صفحه اول
مهدیه رحمانی نیا- مقام زن در اسلام چنان است که در قرآن کریم سومین سوره مفصل به نام «النساء» نامیده شده است و در ده سوره دیگر مسائلی مربوط به حقوق و منزلت زنان است و همه جا در خطابات عام آنان مورد خطابند و همچنین می توان از بسیاری از مفاهیم قرآن می توان نکات مهمی را در این رابطه استنباط کرد و می توان این ادعای دروغ را که اسلام برای زن ارزشی قائل نیست بدینوسیله بطور کلی منتفی دانست . اسلام زن را بعنوان مسئله مهم زندگی و متمم حیات انسانی در مسائل اجتماعی ، اخلاقی و قانونی خود جا داده و او را به عنوان عضو موثر جامعه دانسته است. زنان هم متقابلاً در پرتو معنویت و عظمت انقلاب اسلامى به این واقعیت رسیدند که اسلام براى آنها هویتى انسانى قائل است که ریشه در گرایشهاى عالى دارد و الگوگیرى از مکتب حضرت زهرا(س) بزرگ بانوى عالم بشریت و اتکال به قوّه لایزال الهى و چنگ زدن به ریسمان حق آنان را در جایگاهى رفیع و ارزشمند قرار داد. امام به دو دلیل معتقد بود زنان از مقام و منزلت والایی برخوردارند و باید برای اعاده حقوق از دست رفته آنان تلاش کرد: نخست آنکه زنان نیمی از آحاد هر جامعه ای به حساب می آیند و بنابراین، حق آنان است که در مسائل سیاسی و اجتماعی جامعه خود مشارکت کرده و در حل مشکلات کشور سهیم باشند. از دیدگاه امام خمینی اسلام زن را مثل مرد در همه شئون دخالت می دهد و مرد و زن باید با هم اقدام به آبادانی کشور خود کنند. دوم آنکه زن دارای نقش مادری است و به لحاظ اهمیت او در انسان سازی دارای نقشی شبیه نقش قرآن مجید است و شغل مادری در ردیف شغل پیامبری قرار دارد. به گفته امام: «انبیا آمده اند که انسان بسازند و باید شغل مادرها هم همین باشد.» نقش زنان در صحنههاى قبل از پیروزى انقلاب اسلامى، ایران بسیار فعالانهتر و قویتر از هر زمان دیگرى بود. حضور زنان در صحنههاى مبارزه و تلاش، مثلاً بردبارى خانوادههاى انقلابى در برابر انبوه مشکلاتى که رژیم ستمگر شاه براى آنها پیش مىآورد، ترغیب و تشویق همسران و پسران و مجاهده و تلاش در سرنگونى طاغوت از جمله عوامل مؤثر در روند روبه تکامل انقلاب بود. صبورى مادران داغدیده که جوانهاى خود را در صحنه تظاهرات و راهپیمایىها از دست مىدادند و هیچ شکایتى نداشتند از امورى است که نمىتوان همانندى براى آن در جنبشهاى ملى و یا مذهبى در دیگر نقاط جهان پیدا کرد. در واقع اگر همکارى خالصانه زنان با همسرانشان در میادین مبارزه، زندان رفتن و شکنجه و آزار نبود شاید این مقاومتها در راه پیروزى به ثمر نمىرسید و ریشههاى سازنده و شکل دهنده انقلاب پا نمىگرفت، شهادت تعداد زیادى از زنان مسلمان چه در تظاهرات و چه در زندانها از جمله واقعه 17 شهریور و نداى لبیک به رهبر انقلاب در راهپیمایىهاى گستردهاى چون تاسوعا و عاشوراى سال 57 نشانگر روحیه بالا و وفادارى زنان به اسلام و رهبر آن بود که از ارادهاى محکم و خللناپذیر و ایمانى قوى سرچشمه مىگرفت. مأموران رژیم وقتى صحنه نمایش میلیونى زنان را در تظاهرات خیابانى مىدیدند و رفتارهاى محبتآمیز و مادرانه آنها که دلسوزانه مىخواستند به جمع ملت بپیوندند را مشاهده مىکردند، در یک لحظه تصمیم مىگرفتند و به آغوش مردم باز مىگشتند و اسلحههاى خود را بسوى فرماندهان و سرسپردگان رژیم نشانه مىگرفتند. امام خمینى که بارها به نقش کلیدى و قابل ملاحظه زنان در پیروزى انقلاب تأکید کرده فرمودهاند:«... در تظاهرات خیابانى زنان ما، بچههاى خردسال خود را به سینه فشرده بدون ترس از تانک و توپ و مسلسل به میدان آمدهاند...آنان نقش ارزندهاى در مبارزات ما ایفاء کردهاند. در چه تاریخى این چنین زنانى را سراغ دارید و در چه کشورى» و در جاى دیگر از سهم عظیم بانوان در پیروزى انقلاب چنین فرمودهاند:«شما بانوان در ایران ثابت کردید که در پیشاپیش این نهضت قدم برداشتید، شما سهم بزرگى در نهضت اسلامى ما دارید. شما در آینده براى مملکت ما پشتوانه هستید. از شماست که مردان و زنان بزرگ تربیت مىشود. در دامن شما مردان و بانوان بزرگ تربیت مىشوند شماها عزیز ملت هستید. پشتوانه ملت هستید.» شهید مطهرى نیز بر نقش سازنده و مفید بانوان در انقلاب اشاره دارد و مىفرماید: «انقلاب اسلامى ایران ویژگىهایى دارد که مجموع آن را در میان تمامى انقلابهاى جهان بىنظیر و بىرقیب ساخته است یکى از آن ویژگىها ذى سهم بودن بانوان است. بانوان سهم بزرگى از انقلاب را به خود اختصاص دادند و این حقیقتى است که جملگى برآنند.»