منتقدان قرار گرفت و به فروش بیش از ۳۲۱ میلیون دلاری دست یافت. «تارانتینو» فیلم «جاگوی آزادشده» را در سال ۲۰۱۲ منتشر کرد و این فیلم روایت‌گر دوران برده‌داری آمریکا است، این وسترن که پرفروش‌ترین فیلمش به نسبت سایر فیلم‌هایش است، به فروشی بالغ بر ۴۲۵ میلیون دلار دست یافت.
وسترن «هشت نفرت‌انگیز» نیز هشتمین اثر سینمایی این کارگردان آمریکایی بود که با بودجه ۴۴ میلیون دلاری با فروش ۱۵۶ میلیون دلاری عملکرد خوبی در گیشه نداشت.
«روزی روزگاری در هالیوود» نهمین فیلم بلند «تارانتینو» با نقش‌آفرینی «لئوناردو دی‌کاپریو» و «برد پیت» در سال ۲۰۱۹ درباره گروه تبهکار «منسون» به سرکردگی «چارلز منسون» ساخته شد که به فروشی بالغ بر ۳۷۰ میلیون دلار دست یافت.
نگارش فیلمنامه‌های «قاتلین بالافطره» (الیور استون)، «داستان عاشقانه واقعی» (تونی اسکات) و «از طلوع تا غروب» (رابرت رودریگوئز) نیز بخش دیگری از کارنامه سینمایی «کوئنتین تارانتینو» محسوب می‌شود.

ارسال دیدگاه شما

عنوان صفحه‌ها
30 شماره آخر
بالای صفحه