روزنامه کائنات
4

جامعه

۱۴۰۰ چهارشنبه ۲۳ تير - شماره 3939

سه نکته در باب بازکاوی

 امیر ساجدنیایی- 1-هر رسانه ای با هر تعریف و ساختار و جایگاه  و با هر نوع از مخاطب در هر جای دنیا چارچوب و ویژگی های مشخصی دارد و براساس تعارف تعیین شده محتوا و تولیداتش شکل می گیرد. درواقع رسانه های مختلف براساس قواعد مشخص شده ای فعالیت می کنند و هر برنامه ساز براساس اطلاعاتی که از چارچوب ها، ممیزی ها و خطوط قرمز آن رسانه  دارد، اقدام به همکاری یا عدم همکاری با آن رسانه می نماید.
رسانه ملی باتوجه به حجم وسیع مخاطبش و براساس چارچوب های مرتبط با اعتقادات ملی و مذهبی و البته براساستعریف و موازین اخلاقی، چیدمان مشخصی از قواعد را در سرفصل های خود دارد که قاعدتا تمام برنامه سازان در حوزه های مختلف نمایشی و یا غیرنمایشی  براساس این چارچوب و با اطلاع ازبایدها و نباید ها با تلویزیون همکاری دارند.
اگرچه تلویزیون ما در سال های اخیر خط قرمز و ممیزی های متفاوتی داشته است و براساس اتفاقات و حوادث روز گاهی اوقات این خطوط قرمز دچار تغییراتی شده اند و به اعتقاد بسیاری این تغییرات گاهی سلیقه ای است و برای برخی از افراد خاص این چارچوب ها رعایت نمی شود و گاهی گویا برخی از شبکه های تلویزیونی نیز چارچوب های باز تری نسبت به شبکه های دیگر دارند اما باید پذیرفت کسی که با رسانه ملی همکاری می کند می بایست مبنای کارش را بر قوانین مشخص شده آن رسانه طراحی کند.
2- سانسوریا بازکاوی عمل کنترل سخن و انواع دیگر بیان و ابراز وجود انسان‌ها است. در بسیاری موارد (و نه در همه آن‌ها) این عمل توسط سازمان‌های دولتی انجام می‌شود. انگیزه واضح برای انجام سانسور ایجاد ثبات در جامعه یا بهبود وضعیت آن به گونه‌ای است که سیطره دولت بر امور را محقق کند.
معمولاً واژه سانسور در مواردی که در محیط‌های عمومی واقع شوند، به کار می‌رود و در رسمی‌ترین وجه آن به شکل سرکوب اندیشه توسط تهدیدهای قانونی و جرم‌انگاری آن‌ها محقق می‌شود.همچنین معمولاً بحث راجع به سانسور شامل ابزارهای کمتر رسمی، کنترل عواطف توسط محروم کردن چندین اندیشه از وسایل ارتباط جمعی نیز، می‌شود.
آنچه که سانسور می‌شود، می‌تواند از کلمات خاص تا کل مفهوم تغییر کند که ممکن است تحت تأثیر نظام ارزشی قرار داشته باشد.عبارت‌های تقریباً هم‌معنی ماست‌مالی به نوع خاصی از سانسور از طریق حذف اشاره دارد که با هدف پاکسازی نمود حقایق یا موارد خاصی که پیش از آن دانسته هستند اما با دیدگاه سانسورچی در تضاد و تناقض هستند انجام می‌گیرد.عده‌ای ممکن است صحت سیاسی مفرط را نوعی محدودیت بدانند که از جانب جامعه به فرد تحمیل می‌شود (و نه از طریق دولت‌ها) که اگر این پدیده به اوج خود برسد به پدیده خودسانسوری تبدیل خواهد شد.
3- سانسور؛ ممنوعیت محصولات از قبیل اخبار ، کتاب ، عکس ، فیلم و مقاله که به نفع مردم قابل اعتراض است قبل از انتشار و لازم و یا ممنوع اعلام شده است.سانسور، با ظهور چاپخانه و افزایش چاپ کتاب نهادینه شد.در اروپا ، 1444 اختراع و گسترش یافته است. چاپخانه در 1729 توانست وارد امپراتوری عثمانی شود و فقط برخی از کتابها مجاز به چاپ آن بودند. به عنوان مثال ، در زمان بزرگ ویزیت سیتی علی پاشا ، کتاب های علوم ، نجوم ، فلسفه قابل اعتراض بودند و از رسیدن به عموم مردم جلوگیری می شد.
اولین سانسور رسمی در دوره عثمانی در 1864 با تنظیم مطبوعات (آیین نامه مطبوعات) آغاز شد. با این آیین نامه سعی شد مطبوعات و نشریات کنترل شوند ، روزنامه ها و مجلات مجاز به صدور قرار گرفتند و دولت این اختیار را داشت که در مواقع ضروری ، ارگان های پخش را ببندد. در نتیجه بسیاری از روزنامه ها و مجلات بسته شدند ، نویسندگان دستگیر و تبعید شدند.
با تکامل بخش های سینما و تلویزیون ، فیلم ها ، برنامه های تلویزیونی ، سریال ها و غیره. به تدریج شروع به افزایش کرد. این افزایش باعث تنوع موضوعات شد. دسترسی اجتناب ناپذیر بسیاری از نماها به توده های بزرگ منجر به نظارت شدید این بخش ها و در صورت لزوم سانسور شده است. فشارهای مقامات حاکم بر این موضوع با توجه به دوره ها متفاوت است.

 

ارسال دیدگاه شما

عنوان صفحه‌ها
30 شماره آخر
بالای صفحه