صفحه اول
ملوک السادات حسینی بهشتی گفت: پدر معتقد بودند که تک تک اعضای خانواده دارای فکر و شعور و قدرت تشخیص هستند و حق انتخاب در شیوه زندگی فردی و اجتماعی دارند. هیچ گاه تحکم به داشتن حجاب و رعایت موازین شرعی نکردند، زیرا معتقد بودند اجبار در دین باعث دوری جوانان از مکتب پویای اسلام میگردد. فرزند شهید بهشتی با تأکید بر اینکه پدر در خارج از کشور نیز هرگز مرا وادار به داشتن حجاب نکردند، گفت: ایشان با آگاهی دادن، تشویق به خواندن کتابهای مرتبط با موضوع حجاب و امکان مقایسه بین دین مسیحیت و اسلام، آزادی بیش از حد و در واقع بی بند و باری دختران در جامعه غربی و بیان وظایف و مسئولیتهای دختران و زنان در اسلام و ارائه الگوهای زن مسلمان، سبب شدند که با آگاهی کامل و علیرغم دشواریهای بسیاربرای یک دختر نوجوان، حفظ حجاب و رعایت دستورات شرعی حتی در جامعه بی بندو بار غربی را انتخاب کنم. خلاصه گفت و گوی ملوک السادات حسینی بهشتی را در ادامه میخوانید: پدر برای رسیدگی به وضعیت درسی فرزندانشان هر شب تکالیف آنها را میدیدند و راهنمایی میکردند و شخصا به مدرسه فرزندانشان میرفتند و جویای پیشرفت تحصیلی آنها و احتمالا اشکالات کار میشدند. همین توجه و دقت پدر در این امر سبب شده بود که فرزندانشان در انجام تکالیف درسی نهایت سعی خود را بکنند و برای درس خواندن و تحصیل علم اهمیت فراوان قائل باشند. در واقع پدر برای تک تک اعضاء خانواده، چه مادر و چه فرزندان، چه پسر وچه دختر دوستی مهربان و دلسوز محسوب میشدند، هرگز به عنوان پدر و «ولی» خانواده که جایگاه برحق ایشان بود، بر خانواده تحکم نکردند و به جای تهدید و تجویز نکات اخلاقی چه مثبت و چه منفی از طریق دوستی با فرزندانشان، از طریق بحث و گفتگو و با توجه به استدلال منطقی و قوی ایشان برای فرزندانشان نکات اخلاقی را بازگو میکردند و همراه فرزندانشان از رویدادهای اجتماعی نتیجه گیری میکردند. با فرزندانشان آنچنان دوست وصمیمی بودند و آنچنان به تک تک آنان هر چند در سنین خردسالی بودند اهمیت قائل میشدند و شخصیت آنان را دارای تفکر وتعقل میدانستند که حتی در تصمیم گیریهای مربوط به آنان مانند انتخاب رشته تحصیلی، رفتن به سفرهای خانوادگی و... از قبل با هرکدام از فرزندانشان مشورت میکردند و از این طریق به او مشاوره میدادند تا راه صحیح را از ناصحیح وصواب را از ناصواب بازشناسند و تصمیم درست و عاقلانهای بگیرند. اصولا خصلت ایشان همانند یک معلم نمونه و الگو بود و حتی اگر خود دچار اشتباه و یا خطا در تصمیم گیریها میشدند، صادقانه به آن اعتراف میکردند، زیرا انسان را جایزالخطا میدانستند، اما راه جبران خطا را بسته نمیدیدند. به فرزندانشان نیز آموخته بودند چه در زندگی خانوادگی، چه در زندگی اجتماعی، چه در بازی و تفریح اگر دچار خطا شدند و تصمیم گیری نا به جایی داشتند بلافاصله پس از آگاهی بدان آن را تصحیح کنند و فکر نکنند همه چیز از دست رفته، همه فرصتها گذشته و دیگر جبران خطا امکان پذیر نیست، بلکه در همه حال و همه شرایط میتوان خطا را جبران کرد هرچند در مقام پدر و «ولی» خانواده باشی و هرچند در مقام معلم وآموزگاز باشی آنقدر شجاعت و شهامت داشته باشی که بگویی خطا کردم و حاضر به جبران خطای گذشته و اصلاح امور باشی. ایشان از نظر اخلاقی و رفتار برای همه ما فرزندانشان الگو و نمونه بودند. وقتی پدر خانواده در رفتار و روابط با فرزندان و حتی جامعه کمترین خطا را دارد، میتواند الگو قرار گیرد. هرگز دروغ نمیگفتند و در بسیاری از موارد صراحت لهجه ایشان سبب رنجش افراد تملق گو و چاپلوس میشد. از تهمت و افترا به دیگران به شدت دوری میکردند و تا حقیقتی برایشان محرز نشده بود، در رفتار و گفتار دیگران تشکیک نمیکردند. از هوچی گری و سفسطه بازی به شدت عصبانی میشدند و سعی میکردند حقایق را بازگو کنند هرچند به ضررشان باشد. این شیوهها را به دور از شأن مؤمن میدانستند و معتقد بودند که افراد زبون و کم مایه برای جبران کاستیها و ناتوانیهای خودشان از چنین شیوههایی برای تخطئه رقبای خود استفاده میکنند. ایشان که از مقام علمی و معنوی بالایی برخوردار بودند و جزو توانمندترین مدیران، هرگز نیازی به این نداشتند که در مورد دوستان، آشنایان و حتی رقبای خود ناروا گویند و شک و ظن در جامعه ایجاد کنند. در جریان فعالیتهای اجتماعی نیز همواره مادر را به همراه خود میبردند. چه جلسات گوناگون که در داخل کشور داشتند و چه در خارج از کشور، بخصوص آن که در اروپا میخواستند زن مسلمان با حجاب کامل به جامعه اروپایی معرفی شود و احترام به همسر در محافل دانشجویی مسلمانان نشان داده شود. در بازگشت به ایران، جلسات گوناگون سخنرانی برای دانشجویان، فرهنگیان، مهندسین، پزشکان، بازاریان و روحانیون به صورت جلسات هفتگی تشکیل میشد که ضمن تفسیر قرآن به بحث و بررسی مسایل سیاسی و اجتماعی روز مانند مسئله حجاب زن، انتخاب حجابی کامل برای محل کار و نیز مشاغل مختلف و نیز مسائلی، چون تنظیم خانواده و دیگر مسائل مبتلا به روز میپرداختند.