روزنامه کائنات
8

صفحه آخر

۱۴۰۲ چهارشنبه ۲۷ ارديبهشت - شماره 4361

جابر قاسمعلی مطرح کرد؛

پیش‌فرض «آژانس شیشه‌ای» رفاقت است

 روز گذشته دومین جلسه «خلق ایده؛ ساخت فیلمنامه» در موزه سینمای ایران با حضور جابر قاسمعلی فیلمنامه‌نویس و مدرس فیلمنامه برگزار شد.
به گزارش کائنات به نقل از روابط عمومی موزه سینما، عصر روز گذشته ۲۵ اردیبهشت ماه دومین جلسه «خلق ایده؛ ساخت فیلمنامه» در سالن تمدن موزه سینمای ایران با حضور جابر قاسمعلی فیلمنامه‌نویس و مدرس فیلمنامه برگزار شد.
جابر قاسمعلی با بیان اینکه همه راه‌ها به فیلمنامه ختم می‌شود، گفت: یک فیلسوف یونانی جمله‌ای دارد که می‌گوید هر کسی که می‌خواهد فیلسوفی کند، باید فیلسوفی کند، اما کسی که نمی‌خواهد فیلسوفی کند نیز باید فیلسوفی کند. به عبارت دیگر اگر بخواهید فلسفه را رد کنید، باز هم باید بدانید فلسفه چیست تا بتوانید آن را نقد کنید. این فرضیه در سینما هم وجود دارد؛ کسی که می‌خواهد فیلمنامه نویسی کند، باید فیلمنامه نویسی یاد بگیرد اما کسی که قصد ندارد فیلمنامه‌نویس شود، به عنوان مثال تمایل دارد بازیگر، تهیه کننده یا کارگردان شود نیز باید فیلمنامه‌نویسی بداند.
وی ادامه داد: یک بازیگر باید فیلمنامه را بشناسد تا بتواند نقش را تحلیل کند، یک کارگردان باید به قواعد و اصول فیلمنامه آشنا باشد تا بتواند آن را آنالیز کند و ساختار روایی، لحن، ریتم و میزانسن آن را کشف کند تا بتواند آن را دکوپاژ کند. تهیه‌کننده فیلم نیز باید با فیلمنامه آشنا باشد تا بتواند یک گروه حرفه‌ای برای ساخت فیلم دست‌چین کند.
این منتقد پس از بررسی ایده و پیش‌فرض فیلم «آژانس شیشه‌ای» گفت: ایده یک خطی «آژانس شیشه‌ای» به روشنی امری غیرممکن را به یک فعل ممکن بدل می‌کند. حاج کاظم که یک رزمنده سابق است، علیرغم اعتقادش به ارزش‌های انقلابی، برای نجات همرزم قدیمی‌اش دست به گروگانگیری که یک کار غیرقانونی و امنیتی است، می‌زند.
قاسمعلی افزود: اساساً طراحی پیش‌فرض در فیلمنامه موجب می‌شود که نویسنده بتواند ایده خود را به درستی گسترش بدهد. به عبارت دیگر، پیش‌فرض در داستان همچون چتری بر فراز ایده سایه می‌افکند تا مانع از انحراف ایده به مسیرهای ناخواسته شود. پیش‌فرض همچون یک عنصر معنایی در زیر متن داستان حضور دارد و اگرچه توسط مخاطب کشف و بازشناسی می‌شود اما عملاً مانند یک چراغ راهنما برای نویسنده عمل می‌کند تا معنایی که نویسنده برای داستان خود در نظر گرفته، در لابلای مناسبات داستانی و کشمکش بین شخصیت‌ها به شکل عینی گسترش پیدا کند.
این فیلمنامه‌نویس با بررسی رابطه حاج کاظم و دوستش عباس در فیلم «آژانس شیشه‌ای» ادامه داد: پیش‌فرض این فیلم درباره رفاقت است. اینکه کسی زندگی خود را به خاطر یک دوست به خطر اندازد و برایش فداکاری کند. قاسمعلی پس از اشاره‌ای کوتاه به ویژگی فیلمنامه‌های سه پرده‌ای و نقاط عطف داستانی گفت: به طور معمول و با تایم یک فیلم صد دقیقه‌ای، پرده‌ی اول حدوداً دقیقه ۲۰ تمام می‌شود. سپس عطف یک رخ می‌دهد تا فیلم‌نامه در پرده دوم ادامه پیدا کند اما کسانی بوده‌اند که این قاعده را در هم شکسته‌اند. وی ادامه داد: در سینمای ایران هم گاه پیش آمده که نویسنده در چهارچوب ساختار سه پرده‌ای، نوآوری کند. اصغر فرهادی در فیلم «درباره الی» چنین کرده است. او نقطه عطف اول را به دقیقه ۳۰ کشانده؛ جایی که الی در دریا غرق می‌شود اما نکته مهم این است که طی این سی دقیقه تماشاگر نه تنها ارتباط خود را با فیلم از دست نمی‌دهد بلکه به شدت درگیر مناسبات بین شخصیت‌ها می‌شود.
قاسمعلی با بیان اینکه سینما همچنان نیاز به فیلمنامه داستان‌گو و سه پرده‌ای دارد، بیان کرد: برخی‌ها تصور می‌کنند فیلمنامه سه پرده‌ای کهنه و قدیمی شده است و دیگر پاسخگوی نیاز سینما دوستان نیست این نگاه اشتباه است. همچنان شاهکارهایی در سینمای داستانی وجود دارد که پس از گذر سال‌ها نه تنها دیدنی هستند بلکه بسیاری از فیلمسازان آنها را بازسازی می‌کنند. من معتقدم کسانی که می‌خواهند ساختارشکنی کنند، بهتر است چند فیلمنامه سه پرده‌ای بنویسند و پس از تجربه اصولی در این زمینه به نگارش انواع دیگر فیلمنامه روی بیاورند. درست مثل کاری که نیما یوشیج در شعر و ادبیات معاصر انجام داد. او ابتدا به وزن و بحور عروضی و قالب‌های کهن شعر تسلط پیدا کرد، سپس قاعده‌ها را در هم شکست و شعر نیمایی را خلق کرد.

ارسال دیدگاه شما

عنوان صفحه‌ها
30 شماره آخر
بالای صفحه