صفحه اول
اصغر نباتی پور - پنجشنبه روز خوبی برای اهالی موسیقی نبود. آنها با دو اسطوره و کلی خاطره وداع کردند. یک در ایران ودیگری در یونان؛ عثمان محمدپرست، استاد پرآوازه دوتارنوازی ایران درگذشت استاد شهیر دوتارنوازی ایران و خطه خراسان، عثمان محمدپرست در سن ۹۴ سالگی در خواف درگذشت. بسیاری او را با ترانه مشهور «نوایی» خراسان میشناسند که در ذهن و خاطره ایرانیان جاودان شده است. عثمان محمدپرست در ۱۳۰۷ در خواف خراسان به دنیا آمد. او به عثمان خوافی نیز شهرت دارد. از ۱۰ سالگی نواختن دوتار را آموخت. گرچه پدرش مخالف نوازندگی او بود، اما ذوق و استعداد فرزند، نظر پدر را تغییر داد. او بعدها در باره آغاز فعالیت موسیقایی خود گفته بود: «از دوازده یا سیزده سالگی با دوتار همنواز شدم و روزها و شبها بعد از فراغت از کار که جوهر هر مرد خوافی است، به سماع روحانی با خویشتن خویش میپرداختم و هیچ گاه استادی در این زمینه نداشتم. دوتار یعنی عشق، «دوتار»، ساز آرام و ملایمی است که هم نوازنده را آرامش میدهد و هم مردمی را که علاقمند به این ساز هستند.» از چاووشی و سرحدی گرفته تا دیگر مقامهای دیار خراسان، از آثاری موسیقایی هستند که عثمان محمدپرست به گونههای مختلف اجرا کرده است. عثمان محمدپرست درباره خاستگاه دوتارنوازی میگوید: «خاستگاه دوتار، سه شهر خواف، تایباد و تربت جام است که بیشتر به آهنگهای فارسی و محلی میپردازند و بعد از آن هم در قوچان، شیروان و بجنورد «دوتار» رایج است که با آن آهنگهای کردی و ترکی میزدند. از آنجا هم به ترکمنها در گنبد کاووس رسید که با دوتار، آهنگهای ترکمنی مینواختند.» ترانه «نوایی نوایی» او نخستین بار در سال ۱۳۵۳ اجرا شد.نخستین کاشی ماندگار در راستای حفظ میراث ناملموس کشور بر سر در منزل عثمان محمدپرست نصب شده است.این استاد چیرهدست موسیقی سنتی خراسان با بسیاری هنرمندان موسیقی مانند جلیل شهناز، محمدرضا شجریان، شهرام ناظری، فرهنگ شریف، اکبر گلپایگانی و اصغر بهاری همکاری داشت.فروردین سال گذشته سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس، طی مراسمی در شهرستان خواف، نشان سفیر مدرسهسازی را به عثمان محمدپرست اهدا کرد. او بانی و مشوق ساخت بیش از۹۰۰ مدرسه در ایران شناخته میشده است. ونجلیس، خالق ‹فتح بهشت› درگذشت اوانجلوس اودیسیاس پاپاتاناسیو، آهنگساز یونانی که با نام هنریاش، ونجلیس، شناخته میشد، در ۷۹ سالگی در بیمارستانی در فرانسه درگذشت.ونجلیس آهنگساز موسیقی الکترونیک، پروگرسیو و امبینت بود و با ساختن موسیقی فیلم به شهرت جهانی رسید.او در سال ۱۹۸۱ برای موسیقی فیلم ارابههای آتش برنده جایزه اسکار شد.بلیدرانر، فتح بهشت و گمشده از دیگر فیلمهایی هستند که ونجلیس قطعات موسیقی موفق و بهیادماندنی برایشان ساخت.دیوید پوتنام، تهیهکننده ارابههای آتش به بیبیسی گفت که آهنگهای ونجلیس «یک چشمانداز موسیقایی جدید آفرید”.اوستین وینتوری، آهنگساز آمریکایی هم گفت «او دوران جدیدی از موسیقی را دگرگون کرد”.دنیل پمبرتون، آهنگساز بریتانیایی هم گفت به سختی بتوان تاثیر شگرف ونجلیس بر موسیقی فیلم معاصر را دست کم گرفت.او گفت: «در عین حال به سختی میتوان درک کرد که ارابههای آتش چه قدر پیشتازانه بود.”آلبوم فتح بهشت ونجلیس هم که بر اساس موسیقی فیلمی به همین نام منتشر شد در سال ۱۹۹۵ و سه سال پس از انتشار اولیه موفقیت گستردهای یافت و رکوردهای بسیاری را شکست.این آلبوم موسیقی در ایران هم منتشر شد و ونجلیس را به یکی از پرطرفدارترین آهنگسازان معاصر در آن مقطع تبدیل کرد.سازها و مضامین الکترونیک نقش مهمی در آهنگسازی ونجلیس داشتند. ونجلیس فعالیت حرفهای خود را در دهه ۱۹۶۰ آغاز کرد و در موسیقی پاپ و همچنین آهنگسازی برای سینما و تلویزیون فعال بود.یکی از اولین موفقیتهای او با گروه پروگرسیو راک فرزندان آفرودیت بود. قطعه باران و اشک این گروه در سال ۱۹۶۸ یکی از پرطرفدارترین آهنگها در سطح اروپا شد.ونجلیس در دهه ۱۹۷۰ به آهنگسازی و نوازندگی راک و پاپ و همچنین برای سینما، تئاتر و تلویزیون ادامه داد.در این دوره او به لندن نقل مکان کرد و از جمله با جان اندرسون، خواننده گروه یس همکاریهایی داشت.موفقیت جهانی ونجلیس در دهه ۱۹۸۰ و با ارابههای آتش آغاز شد که در سال ۱۹۸۱ برای آن اسکار گرفت.این فیلم تاریخی که در مقطع بین دو جنگ جهانی میگذشت درباره دو دونده اسکاتلندی با باورهای سیاسی و هویت مذهبی متفاوت بود.فیلم با صحنهای از تمرین دوندگان در کنار ساحل و با موسیقی ونجلیس آغاز میشود، ترکیبی که در تاریخ سینما ماندگار شده است.قطعهای که ونجلیس برای این فیلم ساخت هویت موسیقایی مدرنتری از بافت تاریخی فیلم داشت، اما نه تنها به خوبی روی آن مینشست، که بین بیننده و آن دوران پل میزد.این فیلم برنده چند جایزه اسکار، از جمله برای ونجلیس شد. در سال ۱۹۸۲ هم ونجلیس آهنگ فیلم گمشده کوستا گاوراس، کارگردان یونانی هموطن خود را ساخت.این فیلم هم، که درباره گم شدن یک خبرنگار آمریکایی پس از کودتای شیلی بود، برنده نخل طلای کن شد.در همان سال موسیقی فیلم بلیدرانر، ساخته ریدلی اسکات هم به قطعهای اثرگذار تبدیل شد.پس از این موفقیتها ونجلیس در اجرا و آهنگسازی برنامههای بسیاری، همچون المپیک سیدنی و المپیک آتن نقش داشت و حتی ناسا از آهنگهای او استفاده کرد. ونجلیس درباره موسیقی خود گفته بود: «علاقهام به این نبود که برای ارکستر سمفونیک آهنگ بسازم، کاری که به سادگی از پسش برمیآمدم. بلکه میخواستم از آن فرا بروم و کارهایی کنم که ارکستر سمفونیک قادر به آن نبود.”»فکر میکنم هم که در ساختن چنین چیزی موفق شدم.»