سرقت و ضد سرقت
معین کاظمی - افزایش جرایم و بزهکاری، امنیت جامعه را کاهش داده و موجب ناپایداری توسعه میشود. میزان بزهکاری در شهرهای بزرگ و بویژه در کلانشهرهای دنیا، نسبت به سایر شهرها و نقاط روستایی بسیار بیشتر است. یکی از مهمترین و شایعترین انواع بزه، سرقت و البته سرقت به عنف است. در کشور ما مطابق آمارهای رسمی، بالاترین نرخ این بزه، در شهر تهران وجود دارد و به تبع آن، بیشترین سرمایه های مادی و غیرمادی و اقدامات کاهشی برای حل این مسأله اختصاص مییابد. اما نتایج، همیشه مطابق پیش بینی و خواسته مدیران شهری، مسئولان انتظامی و قضایی نیست. دستاوردهای پژوهشی از یک سو و تجارب عملی از جانب دیگر نشانگر آنست که اقدامات پلیسی و امنیتی کردن فضای جامعه به منظور کاهش بزهکاری، نه امری است ممکن و نه راهی است درست. همچنان که نقص راهکارهایی چون بهبود شرایط اقتصادی و فرهنگ سازی، در اینست که طولانی و دیربازده هستند.
سرقت یکی از جرائم مهمی است که علیه اموال و مالکیت افراد ارتکاب میابد. قانونگذار در قانون مجازات اسلامی جهت حمایت از اموال و مالکیت افراد در ماده 268 به سرقت حدی اشاره کرده است و در مواد 651 تا 667 به سرقت تعزیری اشاره نموده است.
در تعریف سرقت چیست باید گفت، سرقت در ماده 267 قانون مجازات اسلامی اینگونه بیان شده است که سرقت ربودن مال متعلق به غیر است در واقع سرقت عملی است که همراه با ربایش، قاپیدن، برداشتن مالی که متعلق به شخص دیگر است بدون اجازه صاحب و یا متصرف قانونی آن واقع می گردد و اگر عمل ربایش در این جرم وجود نداشته باشد عمل ارتکابی سرقت نخواهد بود.
سرقت مانند سایر مسایل اجتماعی پدیده ای بغرنج و پیچیده است که موجب افزایش هزینه های تولید شده و بخش های زیادی از بیت المال و سایر امکانات کشور باید صرف پیشگیری از وقوع سرقت و مبارزه با سارقان، اداره زندانها و تامین زندگی خانوادههای زندانیان و دیگر موارد شود که آثار زیانبار آن بر جامعه تحمیل و اضطراب و نگرانی دامنگیر خانواده ها می شود.
ماهیت انحرافات اجتماعی در نظریههای بیسازمانی اجتماعی، تخطی از قواعد، قوانین و هنجارهای اجتماعی است که هنجارهای اجتماعی جنبه مطلوب خود را برای فرد از دست داده و فرد نمی تواند مسیر و جهت رفتار خویش را تعیین کند.
امروزه به لحاظ پیچیدگی روابط اجتماعی و وجود رابطه اجتناب ناپذیر در زندگی شهروندان، جرم سرقت نه تنها شخص مالباخته، بلکه به موازات آن امنیت و احساس امنیت جامعه را نیز متزلزل می کند و انگیزه کار و تلاش و سرمایه گذاری را از بین می برد.
فقر ناشی از بیکاری بزرگترین علت وقوع جرم در جوامع بشمار میرود، مطالعات جامعه شناسان همواره خبر از تاثیر مشکلات اقتصادی بر آسیبهای اجتماعی و تمایل افراد به تبهکاری دارد و آسیبهایی که با اندکی تامل میتوان به راحتی سایه سنگین فقر را بر آن مشاهده کرد.
در واقع ریشه بسیاری از مشکلات و کجرویهای اجتماعی معضل بیکاری است ، جوانان و افراد زیادی بدلیل بیکاری و نداشتن شغل به کجرویهای اجتماعی کشیده می شوند.
به گفته جامعه شناسان و روانشناسان امروزه برخی از افراد به دلایل مختلفی از جمله فقر، مشکلات فردی، اقتصادی و غیره به سرقت روی میآورند، سرقت یکی از شایعترین جرائم در اکثر جوامع بشری است و بخش زیادی از پروندههای موجود در مراجع قضایی را به خود اختصاص داده است.
. براساس بررسی های جامعه شناختی افزایش جمعیت، نرخ بالای بیکاری، تغییر در الگوهای مصرف و افزایش هزینه های زندگی و مهاجرت از جمله عوامل شکلگیری برخی آسیب های اجتماعی و بزهکاری ها در جامعه است که سرقت یکی از این آسیب ها با فراوانی بالا و فقر مادی از مهمترین عوامل وقوع آن است.
مهار سرقت یک جانبه نیست و همه باید مشارکت کنند این در حالی است که می بینیم در جاهای دولتی، نگهبان گذاشته اند و به او حقوق می دهند اما گفته می شود که باز سرقت شده است. چرا باید سرقت شود؟ براساس قانون وقتی سرقتی انجام می شود باید سارق را شناسایی و دستگیر کرده و تحویل مقامات قضائی بدهیم تا به زندان برود اما قبل آن موضوعی نداریم که اگر سهل انگاری صورت گرفت و این سهل انگاری منجر به سرقت شد، فرد سهل انگار را بازخواست کنیم.
ارتباط استفاده از اینترنت با افزایش تنهایی و کاهش روابط اجتماعی
یک روانشناس گفت: میزان استفاده از اینترنت و شبکههای مجازی در زوجینی که احساس تنهایی بیشتری را گزارش میدهند، بیشتر است چراکه افزایش کاربرد اینترنت با افزایش تنهایی و کاهش روابط اجتماعی مرتبط است.
گوهر یسنا انزانی اظهار کرد: این روزها به علت کووید ۱۹ و اخبار فوت عزیزان این احساس تنهایی شدت گرفته است. در واقع احساس تنهایی پدیدهای ذهنی و تجربهای منفی و ناخوشایند است که طی ارزیابی فرد از روابطی که دارد با روابط ایدهآلی که آرزوی آن را دارد ایجاد میشود.
به گفته این روانشناس تنهایی ناشی از مجموعهای از احساسات، شناختها، پریشانیها و تجارب هیجانات منفی از کمبودهای ادراک شده فردی در روابط خصوصی و اجتماعی است.
انزانی ادامه داد: مطابق با بسیاری از پژوهشها زمانی که کودکان نتوانند از والدین خود حمایت موثری را دریافت کنند؛ احساس تنهایی میکند که برایش تداعی کننده پارهای از هیجانات منفی مانند اضطراب، افسردگی و دوست داشتنی نبودن میشود. همچنین تعارضات زناشویی مادران، افسردگی، اضطراب و پرخاشگری آنها، احساس تنهایی در دختران را به شدت افزایش میدهد.
وی افزود: انسان با نیاز به ارتباط و صمیمیت متولد میشود و ماهیت او اجتماعی است. نیاز به تعلق داشتن در انسان یک انگیزه اساسی را شکل میدهد و موجب افکار، هیجانات و رفتارهای بین فردی میشود. افرادی که در برقراری ارتباط با دیگران مشکل دارند احتمالا محرومیتی را با احساس تنهایی تجربه میکنند.
انزانی معتقد است که احساس تنهایی و ناامیدی از مهمترین شکایات انسانی است. به ویژه نزدیک شدن به واقعیت مرگ، فرد را به احساس تنهایی سوق میدهد.
وی همچنین به سه حالت متفاوت تنهایی یعنی «تنهایی اجتماعی» به معنای عدم مشارکت در اجتماع و نبود شبکه حمایتی گسترده که موحب حس غم و انزوا میشود، «تنهایی هیجانی» به معنای احساس تنهایی ولو در حضور اطرافیان که عمدتا نتیجه دلبستگی نا ایمن از کودکی با مادر است و «تنهایی ناشی از مرگ” که با غمگینی و احساس پوچی و عدم اشتیاق همراه است، اشاره کرد و این را هم گفت که اگر احساس «دوست داشته شدن» در کودکی توسط والدین به ویژه مادر تامین نشود در ادوار دیگر زندگی احساس تنهایی ایجاد میشود.
انزانی درباره علل متفاوت تنهایی ادامه داد: ناهمخوانی با همسر، فقدان حمایت دوستان و خانواده، بیماری، مرگ عزیزان، فقدان معنا در زندگی، روابط منفی با دیگران، سطح تحصیلات پایین، تنها زندگی کردن، عدم برنامه ریزی، احساس ناخواسته بودن، خانواده نامتعادل و ... از جمله علل احساس تنهایی است که در صورت عدم درمان آن منجر به ایجاد افسردگی، اضطراب، افزایش افکار خودکشی، کاهش جرات ورزی، افزایش کمرویی، افزایش تجربه عدم شادی، افزایش ترس و خشم، گسترش رفتارهای خود انزوا طلبانه، کاهش تمرکز، ایجاد اعتیاد به اینترنت و کاهش سلامت روانی و ... میشود.
وی با تاکید بر اهمیت شخصیت مادر و نداشتن اختلالات روحی مادر از جمله علل عدم احساس تنهایی در بزرگسالی است، افزود: به گفته دونالد وینی کات _روانشناس انگلیسی_ افرای که قابلیت روبرو شدن با تنهایی را دارند اصراری بر وابستگی و دلبستگی مداوم به دیگران را ندارند چراکه دارای یک «خود حقیقی» هستند که این «خود حقیقی» ناشی از داشتن مادری متعادل در کودکی ایجاد شده است. مادری که به فرزندش در عین دریافت امنیت عاطفی لازم اجازه داده است که مستقل باشد.
این روانشناس درمان روابط میان والدین به ویژه مادران با فرزندان در کودکی را از مهمترین درمانهای عدم احساس تنهایی در بزرگسالی دانست و گفت: بسیاری از پژوهشها به «مذهب» به عنوان نگرشی مثبت برای پر کردن خلاءهای زندگی و «معنادهی به زندگی» برای عدم احساس تنهایی اشاره کردهاند. همچنین از جمله راهکارهای عدم احساس تنهایی شرکت در کلاسهای ورزشی، کتاب خواندن، تماشای فیلم، پیاده روی، گوش دادن موسیقی بیکلام، تماشای مناظر طبیعی و ...است.
انزانی همچنین این را هم گفت که رضایت شخصی و احساس هدفمندی منجر به افزایش کیفیت زندگی فرد و کاهش حس تنهایی میشود، همچنین مذهب و معنویت به فرد کمک میکند معنی حوادث زندگی به ویژه حوادث دردناک را درک کند و کمک از مشاورین و روانشناسان شرکت در گروههای درمانی نیز اثر بسیاری بر درمان تنهایی دارد.