بازگشت جنگ سرد
موسی غلامی- جنگ سرد نوعی درگیری میان ملتهاست که موجب فعالیت نظامی مستقیم نمیشود اما در درجه نخست فعالیتهای اقتصادی و سیاسی، تبلیغاتی، اعمال جاسوسی یا جنگ نیابتی را به همراه دارد که توسط جایگزینها یا نایبهایی انجام میشود. این اصطلاح معمولاً برای اشاره به جنگ سرد ایالات متحده آمریکا و شوروی استفاده میشود. جایگزینها معمولاً ایالتها، کشورها یا سازمانهاییاند که دولت تابع کشورهای دشمن هستند، یعنی ملتهایی که تحت نفوذ سیاسی یا متحد با آنها هستد. مخالفان در جنگ سرد اغلب کمکهای اقتصادی یا نظامی مانند سلاح، پشتیبانی تاکتیکی یا مشاوران نظامی را در اختیار کشورهایی که در درگیری کمتری با کشور دشمن هستند، میگذارند.
جنگ سرد به دورهای از رقابت، تنش و کشمکش ژئوپلیتیکی بین اتحاد جماهیر شوروی و متحدانش (بلوک شرق) و ایالات متحده آمریکا و متحدانش (بلوک غرب) بعد از جنگ جهانی دوم گفته میشود. به طور کلی دوره زمانی جنگ سرد از ۱۹۴۷ و آغاز دکترین ترومن تا فروپاشی شوروی در ۱۹۹۱ در نظر گرفته میشود. به دلیل آنکه در این دوران هرگز درگیری نظامی مستقیم میان نیروهای ایالات متحده و شوروی به وجود نیامد اما گسترش قدرت نظامی و کشمکشهای سیاسی منجر به جنگهای نیابتی و درگیریهای مهم بین کشورهای پیرو و همپیمانان این دو ابرقدرت شد، از واژه سرد برای توصیف این جنگ استفاده میشود. ریشههای جنگ سرد به پیروزی متفقین در جنگ جهانی دوم و پایان اتحاد موقت آمریکا و شوروی بر علیه آلمان نازی و در ادامه درگیری ایدئولوژیک و ژئوپلتیک دو کشور برای گسترش نفوذ جهانی باز میگردد. ترس از دکترین نابودی حتمی طرفین باعث شد تا هیچ یک از دو طرف حمله پیشگیرانه اتمی را آغاز نکنند. به غیر از مسابقه تسلیحات هستهای و استقرارهای مرسوم نیروهای نظامی دو طرف از راههای دیگر همچون جنگ روانی، کارزارهای تبلیغات سیاسی، جاسوسی، تحریمهای اقتصادی گسترده، رقابت در مسابقات ورزشی و فناوری مثل رقابت فضایی برای اثبات برتری خود استفاده کردند.
در طول این جنگ، درگیری نظامی مستقیمی بین نیروهای آمریکایی و شوروی رخ نداد، اما گسترش قدرت نظامی، کشمکشهای سیاسی و درگیریهای مهم بین کشورهای پیرو و همپیمانان این ابر قدرتها از دستآوردهای جنگ سرد به حساب میآید. آمریکا و شوروی که در طول جنگ جهانی دوم در مقابل آلمان نازی متحد بودند، حتی قبل از پایان جنگ بر سر چگونگی دوبارهسازی جهان پس از جنگ با هم اختلاف داشتند. پس از جنگ جهانی دوم در حالی که آمریکا در تلاش بود تا کمونیسم را در جهان محدود کند، گستره جنگ سرد به تمام جهان به ویژه اروپای غربی، خاورمیانه و جنوب شرقی آسیا کشیده شد. در این دوره، جهان با بحرانهایی از قبیل دیوار برلین (1949- 1948) جنگ کره (1953- 1950) جنگ ویتنام (1965-1973)، بحران موشکی کوبا (1962) و جنگ شوروی در افغانستان روبهرو شد که هر لحظه امکان یک جنگ جهانی دیگر را ایجاد میکرد. یکی از دلایل مهم دوری هر دو طرف از ایجاد یک جنگ مستقیم، دسترسی آنها به سلاحهای هستهای و ترس از استفاده طرف مقابل از این سلاحها بود. در نهایت در انتهای دهه ۱۹۸۰ و با دیدارهای مقامات عالی رتبه که به وسیله آخرین رهبر شوروی؛ میخائیل گورباچف ترتیب داده شد و برنامههای اصلاحی وی، جنگ سرد پایان یافت.
عبارت «جنگ سرد» پیش از سال ۱۹۴۵ به ندرت کاربرد داشت. برخی نویسندگان معتقدند که دون ژان مانوئل اسپانیایی در قرن چهاردهم، برای نخستین بار آن را (در زبان اسپانیایی) هنگام برخورد با درگیری میان مسیحیت و اسلام به عنوان «جنگ سرد» به شکل اصطلاح به کار برد. هرچند او از واژه «خفیف» به جای «سرد» استفاده کرده بود اما واژه «سرد» اولین بار در ترجمهای اشتباه در قرن نوزدهم پدید آمد.
در پایان جنگ جهانی دوم، جورج اورول از این اصطلاح در مقاله «شما و بمب اتمی « که در ۱۹ اکتبر ۱۹۴۵ در روزنامه بریتانیایی تریبون منتشر شد استفاده کرد. او جهانی را در نظر داشت که در سایه تهدید جنگ هسته ای زندگی میکند، درباره «صلحی که صلح نیست» هشدار داد که آن را «جنگ سرد» نامید. اورول به مستقیماً به این جنگ به عنوان درگیری ایدئولوژیک بین اتحاد جماهیر شوروی و قدرتهای غربی اشاره کرد. علاوه بر این، اورل در ۱۰ مارس ۱۹۴۶ در روزنامه آبزرور نوشت «پس از کنفرانس مسکو در دسامبر گذشته، روسیه شروع به ایجاد « جنگ سرد «در بریتانیا و امپراتوری بریتانیا کردهاست.»
«افزایش سن بازنشستگی»، راهی برای تعادل منابع و مصارف صندوقهای بیمهای
استاد دانشگاه و معاون اسبق وزارت رفاه با اشاره به افزایش دوساله سن و سنوات بازنشستگی در لایحه بودجه ۱۴۰۱ گفت: اصلاح نظام درآمد - هزینه و تعادل منابع و مصارف صندوقهای بازنشستگی تنها با صرف اصلاحات پارامتریک، امری دست نیافتنی خواهد بود و لازم است اقدامات ساختاری نیز صورت بگیرد.
محمدرضا واعظمهدوی در این باره اظهار کرد: اصلاحات پارامتریک نظام تامین اجتماعی در سال های اخیر در همه جای دنیا مدنظر قرار گرفته و اعمال شده است.
وی افزود: نظام تامین اجتماعی در دهههای اخیر با پدیدههای جدیدی در دموگرافی جمعیتی مواجه شده است. افزایش سن امید به زندگی، پیدایش تکنولوژیهای جدید پزشکی که هزینههای درمان دوران سالمندی را افزایش میدهد، پاندمی کرونا و نظایر آن، هزینههای بیمه را افزایش میدهد.
معاون اسبق وزارت رفاه با بیان اینکه همه اینها باعث میشود عدم تعادل بر نظام بازنشستگی میان منابع و مصارف ایجاد شود گفت: یکی از راهحلهایی که برای مقابله با این عدم تعادل وجود دارد همین اصلاحات پارامتریک است یعنی بالابردن سن بازنشستگی مترادف با سن امید به زندگی به نحوی که شاغلین دوره طولانیتری در حوزه دستمزدبگیری طی کنند. حتما باید دوران اشتغال بیمه شدگان از دوران مستمریبگیری طولانی تر باشد.
واعظمهدوی افزود: تعادل منابع و مصارف بازنشستگی فقط در شرایطی قابل تحقق و تخمین و برآورد است که دوران مستمری بگیری یک سوم دوران اشتغال باشد. به عنوان مثال اگر امید به زندگی را حدود ۷۴ سال در ایران در نظر بگیرید و فردی در سن ۲۰ سالگی وارد شغل شود، دو سوم این ۵۴ سال باید در حوزه اشتغال و یک سوم در دوره مستمریبگیری بگذرد. یعنی حدود ۳۵ سال دوره اشتغال فرد طی شود و حدود ۲۰ سال مستمریبگیری داشته باشد. در چنین حالتی تعادل ایجاد میشود. وی با بیان اینکه این موضوع باید بهویژه برای مشاغلی چون مشاغل اداری و کارکنان دولت برقرار باشد، نه کارگری که در معدن ذغال سنگ کار میکند و بدنش بیش از ۲۰ سال کشش کار ندارد گفت: اما برای کارگر، کارمند، مشاغل عادی و اداری، معلمان و امثالهم باید این اصلاحات انجام شود. رئیس انجمن علمی اقتصاد سلامت تاکید کرد که اصلاح نظام درآمد - هزینه و تعادل منابع و مصارف صندوقهای بازنشستگی تنها با صرف اصلاحات پارامتریک، امری دست نیافتنی خواهد بود و لازم است اقدامات ساختاری نیز صورت بگیرد. در کشورهای نروژ و اسکاندیناوی تمام درآمدهای نفتی به صندوقهای بین نسلی منتقل میشود و غیراز منابع حاصل از پرداخت حق بیمهها منابع حاصل از سرمایهگذاری اموال و درآمدهای نفت هم کمک میکند تا این بودجه تامین شود. واعظمهدوی با بیان اینکه در قانون نظام جامع رفاه هم لایه بیمههای تکمیلی دیده شده که متاسفانه تا به امروز وزارت رفاه روی این موضوع برنامه ریزی و اقدامی نکرده است گفت: لذا لازم است که طراحی لایههای بیمه بازنشستگی تکمیلی هم علاوه بر اصلاحات پارامتریک در دستورکار قرار بگیرد. وی افزود: لازم است که وابستگی بودجه به درآمدهای نفتی کاهش یابد، درآمدهای حاصل از واگذاری داراییهای سرمایهای یا نفت یا واگذاری و فروش اموال مازاد دولت، همه اینها به سمت ایجاد ذخایر برای صندوقهای بازنشستگی بین نسلی هدایت شود؛ چرا که کارگران امروز، بازنشستگان فردا خواهند بود.
مردی پیش از دریافت دُز نهم واکسن کووید در بلژیک دستگیر شد
مردی در بلژیک پس از اقدام برای دریافت نهمین دُز واکسن کووید-۱۹ دستگیر و به تلاش برای دریافت گواهی واکسیناسیون برای افراد واکسنگریز در ازای دریافت پول متهم شد.
این مرد ۳۳ ساله با در دست داشتن اوراق هویت فرد دیگری در یک مرکز واکسیناسیون حاضر شد که پیش از انجام تزریق از سوی کارکنان آن مرکز به عنوان فردی که مدام برای دریافت واکسن مراجعه میکند، شناسایی شد.
بررسیهای اولیه نشان میدهد که این فرد با وجود دریافت هشت دُز واکسن کووید-۱۹ از سلامت کامل جسمی برخوردار است و از عارضه خاصی رنج نمیبرد.
پلیس بلژیک هنوز هویت او و افرادی که از طریق او گواهی واکسیناسیون دریافت کردهاند را اعلام نکرده ولی برای آنها پرونده جعل اسناد تشکیل داده است.
به گزارش یورونیوز، دولت بلژیک در پی همهگیری سویه امیکرون محدودیتهای اجتماعی تازهای را به اجرا میگذارد. بر پایه این محدودیتها از ۲۶ دسامبر (دو روز آینده) بازارهای سرپوشیده کریسمس، سینماها، تئاترها و سالنهای کنسرت تعطیل خواهند شد و مسابقات ورزشی بدون تماشاگر برگزار خواهد شد. همچنین الزام پوشیدن ماسک در فضاهای عمومی سرپوشیده و قانون کار از خانه برای چهار روز در هفته و تعطیلی بارها و رستورانها پس از ساعت ۱۱ شب به قوت خود باقی خواهد ماند.