انبوه مشکلات ارتباطی، خلقی، اخلاقی، مرواداتی در سر راه زوجها؛
متغیر اقتصادی «به تنهایی»
مولد طلاق نیست
شماری از پژوهشها نشان میدهد برخی متغیرهای اقتصادی مانند رشد تورم، گرانی، بیکاری، تعطیلی کارگاهها، کسادی کسبوکار و افزایش هزینههای معیشتی، به افزایش جدایی زوجها منجر میشود؛ این موضوع البته در بازه زمانی ۱۰ ساله اخیر که طلاق نزدیک به ۳۰ درصد افزایش داشته است،از جهاتی قابل توجیه است؛ زیرا در ۱۰ سال اخیر حداقل دو بار شوک اقتصادی بزرگی به جامعه وارد شده که مرتبط با آغاز و بازگرداندن تحریمهای بیسابقه بوده است.
بار نخست در اوایل دهه نود در اواخر دولت دهم و بار دوم در سال ۹۷ همزمان با خروج آمریکا از برجام و بازگشت تحریمها بود که با جهش نرخ ارز و دیگر نیازهای عمومی همراه شد؛ در این شرایط قابل درک است که بیکاری یکی از زوجها و یا فشار اقتصادی ناشی از ورشکستگی یا آوار قرض و نداری بر سر معیشت خانوار، ممکن است، عامل مهمی برای از همپاشیدن یک خانواده باشد. با این حال در نقض این گزاره، موارد زیادی وجود دارد که قابل چشمپوشی نیست. در مناطق مرفهنشین شهرهای بزرگ کشور از جمله تهران، طلاق بهگونهای بیسابقه در حال رشد بوده و گاه به ۶۰ درصد هم رسیده است.اگر یکی از ملاکهای برخورداری خانوادهها را از نظر شرایط اقتصادی و رفاهی، مربوط به منطقه یا محل زندگی آنها بدانیم، گزارشهای متعددی در دست است که در مناطق مرفهنشین شهرهای بزرگ کشور از جمله تهران، طلاق بهگونهای بیسابقه در حال رشد است و گاه به ۶۰ درصد هم رسیده؛ در میانه دهه ۹۰ که اتفاقا چند سالی بیشتر از نخستین شوک اقتصادی بزرگ نگذشته بود، محمد علی محزون مدیرکل وقت آمار و اطلاعات جمعیتی سازمان ثبت احوال کشور، در یک برنامه تلویزیونی، آمار طلاق در شمال تهران را نزدیک به ۶۰ درصد و بیش از ۲.۵ برابر جنوب پایتخت اعلام کرده بود و در مقایسهای دیگر، آمار طلاق در کلانشهرها را بسیار بیشتر از شهرستانها و مناطق کمتربرخوردار تحلیل کرده بود.
تدوام نسبی این وضعیت در ۶ سال اخیر نشان میدهد که متغیر اقتصادی «به تنهایی» نمیتواند مولد طلاق یا رشد آن باشد زیرا در غیر این صورت باید شاهد بیشترین طلاقها در مناطق محرومتر و حاشیهای کشور باشیم و در میان خانوادههای دهکهای اول تا سوم، شاهد کاهش طلاق باشیم که اینگونه نبوده است.
دلایل و انگیزشهای مختلفی برای جدایی در زوجهای مرفه وجود دارد که خارج از حوصله این نوشتار است اما به هر ترتیب به نظر میرسد تا انجام یک پیمایش گسترده کشوری و سنجش همه عوامل «اقتصادی»، «اجتماعی»، «فرهنگی»، «فردی»، «میانفردی» و «روانشناختی»، نمیتوان به طور قطع اعلام کرد کدام عامل یا عوامل، نقش اصلی را در ناپایداری نهاد خانواده در یک دهه اخیر و افزایش جداییها داشتهاند.
اما هرچه قدر ناگزیریم درباره پیامدهای شرایط اقتصادی بر رشد طلاق، با عدم قطعیت صحبت کنیم، درباره ریشههای روانشناختی و فقر مهارتی منجر به طلاق در دو بُعد فردی و میانفردی کمتر کسی تردید دارد؛ دادگاههای خانواده، مراکز مشاوره قوه قضائیه، مراکز مشاوره و خدمات روانشناسی دولتی و خصوصی همگی شاهد حضور افرادی زیادی هستند که دلیل استمداد برای جدایی را مشکلات ارتباطی، خلقی، اخلاقی، مرواداتی، اعتیاد و دیگر انواع ناسازگاریها عنوان میکنند. میزان مراجعهها به مراکز مشاوره روانشناختی کشور نشان میدهد در سالهای اخیر بخش بزرگی از متقاضیان کسانی بودهاند که یا در آستانه طلاق هستند، یا طلاق گرفتهاند یا مدتهاست در وضعیت طلاق عاطفی قرار دارند.
البته همچنان که در بخش گذشته بخش پیشین این مطلب عنوان شد، هرگز نمیتوان طلاق را در همه موارد و تحت هر شرایطی، امری منفی تلقی کرد؛ چه بسیار خانوادههایی که در صورت نبودن امکان طلاق، دچار آسیبهای متعدد روانی و حتی جسمانی، بویژه در ارتباط با فرزندان میشدند و از اساس به همین دلیل است که شارع مقدس، طلاق را ممنوع اعلان نکرده؛ اما به طور قطع در یک جامعه نیمهسنتی و مذهبی همچون ایران، رشد شتابان طلاق با روند کنونی، بیانگر کژکارکردی نهاد خانواده و دیگر متولیان حاکمیتی تحکیم ازدواج و خانواده است. ریشه برخی از طلاقها در انتخاب نامناسب و نامتناسب همسر است و به همین دلیل در سالهای اخیر «مشاوره پیش از ازدواج» تا این حد رواج داشته است؛ اگر چه بیش از چند سال از رواج این نوع مشاوره نمیگذرد و برای درک آثار قطعی آن، نیازمند زمان بیشتری هستیم.گاهی به طنز شنیدهایم که «ریشه همه طلاقها در ازدواج است»! این گزاره خارج از شوخی، البته یک حقیقت را در دل خود نهان دارد که ریشه برخی از طلاقها در انتخاب نامناسب و نامتناسب همسر است و به همین دلیل در سالهای اخیر «مشاوره پیش از ازدواج» تا این حد رواج داشته است؛ اگر چه بیش از چند سال از رواج این نوع مشاوره نمیگذرد و برای درک آثار قطعی آن، نیازمند زمان بیشتری هستیم اما گزارشهای میدانی نشان میدهد مشاورههای پیش از ازدواج تا کنون بهطور قطع نتوانسته سهم آنچنانی در کاهش طلاق یا جلوگیری از شکلگیری یک پیوند زناشویی نامناسب و اشتباه داشته باشند.
۷۶ فوتی و ۳۱۰۹ ابتلای جدید کرونا در کشور
بنابر اعلام وزارت بهداشت، در شبانه روز گذشته ۳۱۰۹ مبتلا به کرونا در کشور شناسایی شدند. همچنین ۹ استان مرگومیر ناشی از کرونا نداشتند.
تا روز گذشته (۱۴ آذر ۱۴۰۰) و بر اساس معیارهای قطعی تشخیصی، ۳ هزار و ۱۰۹ بیمار جدید مبتلا به کووید۱۹ در کشور شناسایی شد که ۵۹۳ نفر از آنها بستری شدند. مجموع بیماران کووید۱۹ در کشور به ۶ میلیون و ۱۳۴ هزار و ۴۶۵ نفر رسید. متاسفانه در طول ۲۴ ساعت گذشته، ۷۶ بیمار کووید۱۹ جان خود را از دست دادند و مجموع جان باختگان این بیماری به ۱۳۰ هزار و ۲۰۰ نفر رسید. در شبانه روز گذشته در ۹ استان کشور شامل کهگیلویه و بویراحمد، چهارمحال و بختیاری، قزوین، بوشهر، ایلام، قم، کرمانشاه، البرز و مازندران، هیچ موردی از مرگ و میر بیماران کرونایی، گزارش نشده است. خوشبختانه تا کنون ۵ میلیون ۹۲۳ هزار و ۳۱۶ نفر از بیماران، بهبود یافته و یا از بیمارستانها ترخیص شده اند. سه هزار و ۲۴۹ نفر از بیماران مبتلا به کووید۱۹ در بخش های مراقبت های ویژه بیمارستانها تحت مراقبت قرار دارند. تا کنون ۳۹ میلیون و ۳۰۹ هزار و ۸۷ آزمایش تشخیص کووید۱۹ در کشور انجام شده است. در حال حاضر ۲ شهر کشور در وضعیت قرمز، ۹ شهر در وضعیت نارنجی، ۱۵۳ شهر در وضعیت زرد و ۲۸۴ شهر در وضعیت آبی قرار دارند.
خطر تماس طولانی مدت با آلایندهها
برای قلب و عروق
طبق گزارش سازمان جهانی بهداشت (WHO) آلودگی هوا بزرگترین عامل تهدید کننده سلامت در سراسر جهان است و سالانه بیش از ۴.۲ میلیون مورد مرگ را به خود اختصاص می دهد. علاوه بر این، نتایج مطالعات نشان می دهد قرار گرفتن مزمن و طولانی مدت در معرض ذرات آلاینده به خطر بروز بیماریهای قلبی و عروقی و تنفسی کمک میکند و به طور خاص با فشار خون بالا مرتبط است. در این مطالعه تاثیر آلاینده های ذرات معلق بر بروز طولانی مدت عارضه فشار خون در اسپانیا مورد ارزیابی قرار گرفت که تایید کننده ضرورت بهبود کیفیت هوا تا حد ممکن به منظور کاهش خطر ابتلا به بیماریهای قلبی متابولیک است. در این بررسی ۱۱۰۳ فرد ۱۸ تا ۸۳ ساله شرکت داشتند. هیچ یک از شرکت کنندگان در شروع مطالعه (۲۰۱۰-۲۰۰۸) به عارضه فشار خون بالا مبتلا نبودند و وضعت سلامت آنان تا سال ۲۰۱۷-۲۰۱۶ تحت کنترل بود. در چندین مطالعه که پیش از این انجام گرفته ارتباط کوتاهمدت و بلندمدت آلایندههای هوای محیط با فشار خون و سطح فشار خون توضیح داده شده، اما مطالعات کمی به ارتباط بین قرار گرفتن طولانیمدت در معرض این ذرات و بروز فشار خون بالا به شیوهای آیندهنگر پرداختهاند. طی مراحل مطالعه، شرکت کنندگان تحت معاینه پزشکی قرار گرفتند و نمونه خون آنان آزمایش شد. به گزارش ایسنا به نقل از نیوز مدیکال، محقان اظهار داشتند: داده های ما با شواهد زیادی مطابقت دارد که نشان می دهد آلودگی هوا ممکن است در بروز عارضه فشار خون بالا نقش داشته باشد. همچنین تایید کننده این واقعیت است که ذرات آلاینده بزرگترین تهدید برای سیستم قلبی عروقی است.