روزنامه کائنات
1

صفحه اول

۱۴۰۰ شنبه ۲۶ تير - شماره 3940

چین: اجرای کامل و موثر برجام تنها راه حل‌وفصل مسئله هسته‌ای ایران است

 سخنگوی وزارت امور خارجه چین با تاکید بر حمایت از احیای برجام و تعهد پکن نسبت به این توافق، گفت که اجرای کامل و موثر برجام تنها راه حل و فصل مسئله هسته‌ای ایران است.
به گزارش پایگاه اینترنتی وزارت امور خارجه چین، ژائو لیجیان سخنگوی وزارت امور خارجه چین در کنفرانس خبری خود در پاسخ به این سوال که نظر چین درباره چشم انداز برجام[توافق هسته ای] چیست و این کشور چه انتظاری از مذاکرات احیای توافق هسته ای دارد، گفت: +۱۴ جولای ششمین سالروز توافق هسته ای است. برجام، حاصل ۱۳ سال مذاکرات دشوار، نتیجه مهم دیپلماسی چند جانبه است که سند قانونی آن قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت است. این یکی از بهترین نمونه های حل و فصل اختلافات از طریق گفتمان و رایزنی بوده و یک رکن مهم پایبندی به مقررات بین المللی عدم اشاعه تسلیحات اتمی و بالا بردن صلح و ثبات در خاورمیانه است. تلاش های مشترک برای حفاظت از برجام و اجرای آن در خدمت منافع مشترک جامعه جهانی است.
لیجیان ادامه داد: چین همیشه بر این باور است که اجرای کامل و موثر این توافق، تنها راه موثر برای حل و فصل مسئله هسته‌ای ایران است. چین از موضوع بازگشت آمریکا به برجام استقبال می کند. در این میان، طرف آمریکایی باید با انجام دادن اقدامات ملموس در جهت جلب دوباره اعتماد جامعه جهانی، جدیت نشان دهد. مذاکرات درباره از سرگیری پایبندی به توافق به مرحله پایانی خود رسیده است. همه ی طرف ها اراده سیاسی شان را برای رسیدن به یک توافق نشان داده اند اما هنوز اختلافاتی وجود دارد که باید حل شوند.
سخنگوی وزارت امور خارجه چین در این راستا ادامه داد: آمریکا باید خیلی زود برای لغو جامع و کامل تحریم های یک جانبه غیرقانونی اش علیه ایران و طرف های سوم تصمیم بگیرد. در همین حین، ایران هم باید بر این اساس، پایبندی اش را به طور کامل از سر بگیرد.
او علاوه بر این مطرح کرد: چین به عنوان یکی از اعضای مهم برجام، سرسختانه به اجرایی شدن و موثر بودن برجام و قطعنامه شورای امنیت متعهد است و مشارکتی سازنده در مذاکرات میان آمریکا و ایران برای از سرگیری پایبندی دارد. ما، تمامی طرف ها تلاش خواهیم کرد به اتفاق نظر برسیم، اختلافات را حل کنیم و برجام را زود به مسیر درست بازگردانیم.
سخنگوی وزارت امور خارجه چین گفت: فارغ از این که وضعیت چه تغییری پیدا کند، چین همواره در سمت حق  تاریخ خواهد ایستاد، از عدالت حمایت خواهد کرد، حل و فصل مسئله هسته ای ایران را از طریق دیپلماتیک پیش خواهد برد و از مقررات بین المللی عدم اشاعه تسلیحات هسته ای و صلح و ثبات در خاورمیانه حراست خواهد کرد. در عین حال، ما سرسختانه از حقوق و منافع قانونی خود نیز صیانت می کنیم.

آیا مردم بیروت با این سرنوشت تاریک بایستی به تنهایی رو به رو شوند؟
اندوه ادامه دار لبنان
 «دیلی صباح» در گزارشی، به بحران اقتصادی لبنان و وضعیت آشفته اقتصادی، سیاسی و اجتماعی این کشور پرداخته و وضعیت جاری در لبنان را موجب سرخوردگی و ناامیدی مردمِ این کشور، و همچنین حامل پیامد‌ها و تبعات جدی برای منطقه خارومیانه دانسته است.
دیلی صباح در این رابطه می‌نویسد: «بر اساس آنچه «بانک جهانی» اعلام کرده است: «بحران اقتصادی و مالی لبنان می‌تواند در زمره سه بحران اقتصادی قرار گیرد که از اواسط قرن نوزدهم میلادی، وخیم‌ترین وضعیت را داشته اند». لبنان در برهه کنونی، از ابرتورم رنج می‌برد. نرخ بیکاری نیز در این کشور بالا است. در بسیاری از بخش ها، بحران با گذرِ زمان، تعمیق شده است و مردم لبنان با مشکلاتی در تهیه دارو، سوخت و برق، رو به رو هستند. جدای از همه این ها، لبنان هنوز نتوانسته تبعات و پیامد‌های بسیار بدِ وقوع انفجار مهیب در بندر بیروت را نیز مدیریت کند و همچنان اقتصاد این کشور تا حد زیادی تحت تاثیر این موضوع است.
حدودا یک سال قبل، انفجار در بندر بیروت رخ داد، با این حال هنوز می‌توان آثارِ خرابی‌های ناشی از این انفجار را بر ساختمان‌های نزدیک بندر بیروت مشاهده کرد. پول ملی لبنان نیز پس از انفجار بندر بیروت، کاهش قابل توجهی را تجربه کرد و رکوردی تاریخی را در از دست دادنِ ارزش خود، به ثبت رساند.
با این همه، تمامی این مسائل تنها بخش‌های کوچکی از واقعیت و تصویر کلی این روز‌های لبنان هستند. لبنان در برهه کنونی با بحرانِ ثبات نیز رو به رو است. پس از انفجار در بندر بیروت که در آگوست سال ۲۰۲۰ رخ داد، دولت لبنان استعفا کرد و تاکنون تمامی تلاش‌ها جهت استقرار دولت در لبنان با ناکامی رو به رو شده اند. «حسان‌دیاب» نخست وزیر موقت لبنان در موضع گیری می‌گوید: «لبنان تنها چند روز با یک انفجار اجتماعی فاصله دارد. مردم لبنان با این سرنوشت تاریک خود بایستی به تنهایی رو به رو شوند”.
 قبل از اینکه به مشکلات لبنان در بخش‌های مختلف این کشور بپردازیم، مهم است که به نظام ارزی این کشور توجه داشته باشیم. لبنان از یک نظام ارزی ثابت بهره می‌گیرد که در قالب آن، یک دلار آمریکا برابر با ۱۵۰۷ لیره لبنانی است. تا نیمه دوم سال ۲۰۱۹، نظام ثابت ارزی لبنان قادر نبود پاسخگوی نیاز‌های بازار ارز این کشور باشد و خیلی زود به سمت فرسایشی شدن حرکت کرد.
در جریان فقط دو سال، هر دلار آمریکا در بازار سیاه لبنان معادل با ۱۸ هزار لیره لبنانی شد. جدای از این ها، حساب‌های دلاری مردم لبنان نیز در بانک‌های این کشور مسدود شد و مردم لبنان قادر بودند تنها میزان محدودی از دلار‌هایی که در حساب‌های ارزیشان است را بر اساس نرخ رسمیِ هر دلار آمریکا معادل با ۳۹۰۰ لیره لبنانی، برداشت کنند. در شرایطی که مردم لبنان به حساب‌های بانکی خود دسترسی ندارند، بحران اقتصادی، روز به روز در لبنان تشدید می‌شود و مردم را فقیر‌تر می‌کند.
لبنان از یک نظام و ساختار سیاسی مبتنی بر دین بهره می‌برد. قدرت در این کشور میان طوایف و گروه‌های مذهبی مختلف تقسیم شده و همه چیز از حیث میزان حضور آن‌ها در قدرت، کاملا مشخص و معلوم است. برای مثال، ریاست جمهوری در لبنان به مسیحیان مارونی اختصاص دارد. نخست وزیری به سنی‌های مسلمان و ریاست مجلس لبنان نیز توسط جامعه شیعیان تعیین می‌شود. با این همه، وقوع بحران عمیق اقتصادی در لبنان موجب شده تا بسیاری از ضرورت ایجاد تغییر و اصلاح در ساختار سیاسی این کشور سخن بگویند. عده‌ای می‌گویند که می‌توان ساختار کلی سیاسی در لبنان را تغییر نداد و صرفا با ایجاد تغییرات جزئی، بار دیگر ثبات را در این کشور برقرار کرد و عده‌ای دیگر، ریشه مشکلات کنونی لبنان را در نظام سیاسی فعلی آن می‌بینند و معتقدند که باید در آن اصلاحات بنیادین صورت گیرد. البته که هر دو دیدگاه، نکات خاص خود را دارند با این حال در شرایط کنونی، اینطور به نظر می‌رسد که حل مسکلات لبنان بدون مداخله و حمایت بین المللی، بسیار سخت است. مردم لبنان در شرایط سختِ فعلی، تنها هستند و برخی کشورهای غربی نیز با دخالت در لبنان به دنبال پیشبرد منافع شخصی خود هستند.
جامعه بین المللی در شرایط کنونی باید از ملت لبنان و فرآیند تشکیل دولت در این کشور، قویا حمایت کند. نیاز‌های لبنان باید از طریق کشور‌های دوستِ این کشور و همچنین سازمان‌ها و نهاد‌های بین المللی تامین شوند. در این زمینه تمامی طرف‌ها باید با حسن نیت وارد میدان شوند.واضح است که بی ثباتیِ رو به رشد و اقتصادِ بحران زد لبنان، به نحو منفی کشور‌های منطقه خاورمیانه را نیز تحت تاثیر قرار خواهد داد. امری که می‌تواند تبعات و پیامد‌های نامطلوبی را از خود برجا گذارد. از این رو، مخاطب قرار‌دادنِ بحران لبنان، صرفا یک مساله داخلی نیست و باید از چشم اندازی بین المللی نیز به آن توجه کرد.»

 

ارسال دیدگاه شما

عنوان صفحه‌ها
30 شماره آخر
بالای صفحه