صفحه اول
هادی میران- از ابتدای انقلاب اسلامی تاکنون، یکی از مهم ترین محورهای سیاست خارجی ایران، ضرورت بسط نفوذ منطقه ای بوده است. اگر چه طی این سال ها، دیپلماسی فرهنگی همواره جایگاه اصلی در پیشبرد اهداف منطقه ای ایران داشت، متعاقب وقوع بیداری اسلامی در خاورمیانه و شمال آفریقا در سال های پس از 2011 و به تبع آن شکل گیری تحولات امنیتی در منطقه، بازنگری در دیپلماسی منطقه ای ایران برای تحقق منافع بیش از پیش این کشور در حوزه سیاست خارجی ضرورت پیدا کرد. به باور صاحبنظران حوزه روابط بینالملل، سیاست خارجی منطقهای و ارتقای روابط با همسایگان مهمترین و کلیدیترین بخش سیاست خارجی آن کشور را تشکیل میدهد؛ چراکه به شکل مستقیمی دربردارنده منافع و بهخصوص امنیت آن کشور است. دیپلماسی متوازن رویکردی است که دولت سیزدهم در سیاست خارجی خود آن را دنبال میکند. در همین راستا برنامهریزی دولت برای سفرهای متعدد به کشورهای منطقه و درکنار آن پیش بردن مذاکرات هستهای را شاهد هستیم. جهتگیری سیاست خارجی در دولت سیزدهم با استفاده از اسناد بالادستی بهویژه قانون اساسی و تدابیر مقاممعظمرهبری تنظیم شده، برهمین اساس وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی براساس تدابیر ریاستجمهوری، موظف است توازن را در سیاست خارجی حفظ کند. به این مفهوم که با نگاهی جامع، به منافع ملی جمهوری اسلامی در داخل و خارج از کشور با کشورهای مستقر در پنج قاره بتواند نسبت منافع ملی را تنظیم و بر آن اساس، حرکت خود را آغاز کند. در قانون اساسی جمهوری اسلامی باصراحت بر گسترش و تعمیق روابط با کشورهای مسلمان، همسایه و غیرمعاند تاکید شده و سیاست خارجی دولت سیزدهم نیز در این رابطه کاملا شفاف است و عملکرد دستگاه سیاست خارجی، همچنین ریاستجمهور در این رابطه، درطول هشتماه گذشته، مشخص و آشکار است. درواقع اولویت سیاست خارجی دولت سیزدهم، تعمیق و گسترش ارتباط با محور اقتصادی با کشورهای همسایه است که البته با ایرانهراسی که درطول تقریبا دودهه گذشته علیه جمهوری اسلامی در منطقه ایجاد شده است، دولت سیزدهم درطول ایام یادشده، توانسته مقابل این ایرانهراسی بایستد اما قطعا در این مدت کوتاه این ایران هراسی با توجه به امواج مختلفی که همچنان در این رابطه علیه جمهوری اسلامی کار میشود، به اتمام نرسیده است. درواقع دولت سیزدهم در مرحله اول سد دفاعی را برای گسترش و نهادینه شدن ایرانهراسی آغاز کرده و سفرهای متعدد مقامات دستگاه سیاست خارجی و ریاست محترم جمهوری مبین این گفته است. با عنایت به تحولاتی که در ماههای اخیر بین کشورهای حوزه خلیجفارس و جمهوری اسلامی پدید آمده و تعدادی از سران و مقامات ارشد سیاسی و اقتصادی و فرهنگی کشورهای منطقه به جمهوری اسلامی سفر کردهاند، موقعیت نزدیک کردن مواضع جمهوری اسلامی با این کشورها موقعیت بسیار ویژهای است و بهنظر میرسد جمهوری اسلامی در ارتباط با کشورهای پیرامونی و حوزه خلیجفارس یک توازن بینالمللی دارد ایجاد میکند. ضمن اینکه با عربستان ب توافق رسیدیم. با قطر هم در ارتباط با موضوعات فیمابین درحال گفتوگو هستیم. ضمن اینکه با امارات هم گفتوگو میکنیم، همچنین با کویت هم از لحاظ مسائل سیاسی مشکلی نداریم و گفتوگو میکنیم.» منافع جمهوری اسلامی در همه این گفتوگوها مدنظر مقامات سیاسی است، نکته مهم نگاه جامعی است که جمهوری اسلامی به منافع همه ملتهای منطقه دارد و همچنین احساس خطری که جمهوری اسلامی به حضور رژیمصهیونیستی در منطقه دارد نیز حائز اهمیت است و این نکته مورد تاکید جمهوری اسلامی است که هرچقدر روابط بین کشورهای حوزه خلیجفارس با یکدیگر افزایش یابد و این ارتباطات سیاسی به ارتباطات تجاری و اقتصادی و فرهنگی تبدیل شود، قطعا و یقینا امکان حضور رژیمصهیونیستی تنگتر و دشوار خواهد شد. اساسا جمهوری اسلامی ایران سر دشمنی و ناسازگاری با همسایگان خود ندارد. این راهبرد ثابت ما در چهار دهه گذشته بوده است که دولتها هم آن را در دستور کار سیاست خارجی خود قرار دادهاند. دولت سیزدهم برای اولین بار روابط با همسایگان و دیپلماسی منطقهای را به صورت مستقل از دیگر ابعاد سیاست خارجی و البته مرتبط با آنها تعریف کرد و آن را پیش برد.